یکی از مشکلاتی که مطالعه «خوراکها» ممکن است ایجاد کند، بیماری «پرش افکار» و «ضعیف شدن قدرت تمرکز فکری» است. البته این نظریه از نظرگاه روانشناختی ثابت نشده و در اینجا فقط قصد ایدهپردازی دارم. تحقیق و ثابت کردنش بماند برای دانشمندان رفتارشناس.
ذهن آدم برای درک و تفسیر واقعیتهای پیرامون نیازمند میزان معینی «تمرکز» و «مکث» است. اما خواندن سریع تعداد زیادی «خوراک» مربوط به وبلاگهای مختلف که هر کدام هم «ساز» متفاوتی میزنند میتواند «مغز» را دچار سردرگمی کند. در چنین شرایطی رفتار طبیعی مغز احتمالا «توجه کمتر» کردن به محتوای مطالب و طوطیوار مرور کردن مطلب خواهد بود. به علاوه مغز ممکن است به کل قوای تمرکز خود را از دست دهد.
تصور کنید شما در حال مطالعه خوراک «دو در دو» هستید:
جایی که خوراک صدها وبلاگ مختلف گردآوری شده و پیش روی چشمهایتان قرار میگیرد. یکی از خاطرات کودکیاش نوشته، دیگری از دستگیری فلان فعال جنبش زنان، یکی در حال دفاع از دکترینهای بازار آزاد است و بحث اقتصادی میکند، یکی از فلان فیلمی که دیده حرف میزند و دیگری روزمرههای دیروزش را نوشته و تاکید کرده به تازهگی با خالهجانش آشتی نموده است و …
شما در حال خواندن این آش شلهقلمکار هستید و پشت سر هم کلید j را فشار میدهید. گاه روی مطلبی 1 ثانیه درنگ میکنید و گه چند دقیقه. مغز بیچاره شما مثل هد هارددیسکی که در حال کپی کردن 10 فایل به طور همزمان باشد، مدام باید از یک نقطه به نقطه دیگر جهش کند. الان باید عاطفی بخواند، لحظه بعد باید حس طنز داشته باشد، لحظه بعد باید به سیاست بیاندیشد، لحظه بعد خانوادهگی و بعد اقتصادی و بعد انتقادی و بعد هنری و … و …
خواندن بدون «خواندن»
مسعود بهنود و خاله خانقزی و معلم ابتدایی و توریست ایرانی در میلان و مباحث شوخی و جدی در IT و اسرائیل و ایران و ادبیات و عمه و گرسنگی و مایکروسافت و منطقگرا و عصبانی و آشپزی و آموزشی و خونسرد و بیتفاوت و یاگوم و ساختارگرایی در سینما با هم مخلوط میشوند و مغز را به حالت نیمهتعطیل در میآورند. بعد از مدتی انگار که خاموش شده یا کاراییش به حداقل رسیده باشد به کلمات و واژهها مینگرد بیآنکه درک کند، میبیند اما نمیخواند، نگاه میکند اما نمیفهمد…
خوراکها زیاد هستند و شما میخواهید حتما همه آنها را بخوانید. حتی شده هر یک 1 ثانیه اما باید بخوانید. چیزی به شما میگوید اگر همه خوراکها را نخوانید جا ماندهاید. اطلاعات خارج از وجود شما تولید شده است و شما از آن بیخبرید. اضطراب و هراس از جا ماندن وادارتان میکند که خوراکها را نجویده ببلعید غافل از اینکه نجویده خوردن دلدرد و دلپیچه به دنبال دارد.
آیا تا به حال از خوردن تعداد زیادی خوراک ناهمگون دچار «سوءهاضمه فکری» یا «فکرْدرد» نشدهاید؟
پرش افکار و از دست دادن قدرت تمرکز ذهنی
بله داشتم برایت تعریف میکردم. دیروز رفته بودم بازارچه رضا که یه دونه ماوس بخرم. ماوسهای جدید واقعا عالی کار میکنن، از نظر طراحی خیلی ظریف و نرم هستن و از لحاظ فنی هم عالی. به خصوص دست رو اصلا خسته نمیکنن. باورت نمیشه اگه بهت بگم بیشتر کسایی که توی محل کار من هستند اصلا نمیدونن ارگونومی چی هست. خوب اطلاعات عمومیشون کمه. واسه همینه که من اعتقاد دارم همه باید میزان معینی از سواد عمومی رو داشته باشن. به خصوص توی کشور ما با اون وضعیت آموزش و پرورش. تا حالا یه نگاهی به کتابهای درسی انداختی؟ وحشتناکن! یکی نیس بگه این کتابا برای بچههایی نوشته شده که قراره مطلب جدیدی رو یاد بگیرن، اما از بس توی این کتابا مطالب مختلف قرار داده شده که دانشآموز فرصت فهم عمیق مطالب رو نداره. فکر میکنی علت اینکه ما توی کشورمون اینقدر عقب مونده هستیم چیه؟ خوب همینه دیگه! دولت به فکر آموزش و پرورش نیست. مگه همین چند وقت پیش نبود که معلمها اعتصاب کردن و جنبش اونا سرکوب شد. واسه چی؟ چون درخواست حقوق بیشتری کرده بودن. اصولا توی این مملکت هر وقت کسی بخواد به چیزی اعتراض کنه باهاش برخورد میشه. این به تاریخ ما برمیگرده که همیشه به نوعی استبدادزده بوده ….
شخص فوق به بیماری «پرش افکار» مبتلاست. او نمیتواند روی یک موضوع تمرکز کند و یک خط داستانی معین را به پایان برساند. در میان هر داستان، داستان دیگری میگشاید و سرنخ داستان اولیه را از دست میدهد و اگر به حال خود رهایش کنید ساعتها بیهدف «یاوهسرایی» میکند.
آیا ممکن است مطالعه مستمر «خوراکها» در «خوراکخوانها» قدرت تمرکز ذهنی ما را به تدریج تضعیف کند؟ هر چه باشد خوراکهای پشتسر هم از وبلاگهای مختلف نمونهای از «پرش افکار وبلاگی» هستند و با خواندن هر روزه تعداد بسیار زیادی خوراک، ذهن توانایی «تمرکز و درک عمیقتر» را ممکن است از دست بدهد.
بحث بیشتر و …
این مبحث شاخههای زیاد دارد و دوست دارم بیشتر در اینباره بنویسم. اما واقعا دوست دارم دوستان هم در اینباره نظر بدهند یا در وبلاگهای خود بنویسند. سئوالهای مهم این است:
1. آیا مطالعه تعداد زیادی خوراک با سرعت بالا میتواند قدرت درک و تمرکز مغز را کاهش دهد؟
2. اگر اینطور است و خواندن خوراکهای زیاد ممکن است قوای تمرکز ما را کاهش دهد، راه حل چیست؟
پینوشت: این مطلب را چند روز پیش نوشته بودم اما دیدن نوشته جالب «پانتهآ» ترغیبم کرد که زودتر ارسالش کنم. «پانتهآ» البته حسابی پنبه ما را زده ولی نکته مهمی که باید خطاب به او بگویم این است که «ابزارها» در خدمت ما هستند و روزی که ما برده ابزارهایمان شویم کارمان ساخته است. من اگر از «خوراک» یا AideRSS نوشتم اشاره به جنبههای مفید استفاده از ابزارهای مختلف کرده ام و کاش قبل از اینکه «پانتهآ» حکم ما را صادر میکرد کمی در اینباره صحبت میکرد.
مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی
بسیار جال بود 😉
لایکلایک
راستش نه قصد زدن پنبهء شما رو داشتم نه لحنم عصبانی بود. تنها حرفم اعتراض به استفادهء شما از لغتهای خوب و بسيار خوب يا کمارزش بوده، برای مطالبی که تنها تعداد کامنتهاشون و ارجاع به سرويسهای اينترنتی گزينههای انتخاب هستند. اين اعتراض رو با لحنی بيان کردم که فوقش غرغرو و بداخلاق بوده، اما اگر برخورنده هم بوده واقعاً عذر ميخوام. ممکنه موقع نوشتن تند رفته باشم، هرچند که واقعاً الآن هم با دوباره خوندنش به نظرم نمياد که اينطور باشه.
در مورد سؤالهايی که مطرح کردهايد، همونطور که ميدونيد تجربهء چندانی از اين بابت ندارم، جز شايد گاهی در دو در دو يا بالاترين. اما اين روند دوری از «تمرکز و درک عميق» رو به عينه شاهد هستم، مثلاً در واکنشهای بعضی از خوانندهها به مطالب وبلاگها، سرسری خوندنشون، و اعتراض به طول کلام. شايد بشه گفت که تأثير تلويزيون و بازيهای کامپيوتری خيلی مخربتر از خوراکخوانيه. شايد هم علت و معلول و عوضی گرفتهايم و اين فرايند تمايل به سرسری گذشتن از معنی و محتوا و پرهيز از تعمقه که باعث شده که همه جذب خوراکخوانها بشن!
لایکلایک
با این توضیحاتی که دادی من الان در حال کما یا اغما یا … اصلا نمی دونم ولش کن
لایکلایک
ببخشيد، در کامنت قبلی يک کلمه رو به اشتباه تايپ کردهام که اگر حذفش کنيد صحيح خونده ميشه و ازتون ممنون ميشم. در جملهء «برای مطالبی که تنها طبق تعداد کامنتهاشون و ارجاع به سرويسهای اينترنتی گزينههای انتخاب هستند.» اون «طبق» زياديه. اول جمله رو ميخواستم يه طور ديگه بگم که آخرش اينجوری شد!
لایکلایک
البته نه لزوماً کاهش قوه درک و توان مغزی ، شاید اگر کلمه موقت را قبلش میگذاشتید بهتر بود
بهر حال به این شاخ و به آن شاخ پریدن در هر چیزی مشکل ایجاد میکند و منطقاً خواندن مطالب در اینترنت نباید مستثنا باشد ، بعلاوه که سرعت یکی از شاخصه های اصلی هر یک از اجزای اینگونه ارتباطات هست
تنها راه حلی که به نظر من میرسد همان محدود کردن است ، مثلاً براحتی در digg میشود به دلخواه خود خبرها را فیلتر کرد
چون بهر حال فید خوانی و وبگردی به آن معنی که شما گفتید یکی از شیرینترین اتلاف وقتهایی است که من تا بحال دیده ام
لایکلایک
پست جالبی بود !!
———-
http://www.SorenPhoto.com
اولین و بهترین وب سایت عکس ایرانیان
لایکلایک
من با مطلب شما موافق هستم ولی چاره دیگه ای نیست …
در ضمن لینکتون کردم، دوست داشتید ما رو هم لینک کنید!
موفق باشی
لایکلایک
دقیقا من هم به همین دلیل از گوگل ریدر و فیدخوانهای دیگر استفاده نمیکنم. یکی دوبار امتحان کردم، دیدم هیچی نمیفهمم، گفتم برم همون روش سابق رو ادامه بدم بهتره!!!
لایکلایک
بامداد عزیز، نکته خیلی مهمی رو اشاره کردهای. یکی از عوارض جدی اینترنت و سایتهایی مثل بالاترین ( فید خوانها کمتر) سرسری خواندن و خواندن بدون هدف و جهت است. بنظرم تنها راه مقابله باهاش اعمال کنترل و برنامه شخصی ست. عارضه مهمترش اینه که متاسفانه اینترنت خواندن و سرسری خواندن دارد جای کتاب خواندن را هم میگیرد. این میشود که جوانهای نسل جدید خیلی چیز ظاهرا میدانند و در واقع هیچ هم نمی دانند! از عمق کم میشود و به سطح افزوده میشود.
لایکلایک
ببخشید ، مطلبی غیر مرتبط با پست های شما داشتم که میخواستم به شما بگم . از کجا میتونم با شما ارتباط بر قرار کنم ؟
لایکلایک
It’s a pleasure to find such rtaioanitly in an answer. Welcome to the debate.
لایکلایک
kHmKR9 wgzxpyiyeoee
لایکلایک
3qBA6p xerikseaxzwr
لایکلایک