این نوشته در تاریخ 24 شهریور 1386 در روزنامهی کیهان شماره 18899 منتشر شده است. قسمتهایی از آن را با هم بخوانیم.
اولین سؤالی که در ذهن مورخین و یا افراد علاقمند به تاریخ متبادر می شود این است که آیا محمدرضا شاه از جریاناتی که در کشور و خصوصاً کمیته مشترک اتفاق میافتاد مطلع بود و یا این که عدهای خودسرانه دست به هر اعمالی که میخواستند میزدند و باز این سؤال مطرح است که اگر او از جریان مطلع میگردید آیا با افراد خاطی برخورد میکرد و با معرفی آنها به افکار عمومی مانع از تکرار این گونه اعمال میگردید؟ برای روشن شدن این موضوع به کاوش برخی از اخبار مندرج در مطبوعات آن زمان و بازبینی گزارشات و اسناد موجود در پروندههای ساواک میپردازیم:
…
در ساواک و بویژه در کمیتهها رسم بر این بود که اگر شخصی دستگیر و یا به فعالیت گروهی خاتمه داده میشد چگونگی کشف گروه، تعداد افراد دستگیر شده و مدارک به دست آمده طی بولتن ویژهای که نوشته میشد، به سلسله مراتب اداری داده میشد و بعداً به اطلاع شاه جلاد خائن میرسید.
…
شما چطور می توانید قبول کنید که در یک سازمان اداری با سازمان رسمی دارای سلسله مراتب اداری، کارمندی جرأت کند عملی بر خلاف نظریه مستقیم و سلسله مراتب خود، آنهم جرم بزرگی چون شکنجه دادن انجام دهد و رؤسای او از عمل آن کارمند بی اطلاع باشند و یا اگر مطلع شدند و موافق عملش نبودند، اجازه دهند همچنان به کار شنیع خود یعنی شکنجه دادن ادامه دهند. نعمت اله نصیری نه تنها از طریق بولتنهایی که همه هفته دوبار، در روزهای دوشنبه و پنجشنبه از کمیته مشترک ضد خرابکاری به او داده میشد در جریان شکنجهها، دستگیریها و شهادتهای مبارزین و مجاهدین قرار داشت، بلکه خود عامل و ناظر سختگیری و شکنجههای بیشتر به آنها بود.
…
برای آنکه شاه خائن هم بداند دستوراتش درمورد شکنجه رعایت میشود، معمولاً در بولتنها نوشته میشد، سرانجام متهم پس از مقاومت سرسختانه اعتراف نمود که فلان و این عبارت که در بولتنهای کمیته مشترک ضد خرابکاری نوشته میشد به آن معنی بود که متهم در شرایط عادی و انسانی اعتراف نکرده بلکه این دژخیمان ساواک بودهاند که با کابل و انواع و اقسام وسائل شکنجه، زبان او را باز کردهاند. و یا در بولتنهای شهربانی زمانی که شهربانی خود مستقلاً کمیتهای داشت، نوشته میشد، متهم پس از بازجوئیهای فنی اعتراف کرد فلان و این عبارت و بخصوص کلمه فنی به این معنی بود که شاه خائن بداند کارمندان و افراد مأمور خدمت در کمیته و شهربانی هم در شکنجه دادن شاید دست کمی از ساواک ندارند و سپهبد صدری رئیس وقت شهربانی که ضمناً اولین رئیس کمیته مشترک ضد خرابکاری بود هم مانند نصیری خدمتگذار و نوکر آستان است.
…
* بدیهی است (هست؟) که این نقلقولها برای آشنایی و مطالعهی اولیه است و من نه فقط اینجا بلکه در لینکهای روزانه، نقلقولها و اصولا هر جا از منبعی لینک میدهم یا نقل قولی میکنم «اکیدا» و «قویا» توصیه میکنم مطلب اصلی به صورت کامل خوانده شود تا نیت و پیام اصلی گوینده یا نویسنده به درستی منتقل شود.
بامدادی | نجواها | یکعکاس | [silent-clicks] |
استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است. |
عاليه…
سپاس فراوان از مطالب متنوع و جديد.
لایکلایک
توانایی شما در یافتن ایده و سپس نوشتن هوشمندانه بسیار تحسین بر انگیز است .
لایکلایک
تاریخ بخوانیم و بخوانیم و بخوانیم…
ممنون 🙂
لایکلایک
افسوس که بعضیهااز آیینه ی تاریخ ملت عبرت نمی گیرند و تکرار اشتباهات ، بطرز حیرت انگیزی تاریخ را دوباره در پیش چشمان ما زنده می کند
لایکلایک