توجه: این نوشته در مورد انتخابات ایران نیست، ولی در نگاهی کلانتر بیارتباط با آن نیست.
شاید بیش از حد واضح باشد و بزرگان در این زمینه نوشتهاند و مینویسند ولی دلم نمیآید به سهم ناچیز خودم ننویسم و تاکید نکنم که آمریکا بزرگترین پشتیبان و حامی «دموکراسی و انتخابات آزاد» در جهان است به شرطی که مردم کشورها «درست» انتخاب کنند، یعنی به شخص یا گروهی که ارباب میپسندد رای دهند. در غیر اینصورت «مردم» باید تنبیه شوند و اصولا «انتخاباتی» در کار نبوده است.
بزرگترین جرم مردم فلسطین در چند سال اخیر این بوده که در انتخابات سال 2006، با اکثریت آراء به «حماس» رای دادند و به نقل از واشنگتن پست کار پیشرفت صلح در خاورمیانه را مشکل کردند.
بلافاصله پس از انتخابات «ارگانیسم غولپیکر رسانهای» دست به کار میشود و با دقتی حیرتانگیز که بیشباهت به پیشبینیهای آن آزاده مرحوم در رمان 1984 نیست،تاریخ را بازنویسی میکند: اصولا انتخاباتی در فلسطین در کار نبوده است! کلمه مقدس «انتخابات» از صفحههای تاریخ حذف و عبارت «حماس کنترل دولت را به دست گرفت» (انگار که کودتا کرده باشد) جایگزین آن میشود. کسی نداند ممکن است فکر کند حماس به زور تفنگ و بمب قدرت را به دست گرفت. واقعیت این است که حماس سال 2006 را دوباره هل دادند به سوی خشونت و بنیادگرایی، چون مایل نبودند دموکراسی و آرامش در فلسطین شکل گیرد.
صفحه اختصاصی «غزه» در کتابچه حقایق جهان CIA از به کار بردن کلمه Elections یا انتخابات برای بازنویسی تاریخ و توصیف آنچه در ژانویه 2006 در فلسطین رخ داد اکراه دارد.
حتما توجه دارید که عبارت «نتوانست یک بستر قابل قبول سیاسی به جامعه جهانی ارائه دهد» در واقع به معنی «نتوانست یک بستر قابول سیاسی به آمریکا و متحدانش ارائه دهد» است.
در اینجا اصلا کاری به جهتداری آشکاری که توی همین یک وجب نوشته به خواننده تلقین شده ندارم. هدفام فقط نشان دادن یک نمونه از کار «هنرمندانه و دقیقیاست» که س.ا.ن.س.و.ر.چیان حرفهای رسانههای سرمایهداری در تحریف واقعیت و تاریخ میکنند. کلمه «انتخابات» از تاریخ مردم مظلوم فلسطین باید حذف شود اما تا آنجایی که به خاطر دارم کسی مثل آقای «پرویز مشرف» که غیر ممکن است یک بار نامش را بدون لقب «پرزیدنت» از رسانههای «خودشانی» بشنوید با کودتای نظامی سرکار آمده است. لابد آقای «پرویز مشرف» موفق شده «یک بستر قابل قبول سیاسی به جامعه جهانی ارائه دهد»…
مسخره کردن انتخاب «مردم فلسطین» توسط همان کسانی که با بستن همه راههای دموکراتیک وادارشان میکنند دست به اسلحه ببرند.
مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی
سلام
پست جدید من هم آمریکایی است !
لایکلایک
حرف هاي شما درست، ولي متاسفانه فقط آمريكايي ها نيستند كه چنين اعتقادي دارند، خود ما هم چنين هستيم. حتي نسبت به كشور خودمان. به محض اينكه نتيجه يك انتخاب به مذاق ما خوش نمياد طبل تقلب و شركت نكردن در انتخابات بعدي رو مي كوبيم. ولو اينكه خودمان در آن اتخاب شركت نكرده باشيم.
لایکلایک
سلام
پس اگر اكثريت يك آدم بد را انتخاب كنند تكليف چيست؟
ظاهرا» تكيه به راي اكثريت اگر اكثريت افراد ناداني باشند بزرگترين شكست براي افراد فهميده معتقد به راي اكثريت است.
آيا راي يك فرد فاسد با راي يك فرد درستكار بايد يكسان باشد؟
اصلا» مي توانيد بگوييد فلسفه «حق با راي اكثريت است» از چه تاريخي اختراع شده و مبدع آن چه كسي است؟
در ضمن در مورد ترجمه انگليسي هم «کنترل دولت را به دست گرفتن» به معني غصب دولت نيست و در رسانه ها تقريبا» در مورد همه جا استفاده مي شود، مثلا» «حزب سوسيال دموكرات در فرانسه قدرت را به دست گرفت يا روي كار آمد»
لایکلایک
@ persianeyes:
بله اینطوری هم میشه به موضوع نگاه کرد. خواست «مردم» لزوما بهترین انتخاب «من» یا «شما» نیست، ولی به هر حال بنا به تعریف «دموکراسی» باید به اون احترام گذاشت.
تناقض جایی ایجاد میشه که «من مدافع انتخاب مردم باشم» و بعد از «انتخاب» اونا را به رسمیت نشناسم.
لایکلایک
@ محسن:
چه کسی قرار است «نادانی» یا «آگاهی» اکثریت را ارزیابی کند و بر اساس چه معیاری؟ اگر فرض را بر این بگیریم که مخالف «اقتدارگرایی» و «حکومت اقلیت بر اکثریت» هستیم، راه حل دیگری جز مراجعه به نظر اکثریت مردم باقی نمیماند.
البته و صد البته «نظر اکثر مردم» در شرایطی که اطلاعرسانی درست و کامل انجام شود و رقابت میان رقبای سیاسی منصفانه و برابر باشد. چیزی که نمونهاش در بیشتر دموکراسیهای امروز جهان به چشم نمیخورد.
بله انتخاب کلمات بسیار به دقت است. یعنی «اشتباه نیست» بلکه القا میکند. هنر رسانههای سرمایهداری هم در همین است، کمتر پیش میآید که مستقیما دروغ بگوید، بلکه با ظرافت و دقت «تصویر ذهنی» من و تو را شکل میدهد. مثلا همانطور که گفتم با دقت از «کلمه انتخابات» در مورد فلسطین طفره میرود، یا طوری وانمود میکند که این فلسطینیها هستند که همیشه جلوی برقراری صلح ایستادهاند و نمونههای بیشمار دیگر.
لایکلایک
دموکراسی فقط انتخاب اکثریت نیست . دموکراسی در اصل احترام به حقوق اقلیت مخالف است. کشورهایی که در آنها اقلیت مخالف وجود ندارد مطمئنا کشورهای دیکتاتوری هستند.
حماس با اجرای قوانین حزبی و مذهبی خود در غزه نشان داد که به حقوق اقلیت مخالف و به قانون اساسی که به استناد آن انتخاب شده، تعهدی ندارد و منتخب میتواند قوانین حزبی خود را مادام العمر جایگزین قانون اساسی موجود بکند.
لایکلایک
@ ابرام:
حرف شما درست دموکراسی فقط انتخاب اکثریت نیست، دموکراسی همچنین فقط انتخاب قدرتمندان نیست.
اینجا بحث تحمیل خواست آمریکا و اسرائیل به اکثریت مردم فلسطین و زیرپا گذاشتن مداوم حقوق انسانی اونهاست.
در واقع تصمیمگیری قدرتمند برای ضعیف
لایکلایک
دموکراسی
لایکلایک