ارتش آمریکا مخفیانه شبکه‌های اجتماعی را دستکاری می‌کند

اگر روزی روزگاری برایتان پیش آمد که در فضای وبلاگ‌ها یا گوگل‌پلاس یا شبکه‌های اجتماعی دیگر دچار بحث با شخصی شدید که به نظرتان کمی بیش از حد متعارف طرف‌دار سیاست‌های نظامی‌گرایانه‌ آمریکا در خاورمیانه و سایر نقاط جهان بود، انرژی خودتان را بی‌جهت صرف بحث کردن نکنید چرا که احتمالا طرف شما یک کارمند پنتاگون است که به کمک یک نرم‌افزار مخصوص که به او اجازه می‌دهد ده‌ها شخصیت تقلبی در فضای شبکه‌های اجتماعی را همزمان مدیریت کند در حال نشر و پخش افکار «ضد تروریستی» و «پروپاگاندای طرف‌دار سیاست‌های آمریکایی» است.

همان‌طور که امیدی به اصلاح مزدوران وطن‌فروش ندارید، وقت خودتان را صرف متقاعد کردن سربازان ارتش آمریکا نیز نکنید. هر چه باشد هر دو گروه دست کم یک هدف مشترک را دنبال می‌کنند!

ارتش آمریکا مخفیانه شبکه‌های اجتماعی را دستکاری می‌کند

به این نرم‌افزار که قرار است در خاورمیانه و آسیای مرکزی مورد استفاده قرار گیرد «سرویس آن‌لاین مدیریت شخصیت‌» (online persona management service) می‌گویند. منتقدان آن می‌گویند نرم‌افزارهای این‌چنینی به ارتش آمریکا این اجازه را می‌دهد که «وفاق دروغین» در بحث‌های آن‌لاین ایجاد کند، ایده‌ها و نظرات نامطلوب را در محاق قرار دهد و یا تحلیل‌ها و گزارش‌هایی که با اهداف مورد نظرش نمی‌خوانند را مخدوش جلوه دهد.

مطابق قراردادی که فی‌مابین سنت‌کام (Centcom) (ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا) و یک شرکت آمریکایی بسته شده هر شخصیت تقلبی در فضای مجازی باید تا حد قابل قبولی واقعی به نظر برسد (سابقه متقاعد کننده‌ای داشته باشد همراه با جزییات تکمیلی). به این ترتیب حدود ۵۰ فرد کنترل‌کننده از داخل آمریکا می‌توانند بدون خطر شناخته شدن توسط دشمن‌ با هویت‌های تقلبی متعدد فعالیت کنند.

این تکنولوژی همین‌طور امکان فعالیت وبلاگی محرمانه در وبلاگ‌هایی که به زبان‌های خارجی (غیر انگلیسی) نوشته می‌شوند را فراهم می‌کند و به سنت‌کام اجازه می‌دهد که با تندروهای خشن و پروپاگاندای دشمن در خارج از آمریکا مقابله کند. بنا به گفته سخنگوی سنت‌کام، هیچ‌کدام از این دخالت‌ها به زبان انگلیسی نخواهد بود و شهروندان آمریکایی نیز مورد خطاب قرار نخواهند گرفت. زبان‌های مورد استفاده عبارتند از عربی، فارسی، اردو و پشتو.

این نرم‌افزار به پرسنل آمریکایی اجازه می‌دهد که در یک محل مشخص به تعداد بسیار زیادی از مکالمه‌ها پاسخ دهند. آن‌ها می‌توانند هر تعداد که لازم باشد پیام، پست وبلاگی، مطالب داخل چت‌روم‌ها و اتاق‌های گفتگو و غیره منتشر کنند. مطابق قرارداد شخصیت‌های تقلبی باید افراد واقعی از نقاط مختلف جهان به نظر برسند.

در این گزارش ادعا شده که شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک و توییتر هدف این برنامه نیستند. اما به گفته ژنرال جیمز ماتیس فرمانده سنت‌کام عملیات صدای صادق (Operation Earnest Voice) همه نوع فعالیت مرتبط با تضعیف گفتمان دشمن، شامل دخالت در فضای وب و توانایی توزیع محصولات در فضای وب را پوشش می‌دهد.

توضیحات بیشتر را این‌جا یا این‌جا بخوانید.

نکته: این خبر مربوط به دست کم ۹ ماه پیش است. شاید هم اکنون انبوهی از شخصیت‌های تقلبی طرف‌دار آمریکا در فضای وبلاگ‌ها و رسانه‌های جمعی فارسی حضور داشته باشند!


با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آن‌را از طریق اشتراک در خوراک آن پی‌گیری کنید. استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

امکان جدید گوگل: هر وب‌سایتی که می‌خواهید را دنبال کنید

در جریان امکان جدید گوگل‌ریدر (GoogleReader) که هستید؟ از این به بعد گوگل‌ریدر به شما این امکان را می‌دهد تا تغییرات هر وب‌سایتی که را که می‌خواهید حتی اگر خوراک یا فید نداشته باشد دنبال کنید. کاری که البته سایت‌هایی مانند page2rss هم انجام می‌دهند اما امکان گوگل همه‌ی تغییرات یک صفحه را برای شما دنبال می‌کند و به صورت بخش لاینفکی از تجربه‌ی خوراک‌خوانی شما در می‌آید.

برای استفاده از این سرویس کافی است نشانی یک صفحه‌ی دلخواه وب را در قسمت Add a Subscription اضافه کنید. از این به بعد نه تنها مطالب جدید، بلکه هر تغییری در آن صفحه ایجاد شود شما متوجه خواهید شد.

پیش‌فرض: فرض کرده‌ام که با خوراک یا فید(feed) آشنا هستید و می‌توانید هزاران وبلاگ و سایت را در چند دقیقه مرور کنید. اگر با فید (Feed) و روش خواندن آن‌ آشنا نیستید که خوب … پیشنهاد می‌کنم اول با آن آشنا شوید.

h’v.


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

لینک‌های روز: جنبش‌های معیشتی از مسببین جنبش سبزاند

  • یک گمانه‌زنی در مورد پی‌آیند اعطای جایزه صلح نوبل به اوباما برای ایران » واژه زمان
    بررسی چند احتمال.
  • دانلود کل آلبوم «آخ» آخرین کار محسن نامجو
    چند روز بعد محسن نامجو در یک پیام ویدئویی‌‌‌ اعلام کرد که پخش و استفاده از آهنگ برای شهروندان داخل ایران آزاد است ولی مبلغ معادل آن را به موسسه‌ی محک‌ (حمایت از کودکان سرطانی) اهدا کنید.
  • کشیدن و نکشیدن چارپایه اعدام آنقدرمهم نیست که چطور کشیدنش » آیرونیک ایرانیان
    اعدام بهنود شجاعی بکمک قانون قصاص خیلی دردناک بود ولی استدلال های حقوق بشری مخالفان اعدام او به اندازه کافی خشونت قضیه را آشکار نمی کرد. معترضان اکثرا از موضع عدم پایبندی قوه قضاییه به مفاد کنوانسیون های بین المللی به انتقاد  پرداخته بودند.  ولی خشونتی که من می بینم در این داستان باید فراتر از کم و کاستی های یک دستگاه اداری تحلیل و نقد بشود. مسیله فقط این نیست که اعدام مذموم است خصوصا اعدام کودکان. بلکه باید دید که اعدام یک قاتل چه کودک چه بزرگسال  چه نسبت پنهانی دارد با خشونتی که مردم تحت لفافه قانون علیه هم بکار می برند تا  نص قانون مامنی نشود برای هیولای گنگ خشونت.
  • کشف » شور و شر
    یافتم، بالاخره یافتم ترکیب آن معجون سکرآوری را که هنگام گفت‌وگو باید نوشید. همین سه‌تاست: صداقت، حسن‌نیت و درگیر شدن با تمام وجود. هر کدام از این سه‌ نباشد یا ناخالص و زنگارگرفته باشد، گفت‌وگو دیگر آن غنا و درخشندگی ماندگار در ذهن را نخواهد داشت و هیچ بعید نیست تبدیل شود به یک وراجی‌ بیهوده و از سر ملال.
  • مرورگر فایرفاکس به زبان فارسی به صورت رسمی منتشر شد
    مرورگر فایرفاکس به زبان فارسی را از این نشانی دانلود کنید. وقتش است که با تنبل‌خانِ مایکروسافت بای‌بای کنید.
  • هارمونی‌ طرح و صدای دیجیتال
    توضیح دادنش مشکله. فکر می‌کنم بهتره این بیست واریاسیون ساده و جذاب و متفاوت رو خودتون ببینید و بشنوید.
  • جنبش‌های معیشتی از مسببین جنبش سبزاند » هزاردستان چمن
    حکومت جمهوری اسلامی از بدو تولد دو خصیصه‌اش را از جنبش‌های چپ قبل از انقلاب وام گرفته یا دزدیده است: یکی حمایت از مردم فلسطین و دیگری مواضع ضد امپریالیسم (البته امپریالیسم غربی نه شرقی!). همین دو خصیصه‌ی وام گرفته شده تمام فعالین سیاسی با گرایش چپ یا حتی لیبرال را خام کرده و همچنان می‌کند بطوری که عده‌ای از فعالین با گرایش چپ همچنان نمی‌دانند که چه موضعی در مقابل جمهوری اسلامی بگیرند حتی وقتی در روز روشن شهروندان بی‌گناه ایران مورد ظلم واقع می‌شوند.
  • نفی ترور جدا از حماقت های مرگبار است » لویاتان
    آیا واقعا انتظار است این همه گروه خرابکار و تروریست و قاچاقچی، دست روی دست بگذارند تا مسائل داخلی حل شود؟ آنها در بهشت خود زندگی می کنند. در افغانستان، طالبان می جنگد و اوضاع را به نفع خود برگردانده است. در پاکستان دولت با شبه نظامیان درگیر است و در ایران هم که اوضاع این گونه. از قضا هر سه کشور هم با مسئله مشروعیت مسئله دارند.
    باز هم تاکید می کنم نفی خشونت، امری بدیهی است نیازی به تایید و تکرار مکررات ندارد. اما کسانی دامن به کشته شدن افراد می زنند که هیچ چیز برای دفاع نگذاشته اند. خوی وحشیگری و خون طلبی را در جامعه دامن می زنند و خود به جان ملت خود افتاده اند. آنوقت از عبدالمالک ریگی انتظار می رود که چه کند؟  دستان کسانی که مشام خون را به کوسه ها می فرستند، آلوده است. این، آن‌ها هستند که باید جواب‌گو باشند. اگر مجلس ما مجلس بود، باید وزیر اطلاعات و فرمانده سپاه را به صلابه می کشید که چگونه حفاظت و اطلاعاتی دارند که نتوانسته یک ارزیابی بدهد و بگوید این سفر به صلاح نیست و یا با چه اقدامات امنیتی، سران خود را به چنین جایی بفرستید.
  • هیچ نماد و کنایه‌یی » شمس لنگرودی
    شعری از ۲۲ مرثیه در تیر ماه

* بدیهی است (هست؟) که این نقل‌قول‌ها برای آشنایی و مطالعه‌ی اولیه است و من نه فقط این‌جا بلکه در لینک‌های روزانه، نقل‌قول‌ها و اصولا هر جا از منبعی لینک می‌دهم یا نقل قولی می‌کنم «اکیدا» و «قویا» توصیه می‌کنم مطلب (های) اصلی به صورت کامل خوانده شود تا نیت و پیام اصلی گوینده یا نویسنده به درستی منتقل شود.


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

کهکشان تیم برنرز لی – یک

نام مجموعه‌ی «کهکشان تیم برنرز لی» را با الهام از مفهوم «کهکشان گوتنبرگ» انتخاب کرده‌ام و تا آن‌جا که می‌دانم تاکنون جایی از این اصطلاح استفاده نشده است.

مایکروسافت اعلام کرد که فروش سی‌دی‌های دایره‌المعارف انکارتا (Encarta) که «پرفروش‌ترین دایره‌المعارف نرم‌افزاری در هشت سال گذشته» بوده است را متوقف خواهد کرد و وب‌سایت آن هم سال دیگر تعطیل خواهد شد.

ظهور غول کوچکی به نام ویکی‌پدیا (Wikipedia) که بارها از هر آن‌چه انکارتا می‌توانست باشد بزرگ‌تر است و غول بزرگ‌تری به نام «وب فهرست شده توسط گوگل» جایی برای حیات دایره‌العارف‌هایی مانند انکارتا که به صورت سنتی و به طریقه‌ی دستی و خط به خط و صفحه به صفحه به روزرسانی می‌شوند باقی نگذاشته است. خلاصه بگویم:

انکارتا نتوانست با وب رقابت کند.

آیا سرنوشت مشابهی در انتظار بریتانیکا و دایره‌المعارف‌های کلاسیک دیگر است؟ شاید بتوانید حدس بزنید.


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

لینک‌های روز (11-07-2008)

یک پیشنهاد اینترنتی: ایجاد پسوند دامنه‌‌ی اختصاصی برای وب‌لاگ‌ها

با توجه به این‌که روز به روز تعداد پسوند دومین‌ها (Top Level Domains or TLD) در اینترنت زیادتر می‌شود، به نظرتان مناسب نیست یک پسوند دومین مخصوص برای وبلاگ‌ها ایجاد شود؟ مثلا دات بلاگ؟

به نظر من با توجه به اهمیت «رسانه‌های اجتماعی» و نقش پررنگ‌‌شونده‌ی وبلاگ‌های شخصی در شکل‌دهی محتوای اینترنت، از این حرکت استقبال زیادی خواهد شد. این پسوند دامنه می‌تواند در کنار «پسوندهای عمومی حفاظت نشده»‌ی دیگر که در دسترس عموم هستند (مثل com ، net ، edu ، org ، name و غیره) قرار گیرد.

تصورش را بکنید، نشانی وبلاگ‌ها چنین چیزی خواهد شد: http://www.blogname.blog  (مثلا بامدادی می‌شود http://www.bamdadi.blog)!

نظرتان چیست؟ اصولا چنین درخواستی جای مطرح شدن با ICANN را دارد؟ شاید هم با این خبر بی‌ارتباط نباشد. ظاهرا قرار است صدها و بلکه هزارها پسوند دامنه‌ی جدید (بیشتر برای شرکت‌هایی که توی زمینه‌های خاص فعالیت می‌کنند) ظرف چند ماه آینده اضافه کنند. آیا دات بلاگ هم یکی از این پسوندهای جدید خواهد بود؟


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

چرا خودتان را دوست ندارید؟

یک سئوال همیشه توی ذهنم بوده، اما از پرسیدن‌اش خودداری کرده‌ام. اما امروز با دیدن داشبورد جدید وردپرس احساس می‌کنم باید بپرسم. یک سئوال ساده دارم از همه دوستان عزیزی که از وردپرس یا وردپرس دات کام استفاده نمی‌کنند: «چرا خودتان را دوست ندارید؟»

wordpress.com

خودتان را دوست داشته باشید؛ به خودتان فرصت بدهید

اگر خودتان را دوست دارید فقط 5 دقیقه داخل وردپرس دات کام شوید. یک نام کاربری و یک وب‌لاگ آزمایشی درست کنید و یک پست آزمایشی بنویسید. فقط 5 دقیقه!


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

بازگشت دوباره : ریدبرنر خاموش نشده!

readburner-welcomeآخرین باری که توی سایت ReadBurner رفتم وقتی بود که الکساندر خبر تعطیل شدنش را نوشته بود و بعد هم دیگر چندان سراغش نرفتم جز این‌که با اندوه دراین‌باره نوشتم. الان که همین‌طور تصادفی سر زدم کلی ذوق زده شدم وقتی دیدم ریدبرنر دوباره زنده شده! و انگار یک تیم با امکانات مناسب دارند رویش کار می‌کنند در واقع با الکساندر احتمالا شریک شده‌اند.

فعلا صفحه موقت فارسی نسخه‌ آزمایشی‌اش را ببینید. وب‌لاگ‌اش هم راه‌اندازی شده. منتظر باشیم‌. 🙂


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

دانشگاه برنامه‌نویسی گوگل

قبلا در مورد «موتور جستجوی متن گوگل» (Google Code Search) نوشته بودم. امروز متوجه شدم گوگل یک وب‌گاه جدید به نام «دانشگاه متن گوگل» (Google Code University) راه‌اندازی کرده و در آن دوره‌های آموزشی مختلف کامپیوتر و برنامه‌نویسی را به صورت رایگان ارائه می‌دهد.

Google Code University - Google Code

متاسفانه احتمالا GCU برای کاربران ایران محدود است ولی راه‌اندازی اولین دانشگاه گوگل جالب توجه است. احتمالا در آینده شاهد گسترش کمی و کیفی چنین حرکاتی خواهیم بود.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

در اینترنت چه خبر است

تک کرانچ از وضعیت اینترنت آمارهای جالبی را به صورت نمودار ارائه کرده که این‌جا می‌آورم و ذیل بعضی از آن‌ها هم توضیحات خودم را اضافه کرده‌ام. متن اصلی را این‌جا بخوانید.

نکته: چند نمودار و اطلاعات جالب بیشتر را هم در وب‌لاگ کمانگیر ببینید که به نام «در اینترنت چه خبر است» چند روز پیش منتشر کرده.

در سال 1996 دو سوم کل کاربران اینترنت از آمریکا بودند در حالی‌که در پاییز 2007 این وضعیت کاملا برعکس شد (یک سوم از آمریکا ، دو سوم باقی جهان). هنوز تعداد کاربران آمریکا از همه بیشتر است اما چین به سرعت در حال رسیدن است.

تعداد کاربران اینترنت در کشورهای مختلف (بر حسب میلیون نفر):

comscore-dw-country

چینی‌ها، روس‌ها،‌کره‌ای‌ها و ژاپنی‌ها موتورهای جستجوی جستجوی محلی خودشان را به گوگل و یاهو و مایکروسافت ترجیح می‌دهند:

(برای بزرگ‌تر دیدن روی تصویر کلیک کنید)

comscore-global-leaders

اما شاید جالب‌ترین نمودار این یکی باشد که وضعیت محبوبیت سرویس‌ها یا موضوعات مختلف را در اینترنت در یک‌سال گذشته نشان می‌دهد. محور عمودی نشان دهنده ضریب نفوذ (چند درصد کاربران اینترنت از یک سرویس یا موضوع خاص استفاده می‌کنند) و محور افقی نشان دهنده درصد رشد (منفی نشان دهنده کاهش است) کاربران یک سرویس یا موضوع خاص است.

نمودار نشان می‌دهد سرویس‌هایی مانند «پرتال‌ها»،‌ «موتورهای جستجو»، «سرگرمی» و «ای‌میل» بیشترین تعداد کاربران را در اینترنت دارند، اما سرویس‌هایی نظیر «شبکه‌های اجتماعی» همانطور که انتظارش را هم داشتیم به سرعت در حال محبوب شدن هستند (57٪ افزایش تعداد کاربران ظرف یک‌سال) اگر چه هنوز ضریب نفوذ کاربری آن‌ها بیشتر از 40٪ نیست. سرویس‌هایی مانند «مدیریت عکس آنلاین»، «مراجع» (مانند ویکی‌پدیا) و «بازی‌های آن‌لاین» نیز به سرعت در حال گسترش هستند:

(برای بزرگ‌تر دیدن روی تصویر کلیک کنید)

comscore-quadrant

رشد شبکه‌های اجتماعی فوق‌العاده سرعت گرفته است. خط قرمز FaceBook است، سرعت رشدش خیره کننده است و احتمالا به زودی از لحاظ تعداد کاربران ا MySpace پیشی می‌گیرد:

(برای بزرگ‌تر دیدن روی تصویر کلیک کنید)

comscore-dw-social-networks

گوگل با 62٪ کل سهم جهان سلطان بی‌رقیب عرصه جستجو است:

(برای بزرگ‌تر دیدن روی تصویر کلیک کنید)

comscore-search-share

گوگل توی کشورهای جهان بیشتر از خود آمریکا طرف‌دار دارد (به خصوص اروپا و آمریکای لاتین):

comscore-search-countries

آمار بازدهی آگهی‌های آنلاین که در کنار نتایج جستجو نمایش داده می‌شوند نیز جالب است. گوگل در مقابل حدود نیمی از نتایج جستجوی خود آگهی نشان می‌دهد اما یاهو و مایکروسافت مخاطبین خود را با تبلیغات بیشتری بمباران می‌‌کنند (در 73 تا 75 درصد نتایج جستجو آگهی پخش می‌شود). پس از نرمال کردن تعداد کلیک‌های درآمدزا (Paid Clicks) به نسبت تعداد آگهی‌های نمایش داده شده ASK.com و AOL و Google که هر سه از سرویس گوگل استفاده می‌کنند بازدهی بیشتری نسبت به یاهو و مایکروسافت دارند.

comscore-paid-clicks

و اما از بازار آگهی‌هایی که مستقیم نمایش داده می‌شود یعنی آگهی‌هایی که در صفحات مختلف سایت‌ها نمایش داده می‌شود (نه لزوما در نتایج جستجو) MySpace و یاهو بیشترین سهم را دارند. جالب است که گوگل هیچ سهمی در این‌نوع آگهی‌ها ندارد که البته به فلسفه گوگل بازمی‌گردد که اعتقادی به این نوع آگهی‌ها ندارد.

(برای بزرگ‌تر دیدن روی تصویر کلیک کنید)

comscore-search-share

یاهو و مایکروسافت

در صورتی که مایکروسافت و یاهو با هم ادغام شوند 10 درصد کل صفحات بازدید شده در وب، 32 درصد کل جستجوهای انجام شده و 24 درصد کل آگهی‌های نمایش داده شده را دارا خواهند شد. وضعیت از لحاظ خطر انحصار به خصوص در عرصه ای‌میل بحرانی می‌شود:

comscore-webmail

شرکت ادغام شده مایکروسافت-یاهو حدود 520 میلیون کاربر ای‌میل خواهد داشت در برابر گوگل با حدود 90 میلیون کاربر. چنین تمرکز و انحصار روزافزونی اگر چه شاید خبر خوبی برای مایکروسافت باشد، اما مسلما خبر خوبی برای «مردم» نخواهد بود.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

مواظب آینده مجازی خودتان باشید

آیا تا به حال به این موضوع توجه کرده‌اید که هر مطلبی توی فضای عمومی اینترنت می‌نویسید در بانک‌های اطلاعاتی موتورهای جستجو برای مدت طولانی (و شاید برای همیشه) ثبت می‌شود و ممکن است روزی از این‌که چنان چیزی نوشته‌اید و همه می‌توانند آن را ببینند خرسند نباشید؟دقت کنید، من از خطر دزدیده شدن اطلاعات شخصی مثل حساب بانکی یا نشانی منزل حرف نمی‌زنم. موضوع نشر افکار و عقاید شماست. توجه داشته باشید نوشته‌های امروز «آینده مجازی» شما را شکل می‌دهند. آینده‌ای که قابل تغییر دادن یا پاک شدن نیست، چون برای همیشه در حافظه اینترنت ضبط می‌شود.

امروز:

FINGERPRINTجوانی 20 ساله هستید و دنیای‌تان پر از ایده‌ها و آرزوها و هیجانات رنگارنگ است و احتمالا کله‌تان هم کمی بوی قورمه سبزی می‌دهد. دانشجویید و زیاد هم در قید و بند کار و شغل و همسر و فرزند و درآمد و مسئولیت نیستید. برای خودتان وب‌لاگی (وب‌لاگ‌هایی) دارید و در آن هر چه دل تنگتان می‌خواهد می‌گویید. توی تویتتر آمار روزانه‌تان را می‌دهید، توی یوتیوب پای فیلم‌ها کامنت می‌گذارید یا نظرات نغزی در وب‌لاگ‌های دوستان به یادگار می‌‌گذارید.

بدون که زیاد آگاه باشید «اثر انگشت» شما توی اینترنت پخش می‌شود و یادتان نیست یا اهمیتی نمی‌دهید «دست‌‌کش دستتان کنید» و همه جا را پر می‌کنید از اثر انگشت‌های خود. غافل از این‌که ممکن است روزی همین اثر انگشت‌ها کار دستتان بدهد…

10 سال بعد:

اکنون شما 30 ساله هستید. فردی که کم کم در اجتماع جا می‌افتد و از لحاظ اقتصادی هم مستقل است. احتمالا خانواده‌ای تشکیل داده‌اید و همسری و فرزندی. تعهدات شما نسبت به خود و اطرافیانتان چندین برابر شده است. رویاهای دوران نوجوانی اگر چه هنوز توی ذهن‌تان هست، اما مشغله‌های مهم‌تری جای آن همه رنگ و لعاب را گرفته. جدی هستید و می‌خواهید شغل بهتری داشته باشید. سوابق شغلی و تحصیلی‌تان را که فهرست درخشانی از تلاش‌ها و موفقیت‌هاست گردآوری کرده‌اید و برای استخدام در یک شرکت بزرگ و خوب و یک شغل عالی درخواست می‌کنید…

اما سال‌ها توی اینترنت چرخیدن و مطلب نوشتن، از لحظات تلخ و شیرین زندگی‌تان نوشتن، از خاطره‌ها، ایده‌ها، رویاها و افکارتان نوشتن «پرونده قطوری» از شما ساخته است که «همه» می‌توانند آن را بخوانند. «همه» از جمله مدیری شرکتی که قرار است استخدام شما را ارزیابی کند.

google
اینترنت شما را شفاف می‌کند و در معرض دید همه قرار می‌دهد.

آقای مدیر رزومه شما را می‌خواند و قبل از این‌که تحت‌تاثیر فهرست بلند بالای موفقیت‌های شما قرار بگیرد توی «گوگل مفهومی» (Google Semantic Search) که در سال 2012 راه‌اندازی شده است نام شما را تایپ می‌کند: ووووه!!!2008-02-26T085051Z_01_NOOTR_RTRIDSP_2_TECH-GOOGLE-CABLE-DC

فهرست بلند و بالایی از شیرین‌زبانی‌های شما در سال‌های اخیر رو می‌شود. 15 سال پیش جایی نوشته‌اید «همه شرکت‌های بزرگ استثمارگر هستند» و توی یک وب‌لاگ کامنتی گذاشته‌اید «که مدیران شرکت‌های بزرگ موجوداتی سودجو و خطرناک‌اند». در جای دیگر خیلی صادقانه و صمیمانه گفته‌اید «از این‌که ساعت‌های کاری‌تان معین و از پیش تعیین شده باشد متنفرید» و بدتر از همه این‌که کلی هم توی سایت‌های عکس و بازی و سیاست و غیره «اثر انگشت‌» از خودتان به جا گذاشته‌اید.

لحظاتی بعد رزومه شما در سطل آشغال آقای مدیر جا خوش کرده است و شما یک موقعیت خوب شغلی را برای همیشه از دست داده‌اید.

شما را جستجو خواهند کرد، و شما پیدا خواهید شد

مهم نیست کجای جهان باشید. روزی خواهد رسید که هر کجا آفتابی شوید، ابتدا شما را توی اینترنت جستجو می‌کنند. اگر دنبال شغل جدیدی باشید، شک نکنید ابتدا پرونده اینترنتی شما خوب بررسی می‌شود و اگر جایی در روزگار جوانی از سر خشم گفته باشید «زمین صاف است» تا پایان عمر همه شما را به عنوان فردی خواهند شناخت که روزی گفته است «زمین صاف است».

بعید نمی‌دانم روزی برسد (شاید الان هم حتی برخی این‌گونه باشند) که حتی پسرها و دخترها قبل از این‌که با هم دوست شوند، اول زیر و بالای یکدیگر را از توی اینترنت در بیاورند. هر چه باشد شاید مایل باشند بدانند «عشق آینده‌شان» چه‌کار بوده است؟

فراموش نکنید «شما را جستجو خواهند کرد» و شما هم چه بخواهید و چه نخواهید «پیدا خواهید شد».

برای همیشه ثبت می‌شویدprivacy-policy1، شفاف شفاف

متاسفانه دیگر هیچ‌کاری نمی‌توانید انجام دهید. صدها و هزارها لینک و نوشته و مطلب و ارجاع و کامنت و عکس و فیلم از شما توی اینترنت به یادگار مانده که دستتان را برای همیشه برای همه رو می‌کند. شما تا پایان عمر نمی‌توانید مانع از این شوید که «هست و نیست» فکری‌تان توی اینترنت قابل جستحو نباشد.

از الان مواظب باشید!!! هر چیزی که توی اینترنت تحت نام واقعی خودتان می‌نویسید ممکن است روزی، ده‌سال دیگر، بیست‌سال دیگر، کسی چه می‌داند، 50 سال دیگر بر ضد شما به کار گرفته شود. با آگاهی به این واقعیت بنویسید.

تاریخ‌چه حضور شما در اینترنت به نوعی شخصیت شما را در مقابل اطرافیان «شفاف» می‌کند. حریم شخصی شما به همان نازکی می‌شود که در اینترنت در موردش نوشته‌اید. و فراموش نکنید راه بازگشتی وجود ندارد، اگر امروز اطلاعات خصوصی و مهمی از خودتان فاش کنید، این خطر وجود دارد که تا پایان عمر، حتی روزگاری که از افشای این اطلاعات پشیمان شده‌اید، در معرض دید عموم باقی بمانند.

مواظب آینده خودتان باشید

مواظب آینده خودتان باشید. فراموش نکنید شما همیشه آدم امروز نیستید. افکار یا ارزش‌های شما ممکن سال‌ها بعد عوض شوند، تعهدات و وابستگی‌های شما نیز همین‌طور. اما نوشته‌هایی که توی اینترنت باقی می‌گذارید تغییر نخواهند کرد. هر کلمه‌ای که امروز توی اینترنت می‌نویسید در پرونده شما برای همیشه ثبت می‌شود. «با آگاهی به این موضوع بنویسید».

newman_internet

اگر بخواهیم اینترنت را مجسم کنیم احتمالا چیزی شبیه به تصویر فوق می‌شود. جایی در این شبکه مجازی بزرگ، شخصیت دیجیتال شما و آینده مجازی‌تان رقم می‌خورد.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

انتخاب خودکار بهترین پست‌های وب‌لاگستان

همانطور که قبلا در مطلب «به خودتان رحم کنید و از AideRSS و گوگل‌ریدر استفاده کنید» نوشتم با توجه به گسترش روزافزون کمیت و کیفیت وب‌لاگ‌های فارسی، روز به روز امکان پی‌گیری و مطالعه آن‌ها دشوارتر می‌شود. حتی با استفاده از فید وب‌لاگ‌ها یا سرویس‌های جالبی مانند دودردو، باز هم فیدخوان‌ها از تعدد نوشته‌ سرریز می‌کنند. برای کاربرانی که وقت محدودی در شبانه‌روز را برای مطالعه وب‌لاگستان اختصاص داده‌اند، شاید مناسب‌تر باشد به جای این‌که فهرست بلندبالای پست‌های جدید همه وب‌لاگ‌ها را ورق بزنند، نگاهی به «گزیده»های هر وب‌لاگ داشته باشند. یعنی فقط بهترین پست‌های هر وب‌لاگ را ببینند. (معیار گزینش، مقایسه پست‌های یک‌وبلاگ با سایر پست‌های همان وب‌لاگ می‌باشد. به این ترتیب بهترین پست‌های هر وب‌لاگی شانس نمایش داده شدن را خواهند داشت.)

با استفاده از وب‌گاه جالب AideRSS می‌توان پست‌های یک وب‌گاه را بر اساس معیار PostRank طبقه‌بندی کرد. تصمیم گرفتم گزیده‌ای از پست‌های وب‌لاگ‌های فارسی را از طریق AideRSS انتخاب کرده و فیدش را در این وب‌لاگ قرار دهم.

بهبودسازی روش تعیین فید برگزیده

ابتدا تصور من بر این بود اگر فید وب‌لاگ‌های تجمعی مانند دودردو فارسی یا لینک‌های اشتراکی خودم در گوگل ریدر را در AideRSS قرار دهم، چکیده‌ جالبی از همه پست‌های وب‌لاگستان که در دودردو هستند را خواهم داشت. اما با توجه به این‌که AideRSS پست‌های هر منبع را با سایر پست‌های همان منبع مقایسه می‌کند، نتیجه کار روی فیدهای تجمعی مانند دودردو فارسی خوب از آب در نمی‌آید. بنابراین تصمیم گرفتم فید وب‌لاگ‌ها را به صورت منفرد توسط AideRSS گزینش کنم و محصول نهایی را در فیدبرنر بسوزانم. این‌کار نتیجه بهتری داد که الان هم در دسترس شماست. به این وسیله مشکل پست‌های تکراری هم حل شد، چون کلیه منابع متمایز و یکتا هستند.

تا این‌ لحظه 200 وب‌لاگ

در حال حاضر حدود 200 وب‌لاگ فارسی را که در چند هفته اخیر بیشتر فعال بوده‌اند و به خصوص به صورت نسبی پست‌هایشان در وب‌لاگستان مورد توجه قرار گرفته است را به این مجموعه اضافه کرده‌ام. فهرست این وب‌لاگ‌ها را با فرمت OPML می‌توانید از اینجا دریافت کنید. البته این فهرست در حال اضافه شدن است.

وب‌لاگ شما چطور؟

در صورتی که تمایل دارید وب‌لاگ شما نیز به این فهرست اضافه شود به من اطلاع دهید. البته اضافه شدن وب‌لاگ شما به این معنی نیست که پست‌های شما در «فید برگزیده وب‌لاگستان فارسی» لزوما دیده خواهند شد. چون انتخاب بهترین فیدهای شما به صورت خودکار انجام می‌پذیرد و بستگی به تعداد کامنت‌ها، تعداد دنبالک‌ها، تعداد ارسال‌ها به del.ico.us یا digg و سایت‌های مشابه دارد.

بخش بزرگی از وب‌لاگ‌ها لینک فید ندارند

متاسفانه هنوز بخش بزرگی از وب‌لاگ‌های فارسی و حتی تعداد قابل توجهی از وب‌لاگ‌های مشهور هنوز لینک فید نوشته‌های خود را در وب‌لاگشان قرار نداده‌اند. بسی جای تاسف است و فکر می‌کنم درباره اهمیت «فید» و «فیدخوان»ها اطلاع‌رسانی به مراتب بیشتری لازم است.

نظرات شما

اگر علاقه‌مند هستید فید بالا را آزمایش کنید. یا خودتان در AideRSS فید مشابهی درست کنید و امکانات مختلف آن‌را بررسی کنید. و در صورت امکان لطف کنید و نظرات خود را به من نیز بگویید.

چرا مایکروسافت از گوگل می‌ترسد؟

بزرگترین خطری که مایکروسافت را تهدید می‌کند گوگل است. موضوع فقط رقابت بر سر موتور جستجو و یا تبلیغات اینترنتی نیست.گوگل ماهیت و فلسفه وجودی مایکروسافت را نشانه گرفته است.

شبکه همان کامپیوتر است

روزگاری بنیان‌گذار شرکت سان گفت: «شبکه همان کامپیوتر است». بنیان‌گذاران شرکت مایکروسافت اما، چنان از بازار عظیم و بادآورده کامپیوترهای شخصی به هیجان آمده بودند که فرصت یا تمایل اندیشیدن به «شبکه» و «کاربران به هم متصل» و «کامپیوتر فراتر از میزکار» را نداشتند. از نظر آن‌ها کامپیوتر، یک واحد محاسباتی «تنها و منزوی» بود، برای تک‌تک نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای آن باید هزینه می‌شد و فقط هم با محصولات مایکروسافت همخوانی می‌داشت.

yeastsex

سان گفت شبکه همان کامپیوتر است. گوگل نیز چنین می‌اندیشد.

اولین حامی گوگل بنیان‌گذار سان: باز هم «شبکه همان کامپیوتر است»

آقای اندی بکتول‌شایم یکی از بنیان‌گذاران سان، در چند ملاقات کوتاه که با لاری و سرگئی داشت تشخیص داد آن‌ها به شعار «شبکه همان کامپیوتر است» اعتقاد دارند و ایده‌هایشان متعلق به «آینده» است. بی‌دلیل نبود آقای بکتول‌شایم در نقش اولین حامی گوگل‌ در زمانی که این شرکت حتی هنوز ثبت نشده بود، ظاهر شد. از نظر بنیان‌گذاران گوگل «شبکه همان کامپیوتر است» و البته باید خصوصیات «هوشمندی» و «دسترسی آزاد به همه اطلاعات» را نیز به این شبکه (بخوانید کامپیوتر) اضافه کرد. رویکردی که یکصد و هشتاد درجه با رویکرد مایکروسافت در تضاد بود.

ارزان بهتر از گران

گوگلی‌ها از همان آغاز سرورهای خود را طوری طراحی کردند که می‌توانست هر سخت‌افزاری که توانایی محاسبه داشته باشد را در بر گیرد. به کمک این فن‌آوری ارزان آن‌ها توانستند سرورهایی بسازند که از لحاظ سرعت و قیمت (بهای تمام شده برای هر عمل محاسبانی) بزرگترین و سریع‌ترین سوپرکامپیوترهای جهان را فرسنگ‌ها پشت‌سر گذاشت. گوگل نمی‌خواست برای خرید سرورهای گران و نرم‌افزارهای گران‌تر هزینه کند، بنابراین سخت‌افزار و نرم‌افزار خودش را بر اساس «سرورهای ارزان» و نرم‌‌افزارهای رایگان موجود بنیاد گذاشت و ثابت کرد «ارزان بهتر از گران است».

محاسبه غیرمتمرکز

گوگل از همان آغاز، هدف و شیوه کسب‌وکارش را حرکت به سوی «محاسبه غیرمترکز» یا Cloud Computing (نوعی از Distributed Computing) قرار داد،‌ حال آن‌که «مایکروسافت» اصولا ساختار کسب‌‌وکارش را برپایه «کامپیوترهای شخصی» و «سرورهای متمرکز» شکل داده بود. برخلاف سرورهای متمرکز سنتی، کاربران آینده تصوری از نوع، محل و خصوصیات سرور مورد استفاده شان ندارند. آن‌ها از ظرفیت و توان محاسباتی سرورهایی که مانند یک «ابر» مبهم و غیرمتمرکز هستند استفاده می‌کنند بدون این‌که به یک سیستم‌عامل یا محیط خاص وابسته باشند.

cloud computing

وب آینده: سرورهای پراکنده و غیرمتمرکز – «اینترنت همان سرور است»

هدف: ریشه‌های مایکروسافت61_google_microsoft

گوگل با ارائه نرم‌افزار و خدمات تحت وب و بانک‌اطلاعاتی عظیم خود که شامل وب‌گاه‌، تصویر، کتاب‌، نقشه‌، فیلم و … که همگی نیز تحت وب قابل دسترس هستند، به تدریج ولی با روندی «مداوم و محسوس» در حال کم کردن وابستگی کاربران به محصولات مایکروسافت است. این درحالی‌است که مایکروسافت روی «افزایش وابستگی کاربران به محصولات خود» سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی استراتژیک کرده است و می‌کند. این وابستگی روز به روز در حال کمرنگ‌تر شدن است و گوگل مهمترین نقش را در این کمرنگ شدن بازی می‌کند: «زنگ خطر جدی برای امپراطوری مایکروسافت!»

مایکروسافت که در سال‌های اخیر نشان داده «غولی محافظه‌کار و کم خلاقیت» است این بار با خطری مواجه شده است که درست «ریشه‌های» آن‌را نشانه گرفته است: گوگل!

مایکروسافت خطر را احساس کرده‌ است، اما آیا زمان و اراده کافی برای جبران دارد؟

توجه: مطالب این نوشته عقاید شخصی نویسنده می‌باشد و به غیر از موارد ذکر شده، ترجمه یا گردآوری نیست.

هیچ وب‌لاگی دیگر گم نمی‌شود

من هیجان‌زده هستم. اجازه دهید هیجانم را با شما قسمت کنم چون احساس می‌کنم در آستانه تولد «وب نو» به معنی «وب کاربران-مولف» هستیم.

کاربرمولف کیست؟

«کاربرْمولف»، کاربری است که در تولید یا تغییر شکل محتویات وب نقش بازی می‌کند. «کاربرْمولف» ممکن است نویسنده یک وب‌لاگ باشد یا شخصی که در آن وب‌لاگ کامنت می‌گذارد یا به آن لینک می‌دهد. حتی کاربری که در بالاترین یا digg رای می‌دهد نیز «کاربرْمولف» است.

در کل می‌توان گفت هر کاربری که به صورت دوجانبه از طریق وب با همگان در ارتباط باشد «کاربرمولف» است.

هیچ توجه کرده‌اید وب‌لاگ‌ها چقدر شکوفا شده‌اند؟ هیچ توجه کرده‌اید تعداد «کاربران مولف» (user-author) ها چقدر زیاد شده است؟ تا همین چندی پیش، خیلی احتمال داشت که نوشته‌های خوب وب‌لاگ‌ها نادیده و ناخوانده بماند. وب‌لاگستان قلمرو اختصاصی تعداد محدودی وب‌لاگ مشهور بود که در بلاگ‌رول خیلی از وب‌لاگ‌ها دیده می‌شدند و تنها وب‌لاگ‌هایی بودند که واقعا خوانده می‌شدند.user-authors

باقی، انبوه و انبوه هزاران وب‌لاگ بودند که مولفان آن‌ها در آرزوی داشتن مخاطب دست و دلشان به نوشتن نمی‌رفت. اگر شما وقت صرف می‌کردید، مطلب گردآوری می‌کردید، ترجمه می‌کردید، عکس و تصویر و نمودار تهیه می‌کردید و یک مطلب خوب و جدید و آموزنده توی وب‌لاگتان می‌گذاشتید به احتمال زیاد اصلا دیده نمی‌شد و تمام زحمات خوب شما بی‌نتیجه می‌ماند!

نفس این روزها در حال به شمارش افتادن است. در وانفسای س.ا.ن.س.و.ر. و خفقان در فضای کشور و در شرایطی که یخ‌بندان سیاسی و اجتماعی، برف و سرمای زمستان سخت امسال را تحت شعاع خود قرار داده است، شاهد گرمای روزافزون جامعه ایرانی «کاربر-مولف» هستیم.

بالاترین آمد و انگار نفس مسیحایی بر کالبد وب‌لاگستان دمید. وب‌لاگ‌ها دست کم این شانس را داشتند که برای «چند ساعت» هم که شده نوشته خود را در معرض دید همگان قرار دهند. امکان بزرگی بود! چه بسیار وب‌لاگ‌ها که از این طریق توانستند صدای خود را به گوش مخاطبین ناشناس برسانند.

سر و کله «وردپرس.دات.کام» پیدا شد. به سرعت محبوب شد. محله کوچک و صمیمی‌ای شد که هر لحظه می‌شد پست‌ها و وب‌لاگ‌های پرکار را دید. و انگار چیزی فرق کرده بود! فهرست «بهترین پست‌های روز» یا «بهترین وب‌لاگ‌های روز» قلمرو اختصاصی چند وب‌لاگ مشهور نبود. انگار این‌جا همه حق داشتند حضور داشته باشند. کافی بود نوشته خوبی بنویسی و فورا توی فهرست روز خودش را نشان دهد. مخاطبین حق انتخاب بیشتری پیدا کرده بودند.

گوگل‌ریدر را باز می‌کنم و نگاهی به فهرست مطالب منتشر شده در دو-در-دو فارسی می‌اندازم. پشت سر هم دکمه j را فشار می‌دهم و مطالب را با لذت دنبال می‌کنم. مطالب خوب به سرعت خودشان را نشان می‌دهند. مهم نیست وب‌لاگ طرف مشهور یا گمنام باشد. مطلبش با من حرف می‌زند و از میان صدها نوشته خودنمایی می‌کند. یک لحظه صبر کنید! قبلا من این شانس را نداشتم، انگار!‌

بعد گوگل‌ انگار منتظر بوده باشد همه را غافلگیر کند، گوگل‌ریدر اشتراکی را می‌آورد! مطالبی را که دوستان مجازیم در گوگل‌ریدر اشتراکی نشان کرده‌اند نگاه می‌کنم. انگار کیفیت مطالب این‌جا بهتر است! به هر حال هر چه باشد مطالب این‌جا یک‌بار از ف.ی.ل.ت.ر. سلیقه دوستان عبور کرده‌ است.

فیدبرنر هم یک درجه آزادی بیشتر برای وب‌لاگ نویسان فراهم کرد. وب‌لاگ‌نویس‌ها دیگر مجبور نیستند به یک محیط مشخص مانند بلاگ‌سپات یا وردپرس یا ایکس یا وای بچسبند و از ترس از دست دادن مخاطبین خود تا ابد همانجا بپوسند. دیروز بلاگ‌فا، امروز وردپرس، فردا شاید جایی بهتر! دموکراسی واقعی یعنی «آزادی همراه با فرصت»! من آزاد هستم که محیط وب‌لاگم را عوض کنم و هم امکانش را دارم، بدون این‌که مخاطبین خود را از دست بدهم! شک دارید؟ وب‌لاگ آقای مزیدی را نگاه کنید. ایشان یک‌شبه از مزیدی1 به مزیدی2 اسباب‌کشی کرد بدون این‌که حتی یک خواننده‌اش را از دست بدهد.1_indymedia_radiologo

هر روز تعداد بیشتری وب‌لاگ را به فیدخوانم اضافه می‌کنم. از این‌که فرصت خواندن همه آن‌ها را نداشته باشم نمی‌ترسم. چون فید همه آن‌ها را در گوگل‌ریدر عمومی کرده‌ام و بعد در فیدبرنر سوزانده‌ام. AideRSS خلاصه بهترین‌هایشان را به من نشان می‌دهد. وقتم صرف جویی می‌شود، وب‌لاگ‌های زیادی را می‌بینم، حق انتخاب بیشتری دارم. آیا این چیزی نبود که سال‌ها همه ما دنبالش بودیم؟

هنوز تمام نشده… ریدبرنر مکمل گوگل‌ریدر خواهد شد و تردید ندارم یا گوگل آن‌را می‌خرد و یا سرویس مشابهی در گوگل‌ریدر ایجاد خواهد کرد. همه دست‌اندرکار این هستند که ما دیگر نوشته خوبی را از دست ندهیم. باور کنید تجربه وب‌، در حال تغییرات اساسی است. وب در حال پخش شدن است و نقاط ساکت و پراکنده سابق به شبکه جهانی کاربران مولف تبدیل می‌شوند.

در «وب‌ نو»ی در حال ظهور، هیچ وب‌لاگی گم نمی‌شود.

فیلم بعدی که می‌بینید چیست؟

فرض کنید جایی زندگی می‌کنید که هر فیلمی را انتخاب کنید در دسترس‌تان دارید. همچنین شما از آن دسته آدم‌هایی هستید که علاوه بر مبتلا بودن به جنون سینما، به بیماری وسواس در انتخاب و دیدن فیلم‌ هم دچار هستید. در این صورت آیا برای انتخاب فیلم سردرگم نخواهید شد؟ از میان هزاران فیلم تولید شده در سال، شاید فقط 50 تای آن‌ها برایتان جالب باشد. از کجا خواهید فهمید کدام‌یک باب دندان شماست؟ و اگر سلیقه شما محدود به فیلم‌های روز نباشد و علاقه‌مند به کل تاریخ حدودا 100 ساله سینما باشید، آن‌وقت انتخاب فیلم بعدی از میان چند صد هزار فیلم موجود کار چندان ساده‌ای نیست! مجلات و وب‌گاه‌ها حتی اگر معتبر هم باشند چندان کمکی نمی‌کنند. معیار انتخاب آن‌ها یا موضوعات تجاری و صنعت سینماست و یا سلیقه ویژه هنری منتقدی که درباره یک فیلم خاص می‌نویسد. به هر حال نظر شما نیست.پس راه حل خوب چیست؟

m o v i e l e n s_1199773736500

چند روز پیش در مورد سیستم‌های پیشنهاد دهنده و نقش روزافزون و کلیدی آن‌ها در وب آینده صحبت کردم. حالا هم قصد دارم یک «سیستم‌ پیشنهاد دهنده» که در واقع یک پروژه تحقیقاتی در دانشگاه مینیسوتا می‌باشد را معرفی کنم. وب‌گاه MovieLens که «به شما کمک می‌کند فیلم‌های مناسب سلیقه‌تان را بیابید».

این وب‌گاه پیشنهاد دهنده بر اساس همکاری گروهی (collaborative filtering) کار می‌کند. پس از ثبت‌نام و ورود شما باید دست‌کم 15 فیلم را از میان فهرست فیلم‌هایی که به صورت تصادفی به شما نشان داده می‌شود انتخاب و از 1 تا 5 درجه گذاری کنید. این 15 فیلم در واقع مبنای ارزیابی سلیقه شما توسط سیستم پیشنهاد دهنده وب‌گاه می‌شود و هر چه تعداد فیلم‌هایی که ارزش‌گذاری می‌کنید بیشتر باشد وب‌گاه بیشتر با سلیقه شما آشنا می‌شود.

m o v i e l e n s_1199773726171

کار با وب‌گاه بسیار ساده است و مثل IMDB یا Amazon شما را با انبوه تبلیغات و اطلاعات فرعی سردرگم نمی‌کند. رده بندی فیلم‌ها نیز سریع و ساده انجام می‌شود و اصولا فلسفه وب‌گاه بر اساسا «تصفیه‌سازی اطلاعات بر اساس همکاری گروهی» و «ارائه پیشنهاد بر اساس سلیقه شخص شما» است و هدف دیگری را دنبال نمی‌کند.

m o v i e l e n s_1199770223468

از همه جالب‌تر آمارهایی است که از مقایسه سلیقه شما با سلیقه عمومی ارائه می‌دهد. مثلا می‌توانید بفهمید (اگر تا به حال نمی‌دانستید!) که بیشتر به چه نوع فیلم‌هایی علاقه دارید. من تا قبل از امروز نمی‌دانستم! وب‌گاه به شما می‌گوید کدام قسمت از سلیقه شما با سلیقه میانگین کاربران همخوانی دارد و در کدام موارد از عموم فاصله زیادی دارید. در واقع وب‌گاه قسمت‌های شخصی‌تر و در واقع شاخ و برگ سلیقه شما را تشخیص می‌دهد.

m o v i e l e n s_1199767477656

واقعا کار می‌کند!

نتیجه حیرت‌انگیز است! پس از این‌که حدود 30 تا از فیلم‌هایی که قبلا دیده بودم در سیستم ارزش‌گذاری کردم، پیشنهادهای سیستم واقعا با سلیقه من سازگار شده بود. در حال حاضر بیشتر از 200 تا از فیلم‌هایی که دیده‌ام را به سیستم معرفی کرده‌ام و فهرست بلند‌بالایی از آرزوهایم (WishList) را نشان کرده‌ام که در اولین فرصت سفارش دهم.

در ضمن MovieLens مرا در گروه «ببر» قرار داده است. «ببرها شاید به نظر موجودات خطرناک و کشنده‌ای برسند اما بعد از یک روز پر مشغله بدشان نمی‌آید همراه با یک دوست شفیق یک فیلم عاشقانه نگاه کنند».

شما متعلق به کدام گروه هستید؟

به خودتان رحم کنید و از AideRSS و گوگل‌ریدر استفاده کنید!

فکر می‌کنم بیشتر ما روزگاری را به یاد می‌آوریم که موتورهای جستجو نتایج را بر اساس مقایسه لغت به لغت کلید‌واژه‌های فرد بیچاره جستجوگر و محتویات صفحات انجام می‌دادند. نتایج جستجو مزخرف بود و به سختی می‌شد چیز دندان‌گیری توی موتورهای جستجو پیدا کرد.

بعد گوگل آمد و با ارائه روشی برای ارزش‌گذاری صفحات وب که به آن عنوان PageRank داده بود طوفانی به راه انداخت. طوفانی که به سرعت نتایج جستجو در گوگل را دلچسب و دوست‌داشتنی کرد.

نمی‌دانم شما چقدر از فید و فیدخوان‌ها استفاده می‌کنید. pagerank_googleاگر نمی‌کنید که توصیه می‌کنم حتما شروع کنید و اگر هم از فیدخوان‌های قدیمی هستید حتما متوجه شده‌اید که تعداد فید‌هایی که هر روز باید بخوانید اینقدر زیاد هستند که عملا فرصت مطالعه همه آن‌ها را ندارید. بگذارید آب پاکی را روی دستتان بریزم. این تازه آغاز ماجراست و روز به روز اوضاع بدتر خواهد شد. با گسترش وب و حضور روزافزون «کاربر-مولف‌ها» (user-authors) حجم مطالبی که هر روز تولید می‌شود به سرعت خارج از وقت و حوصله شما می‌شود. فیدها مانند یک جانوروحشی هستند که باید تربیت شوند!

وب‌گاه AideRSS تصمیم گرفته است به شما کمک کند. این وب‌گاه به پست‌های مختلف یک منبع امتیاز می‌دهد (PostRank) و شما می‌توانید فقط مشترک فیدهای برگزیده مثلا «خیلی خوب» یا «خوب» بشوید بدون این‌که وقت خود را برای پست‌های کم‌ارزش تلف کنید. امتیازدهی بر اساس معیارهای مختلفی چون تعداد کامنت‌ها، تعداد ارسال‌ها/ارجاع‌ها به/در سایت‌هایی مانند del.ici.us یا Technorati و … می‌باشد.

نه تنها گزینش بلکه ترکیب!

AideRSS یک‌کار مهم دیگر هم انجام می‌دهد و آن‌هم ترکیب چندین فید با یکدیگر و تبدیل آن‌ها به یک «فید ترکیبی» است. کاری که FeedBurner در حال حاضر انجام نمی‌دهد. به کمک AideRSS وب‌گاه یا فید موردنظر خود را تحلیل کنید و سپس بسته به میزان علاقه‌ای که به منبع مورد نظر دارید، AideRSS فید ترکیبی اصلاح شده‌ای در اختیار شما قرار می‌دهد.

تصفیه و ترکیب فیدها بر اساس امتیاز

به این ترتیب می‌توانید فقط لینک‌های خوب یا عالی منابع مورد نظرتان را بخوانید. مثلا برای وب‌گاه جالب «دودردو فارسی» نتایج AideRSS را ببینید. در این‌جا من فقط «پست‌های خوب» را انتخاب کرده‌ام که از لحاظ آماری حدود 24٪ پست‌های این‌ وب‌گاه را تشکیل می‌دهند:

-1-persian- via doxdo in Google Reader - AideRSS_1199456218359

همانطور که قبلا هم گفتم AideRSS همه فیدهایی که انتخاب می‌کنید را با هم ترکیب می‌کند و به شما یک آدرس فید یکتا می‌دهد. البته اگر مایل باشید فید وب‌لاگ‌هایی که به آن معرفی می‌کنید، پس از تصفیه‌سازی و انتخاب بهترین پست‌ها به صورت مجزا نیز در اختیارتان قرار می‌دهد: مثل فید «دودردو فارسی برگزیده توسط AideRSS». اگر تصمیم به استفاده از فیدترکیبی گرفتید در آینده هرگاه صلاح دانستید می‌توانید مشخصات آن‌را عوض کنید، بدون این‌که آدرس فید عوض شود. به عنوان مثال در حال حاضر من فقط « پست‌های خوب» دودردو را به فید ترکیبی خودم اضافه کرده‌ام. اما ممکن است در آینده ترجیح بدهم فیدهای کمتر ولی با کیفیت‌تری را از دودردو فارسی ببینم و مثلا درجه انتخاب را از «خوب» به «خیلی خوب» تغییر دهم:

My Feeds - AideRSS_1199451674531

توجه: زیاده‌روی نکنید اما اگر واقعا «کریزی ایناف» هستید،‌ به خواندن ادامه دهید!!

برای این‌که کار از همه نظر بی‌عیب باشد، می‌توانم توی فیدبرنر یک فید جدید درست کنم به نام مثلا «بهترین پست‌های وب‌لاگستان فارسی» که حاوی فید ترکیبی AideRSS ام باشد. با این‌کار انعطاف‌پذیری من برای مدیریت فیدهایم به حد اعلا می‌رسد! شک دارید؟ با من بمانید…

این‌که چیزی نیست، حالا کجایش را دیده‌اید!

حال نوبت به طوفان است! من یک فید اشتراکی در گوگل ریدر درست می‌کنم به عنوان «Farsi-Blogs». بعد فید Public آن‌را در فیدبرنر می‌سوزانم. (این فید شامل همه پست‌های خوب و بد است.) بعد این فید را به AideRSS اضافه می‌کنم و طوری تنظیم می‌کنم که فقط پست‌های «خوب‌» و پر امتیاز را نشانم دهد.

My Feeds - AideRSS_1199451674531

از طرفی فید AideRSS ام به صورت خودکار به فیدبرنر ارسال می‌شود که آن‌را هم به گوگل‌ریدر اضافه می‌کنم و در نتیجه همیشه «بهترین پست‌های وب‌لاگستان فارسی» را دارم:

Google Reader (1000 )_1199451894578

از این به بعد «بهترین پست‌های وب‌لاگستان فارسی» را دارم بدون این‌که دیگر کاری به کار AideRSS داشته باشم. هر فید جدیدی را که دلم بخواهد در گوگل‌ریدر برچسب Farsi-Blogs می‌زنم، به صورت خودکار Public می‌شود، به صورت خودکار به فیدبرنر و بعد به AideRSS می‌رود، آن‌جا به صورت خودکار بهترین‌هایش انتخاب می‌شود، نتیجه به صورت خودکار به فیدبرنر رفته و در گوگل‌ریدر خوانده می‌شود!

برای درک راحت‌تر ِ«مسیر جریان اطلاعات» به نمودار زیر توجه کنید:

AideRSS-Google Reader DataFlow

معجزه AideRSS، GoogleReader، FeedBurner! مسیر جربان ِ داده (Data Flow Diagram)

توجه کنید، با روش ذکر شده می‌توانید فیدهای دیگری هم درست کنید. مثلا «بهترین اخبار فن‌آوری اطلاعات» که چکیده‌ای از وب‌لاگ‌های مشهور بین‌المللی باشد و یا …

معجزه است مگر نه؟ به شما گفتم به خودتان رحم کنید! از امکانات «تصفیه اطلاعات» استفاده کنید تا اولا در شلوغی روزافزون مطالب وب روح و روان‌تان آرام بماند و ثانیا بتوانید بهترین اخبار را در کمترین زمان بخوانید!
حاصل کار:

فید «بهترین پست‌های وبلاگستان»

rss-best-of-farsi-blogs

توجه: فید‌ها فعلا در مرحله تحقیقاتی می‌باشند. شما هم اگر خواستید آزمایش کنید. هنوز در حال بررسی تنظیمات مختلف ّAideRSS و فیدبرنر هستم تا نتیجه بهتر بگیرم.

aiderss-logo-devils-workshop-thumb

آشنایی با «سیستم‌های پیشنهاد دهنده» و جایگاه آن‌ها در وب آینده

نسل جدید برنامه‌های تحت وب به عنوان «سیستم‌های پیشنهاد دهنده» (Recommender Systems) شناخته می‌شوند. این برنامه‌ها به کمک انباشت و گردآوری مشخصات کاربران و دسته‌بندی سلایق و آمارگیری از علاقه‌مندی‌های آن‌ها، به کاربران پیشنهاداتی می‌دهند که احتمالا مورد علاقه آن‌ها خواهد بود. این پیشنهادات می‌تواند در زمینه معرفی فیلم، کتاب، موسیقی، تصویر، خبر، صفحات وب‌ و یا موارد دیگر باشد.

یک «سیستم‌ پیشنهاد دهنده» با گردآوری مداوم اطلاعات از رفتار هزاران هزاران کاربر و به کارگیری شیوه‌های «داده کاوُشی» (Data Mining) می‌تواند «روند»ها را تشخیص داده و به «کاربر نوعی» پیشنهاد کند چه موسیقی گوش دهد یا چه مطلبی بخواند.

recommender system

اگر تا به حال حدس نزده‌اید، اجازه دهید تاکید کنم که تقریبا همه ما به نوعی با «سیستم‌های پیشنهاد دهنده» آشنا هستیم و دست‌کم با یکی از انواع موجود آن کار کرده‌ایم. بالاترین؟‌ بله درست حدس زدید. وب‌گاه‌هایی مانند بالاترین یا نمونه‌های بین‌المللی آن مانند digg.com و reddit.com در واقع سیستم‌های پیشنهاد دهنده‌ای هستند که با گردآوری و برآیندگیری از نظرات کاربران، اطلاعات را با کاربرد «هوش جمعی» فیلتر می‌کنند و در اختیار مخاطب علاقه‌مند قرار می‌دهند. به این کار «تصفیه اطلاعات با همکاری گروهی» (Collaborative Filtering) می‌گویند.

اما digg و بالاترین از اطلاعات کاربران استفاده محدودی می‌کنند. کاربران در واقع با رای‌های خود به سیستم معرفی می‌شوند و در حال حاضر امکان تفکیک و دسته‌بندی اطلاعات بر اساس سلیقه کاربران وجود ندارد.

درگاه‌های ورودی وب آینده:

اگر در وب‌ کلاسیک،‌ درگاه‌های ورودی کاربران به دنیای وب، جستجوگرهایی بودند که فقط بر اساس کلیدواژه، وب را دسته‌بندی می‌کردند، در وب‌ آینده (وب مفهومی)، کاربران برای شروع تجربه وب‌گردی خود به جای جستجوی تصادفی و کور، به «وب‌گاه‌های پیشنهاد دهنده» مراجعه می‌کنند تا از وقت و فرصت خود در وب بهتر استفاده کنند.

تصور کنید شما علاقه‌مندید درباره اخبار علمی بیشتر بخوانید. به نظر شما جستجو در موتور جستجو با کلیدواژه «علم» مفیدتر و سریع‌تر است یا ورود به صفحه «علم و فن» در سایت StumbleUpon.com؟

البته همان‌طور که گفتم هنوز وب‌گاه‌های مانند digg یا StumbleUpon از لحاظ کیفیت و دقت طبقه‌بندی اطلاعات و پیشنهاداتی که می‌دهند بسیار محدود هستند. اما این تازه آغاز داستانی است که به وب مفهومی ختم می‌شود. صبور باشید…

Buzz_1199370547140

مزایای استفاده از سیستم‌های‌ پیشنهاد دهنده

  • مبتنی بر بودن بر اطلاعات زنده و واقعی: مهمترین مزیت سیستم‌های پیشنهاد دهنده این است که بر اساس فعالیت کاربران و گردآوری رفتار و سلایق آن‌ها عمل می‌کند. به این ترتیب پیشنهاد آن‌ها بر اساس حدس و گمان نمی‌باشد.
  • عالی برای اکتشاف فضاهای جدید: با استفاده از سیستم‌های پیشنهاد دهنده می‌توانید به فیلم‌ها، تصاویر و خلاصه کلام مطالبی دست یابید که در حالت عادی شاید هرگز به ‌آن‌ها نمی‌رسیدید. به این ترتیب افق کاربری شما در وب گسترش می‌یابد و به جای اتلاف وقت و انرژی برای جستجوی کور و تصادفی در جستجوگرهای وب، وقت خود را صرف استفاده مفید از مطالب جدید خواهید کرد.
  • تنظیم شده با خصوصیت‌های فردی شما: شما توصیه دوستان نزدیک و اعضای خانواده خود را به خاطر شناخت عمیقی که از شما دارند جدی می‌گیرید. چرا شما به نظر آن‌ها اعتماد می‌کنید؟ چون نظر آن‌ها مبتنی بر شناختی است که از شما دارند. به همین ترتیب می‌توانید به پیشنهاد سیستم‌هایی که از خلق و خوی شما آگاهی نسبی بیشتری دارند اطمینان بیشتری داشته باشید. این در حالی است که در وب‌ 1.0 پیشنهادات به صورت تصادفی و در غالب تبلیغات کور به شما ارائه می‌شد که طبیعتا با ضریب اطمینان بسیار پایینی از سوی شما مواجه می‌شد.
  • همیشه به-روز و جدید بمانید: با استفاده از «هوش جمعی» که چکیده رفتار هزاران کاربر مانند خود شماست، می‌توانید از جدیدترین و داغ‌ترین اتفاقات در زمینه‌های مورد علاقه‌تان با خبر بمانید.
  • کاهش هزینه نگهداری سازمانی: در سیستم‌های پیشنهاد دهنده، با توجه به این‌که کاربران اطلاعات را بر اساس سلایق خود شکل می‌دهند، دستکاری و مدیریت اطلاعات وب‌گاه و به‌-روزرسانی آن توسط خود کاربران انجام می‌شود. به این ترتیب هزینه نگهداری و سازماندهی وب‌گاه در مقایسه با وب‌گاه‌های سنتی بسیار کمتر است.

انواع سیستم‌های پیشنهاددهنده

سیستم‌های پیشنهاد دهنده به سه دسته اصلی تقسیم می‌شوند:

  • پیشنهاد بر اساس همکاری گروهی (collaborative): متداول‌ترین شیوه است و فرض آن بر این است که الگوی مورد پسند همگان در گذشته، احتمالا هم‌اکنون نیز مورد پسند است.
  • پیشنهاد بر اساس محتوی (content-based): به کمک فهرست‌سازی و شیوه‌های تحلیل محتوی، کلید‌واژه، برچسب گذاری، تهیه گراف از مطالب مرتبط و … سعی در ایجاد ارتباط مفهومی میان مطالب موجود و مطلبی که مورد علاقه شماست می‌کند.
  • پیشنهاد بر اساس تلفیق محتوی و همکاری گروهی (hybrid): استفاده از هر دو تکنیک فوق

معرفی چند نمونه

شخصا اعتقاد به آموزش به صورت پایه‌ای دارم و بنابراین در این پست قصدم آشنا کردن شما با مفهوم «سیستم‌های پیشنهاد دهنده» و اهمیت فوق‌العاده زیاد آن‌ها در وب آینده است و نه معرفی چند وب‌گاه. با این وجود خالی از لطف نیست اگر چند نمونه از وب‌گاه‌های نسل جدید را این‌جا معرفی کنیم:

  • Last.fm: سیستم پیشنهاد دهنده موسیقی. در این وب‌گاه مشترک شوید و نرم‌افزار مربوط به آن را در دستگاه خود نصب نمایید. از این به بعد هر آهنگی که در Windows Media Player و یا i-Tunes و یا از طریق خود Last.fm گوش دهید در پروفایل شما ذخیره می‌شود. کم‌کم Last.fm سلیقه موسیقایی شما دستش می‌آید و با انجام کمی «داده کاوشی» و مقایسه سلیقه شما با سلیقه هزاران کاربر دیگر به شما موسیقی‌های جدیدی برای گوش دادن پیشنهاد می‌کند. اما می‌توانید بدون این‌که مشترک Last.fm هم باشید اطلاعات جالبی بدست آورید. مثلا می‌توانید بفهمید کاربرانی که به Pink Floyd علاقه‌مند هستند، Led Zeppelin یا The Doors نیز گوش می‌دهند! و این اطلاعاتی است که از تحلیل مستقیم سلایق کاربران به دست آمده است!

Similar to Pink Floyd at Last.fm

Last.fm وب‌سایتی برای آینده است. در دنیای وب مفهومی منتظر ظهور روزافزون وب‌گاه‌هایی مانند آن باشید. در Last.fm برایند شگفت‌انگیز سلیقه‌های هزاران کاربر را در موسیقی ببینید.

  • Amazon: سیستم پیشنهاد دهنده کتاب
  • Yahoo Movies, imdb, Netflix: سیستم‌پیشنهاد دهنده فیلم
  • flickr explor: سیستم‌ پیشنهاد دهنده عکس‌‌های برگزیده
  • Google‌ News: سیستم پیشنهاد دهنده اخبار
  • Facebook: این قابلیت را دارد که به عنوان سیستم پیشنهاد ‌دهنده دوست عمل کند.
  • بالاترین , StumbleUpon, Digg: سیستم‌های پیشنهاد دهنده برای اکتشاف وب
  • Phototree: سیستم پیشنهاد دهنده عکس. پس از ثبت‌نام در چرخیدن در این وب‌گاه و انتخاب چند عکس مورد علاقه‌تان، Phototree با توجه به سلیقه شما، عکس‌های بیشتری را پیشنهاد می‌کند.
  • del.ici.us popular: گردآوری محبوب‌ترین لینک‌های کاربران
  • AmphetaRate: گردآوری و پیشنهاد RSS (در این‌باره در آینده حتما می‌نویسم. فوق‌العاده است!)
  • Google Reader Discover: سیستم پیشنهاددهنده RSS

Google Reader Dicover
اخیرا گوگل ریدر هم اقدام به اضافه کردن سیستم پیشنهاد دهنده کرده است. به این ترتیب آمار و اطلاعات مربوط به مطالبی که مطالعه می‌کنید را گردآوری کرده و به شما پیشنهاداتی جهت مطالعه بیشتر می‌کند.

خلاصه کلام

با توجه به افزایش روزافزون و در واقع سرسام‌آور اطلاعات و مطالب جالب دیدنی یا خواندنی شاهد حضور رو به افزایش «سیستم‌های پیشنهاد دهنده» به عنوان «فیلترهای هوشمند اطلاعات» خواهیم بود. گامی دیگر به سوی وب مفهومی.

مطالعه بیشتر

بالاترین: کمیت یا کیفیت؟

علیرضا، «پزشگ یگانهٔ» وب‌لاگستان فارسی می‌نویسد:

وبلاگ یا سایتی دارید که می خواهید بدون زحمت پرخواننده‌اش کنید، دیگر دوره «مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد»، گذشته است، چرا که می‌شود با سوء استفاده از سایت لینک‌پراکنی اجتماعی «بالاترین»، بدون زحمت به خیلی جاها رسید. تعجب می‌کنید؟! فرمول مشخصی برای این کار وجود دارد:

– از آنجا که همه، همیشه وقت ندارند که بالاترین را پایش کنند، نویسنده وبلاگ یا سایت مورد نظر وارد بالاترین می‌شود، لینک‌های خیلی داغ را انتخاب می کند و مطالب مورد نظر را گوشه‌ای از هارد کپی می‌کند.

– مدتی بعد که می تواند، از یک روز، یک هفته تا چند هفته متغیر باشد، عین مطلب را در وبلاگ کپی‌پیست، می‌کند.

– از آنجا که لینک مورد نظر یک بار رأی آورده و در یک آزمایش جمعی نظرها را به خود جلب کرده، دفعه دوم هم احتمال زیاد دارد که داغ شود و کلیک‌های زیادی به دست بیاورد.

«یک‌پزشک» در پایان دو پیشنهاد جهت بهبود این وضعیت ارائه می‌کند. پیشنهاد دوم مبنی بر «شناسایی خودکار مطالب تقلیدی» است. متاسفانه فکر نمی‌کنم راه حل «ساده‌ای» برای مبارزه خودکار با این جور نوشته‌های تقلیدی وجود داشته باشد. شناسایی نوشته‌های تکراری و یا الگوبرداری شده توسط نرم‌افزار بسیار پیچیده خواهد بود و به نظر می‌رسد تیم فنی بالاترین امکان مالی و اجرایی پیاده کردن آن را ندارند.

و اما در مورد راه‌حل پیشنهادی دوم یعنی تعیین «گروه ویرایش‌گران فعال» که «به صورت خودکار لینک‌هایی که رأی منفی نقض کپی‌رایت می‌گیرند، به آنها فرستاده شود و آنها پس از چک کردن مطلب اصلی و مطلب کپی‌شده و مطمئن شدن از روند، لینک دوم را حذف کنند.» (نقل قول از وب‌لاگ یک‌پزشک)

به نظر من روش موثر نهایی برای بالا بردن کیفیت بالاترین استفاده از سرمایه اصلی آن یعنی خود «کاربران» می‌باشد. باید تدابیری اندیشید که نقش «همکاری گروهی کاربران» را پررنگ‌تر کند. یعنی علاوه بر این‌که کاربران در ارسال لینک و دادن امتیاز همکاری می‌کنند در کنترل کیفیت لینک‌های ارسال شده هم همکاری کنند.

در بالاترین امروزی چنین کنترل کیفیتی به صورت «موثر» وجود ندارد. کاربران فعال بر اساس «کمیت» و میزان فعالیت «کمی» خود تشخیص داده می‌شوند و سطح اختیاراتشان نیز به صورت «کمی» زیاد می‌شود. به این ترتیب «کاربران فعال» یا «کاربران با مطالب باکیفیت» نقش «سردبیری» یا «ویراستاری» بیشتری نسبت به کاربران «غیرفعال» یا «کاربران با مطالب کم‌کیفیت یا تقلیدی» ندارند.

سیستم امتیازدهی و رده‌بندی کاربران در بالاترین باید به جای معیارهای کمی مانند تعداد پست‌ها و یا رای‌های داده شده به نوعی کیفت پست‌های داده شده را هم در نظر بگیرد یا این‌که نوعی «طبقه‌بندی کیفی» هم در کنار طبقه‌بندی فعلی وجود داشته باشد. کاربران «کیفی» دارای اختیارات بیشتری باشند و به نوعی «سردبیری گروهی» بالاترین را عهده‌دار باشند. یکی از مهمترین وظایف کاربران کیفی شناسایی و ارتقا کاربران با کیفیت دیگر و هنچنین شناسایی و دادن امتیاز منفی به کاربران کم کیفیت.

فرض کنید کاربرانی که به حد معینی از «امتیازهای کیفی» می‌رسند به «بالایار» ارتقا داده شوند. این کاربران می‌توانند به صورت داوطلبانه به پاکسازی بالاترین از لینک‌های تقلیدی و یا تخلفات کمک کنند. یکی از دیگر از اختیارات «بالایارها» می‌تواند رای «مثبت یا منفی دادن به خود کاربران» باشد. کاربرانی که پست‌های نامناسب یا تقلیدی به بالاترین ارسال می‌کنند از سوی بالایارها رای منفی دریافت خواهند نمود و می‌توان با انجام تغییراتی در فرمول امتیازدهی بالاترین این رای‌های منفی یا مثبت به کاربران را نیز لحاظ کرد…

اما ‌آیا این کار منجر به تشکیل «محفل قدرت» می‌شود؟

برای جلوگیری از تشکیل «محفل قدرت» و «باندبازی میان اعضای گروه ویراستاری»، می‌توان همان کاری را کرد که بشریت در دنیای واقعی و در جوامع دموکراتیک انجام می‌دهد. «بالایار» بودن فقط برای مدت زمان معینی امکان‌پذیر باشد و پس از آن «بالایار» به کاربر عادی تبدیل گردد.

و خلاصه این‌که:

حرف و پیشنهاد در این زمینه بسیار می‌شود داد. اما جان کلام این است که بالاترین باید به سرمایه اصلی خود یعنی کاربرانش اجازه مشارکت کیفی برای بهبود بالاترین بدهد.

اسباب‌کشی از وردپرس به وردپرس

خوب من بالاخره اسباب‌کشی کردم. متاسفانه یا خوشبختانه علت این اسباب‌کشی به خاطر فیلتر شدن سایتم نبوده. صرفا یک دلیل شخصی! راستش اول که من در برابر باد را راه انداختم قصدم این بود که فقط در مورد موضوعات سیاسی توش بنویسم. اما کم‌کم به این نتیجه رسیدم که جلوی خودم رو به سختی می‌تونم بگیرم و دلم می‌خواد به شاخه‌های دیگر هم ناخونک بزنم. یه مقداریش هم هوسبازی بود که یه کم با منو‌های خوشگل وردپرس کلنجار برم.

خوب همه کامنت‌ها و نوشته‌ها به راحتی منتقل شدن. اما مشکل بر سر لینک‌ها بود یا blogroll. اگر چه به صورت مستقیم نمی‌شه از توی wordpress لینک‌ها را صادر کرد، اما همیشه از طریق آدرس http://yourblogname.wordpress.com/wp-links-opml.php می‌شه اونا را به صورت یک فایل ompl قشنگ صادر می‌کنه. اگه این فایل را توی نوت‌پد باز کنید متوجه می‌شید که هم دسته‌بندی لینک‌ها توش هست و هم نام و نشانی اونا. فایل کاملی هست.

خوب تا اینجا اوضا خوبه. اما وقتی توی قسمت blogroll وب‌لاگ جدید این فایل را وارد (import) می‌کنید، همه دسته‌بندی‌ها را بی‌خیال می‌شه و تحت یک دسته قرار می‌ده. حالا بیا و درستش کن! باید دستی همه لینک‌ها رو توی دسته‌های مختلف قرار بدی. کاری که من توی اسباب‌کشی اخیر انجام دادم.

به هر وب‌لاگ قبلی هم هنوز جا افتاده نیفتاده بود و خواننده کم داشت. امیدوارم اینجا بیشتر سر بزنید.