در مورد واقعه 11 سپتامبر افسانه و اسطوره فراوان نوشته شده است. روایت رسمی مقامات دولتی آمریکا و آنچه از رسانهها پخش شد دارای تناقضات آشکار است و از سوی دیگر نظریهها و گمانهزنیهای سست و کماعتبار که سادهاندیشانه کل ماجرا را یک سناریو میدانند و به تئوریهای توطئه مشهورند نیز معتبر نیست. اما در میان انبوه سردرگم کننده روایتهای ریاکارانه مقامات رسمی یا تحقیقاتی که از لحاظ روش علمی سست و فاقد اعتبار هستند، موارد دقیق و معتبری نیز میتوان یافت. از این نمونهها آثار آقای دیود گریفین است و به خصوص کتاب اخیرش «تضادهای 11 سپتامبر: نامه سرگشادهای به مطبوعات و کنگره» (اینترلینک، مارس 2008).نگاهی به این کتاب میاندازیم که از وبگاه تحقیقات جهانی ترجمه (و تلخیص) کردهام.
عاقبت کتابی در مورد واقعه 11 سپتامبر منتشر شد که به سیاستمداران و روزنامهنگاران اجازه میدهد بدون اینکه متهم به بیماری توهم توطئه شوند در مورد آن آزادانه بحث کنند. کتاب «تضادهای 11 سپتامبر…» هیچ تئوریای ارائه نمیدهد. این کتاب فقط 25 تناقض شگفتانگیز را که در روایت عمومی این واقعه منحصر به فرد تاریخی وجود دارد به ما نشان میدهد.
تا امروز مهمترین و آزاردهندهترین پرسشها در مورد روزی که دنیا را عوض کرد روزنامهنگاران و سیاستمداران را سردرگم و گمراه کرده است. چون:
1. موارد فنی مربوط به فروریختن برجها، ناتوانی ارتش در رهگیری هواپیماها و آسیب نسبتا جزئیای که به ساختمان پنتاگون وارد شده برای اینکه در رسانهها بحث یا بررسی شوند بش از حد تخصصی تشخیص داده شده.
اما کتاب گریفین احتیاجی به دانش تخصصی زیاد ندارد چون شیوه کار گریفین نشان دادن تناقضها و شواهد موجود است. اگر آقای جونز بگوید «الف درست است» و آقای اسمیت بگوید «الف نادرست است» همه میتوانیم تشخیص دهیم که هر دوی این گزارهها همزمان نمیتونند درست باشند.
2. بیشتر کسانی که تردیدهایی در روایت رسمی داشتهاند، تئوریهای دیگری را ایجاد کردهاند که تحت عنوان «تئوریهای توطئه» توسط مطبوعات و رسانهها رد شدهاند و ارزش اعتبار آنها زیر سئوال است.
اما کتاب گریفین هیج تئوری جدیدی را برای پاسخ دادن به تناقضها موجود معرفی نمیکند و فقط به تناقضهای آشکاری که هرگز توسط رسانهها یا کنگره مورد موشکافی قرار نگرفته اشاره میکند و از آنها صادفانه میخواهد که با درک واقعیت نسبت به انجام تحقیقات بیشتر کوشش کنند.
3. با گذشت 6 سال از واقعه 11 سپتامبر روزنامهنگاران که معولا پرمشغله هستند به امور دیگر میپردازند و دنیا از این مساله به نوعی عبور کرده است.
اما باید توجه داشت پرونده این موضوع به هیچ عنوان بسته نشده و اثرات و عواقب آن نیز هنوز وجود دارند. سناریوی مقامات رسمی که توسط رسانهها نیز کاملا پذیرفته شده برای افزایش بودجه نظامی، توجیه جنگ و محدود کردن آزادی شهروندان به کار گرفته شده است (و میشود). واقعیت این است که اخیرا این «نسخه از داستان» در کمیته دفاع و امورخارجه ژاپن (ژانویه 2008) و همینطور توسط پارلمان اروپا در بروکسل (فوریه 2008) مورد تردید قرار گرفته و بررسیهای بیشتر درخواست شده است. کمیته 11 سپتامبر نیز در 2 ژانویه 2008 در نیویورکتایمز در مقالهای با عنوان «دیوار سنگی توسط سازمان سیا» اعتبار گزارشهای قبلی کمیته را مورد تردید قرار میدهد.
نگاهی به تناقضهای مطرح شده:
اما اجازه دهید نگاهی به این تناقضها بیاندازیم. پروفسور گریفین در مورد نظریه و تضاد چنین مینویسد:
در فلسفه علم دو شرط اساسی وجود دارد که فرق میان یک «نظریه خوب» و یک «نظریه بد» را نشان میدهند:
- نظریه نباید با هیچیک از واقعیتهای شناخته شده موجود در تضاد باشد.
- نظریه نباید دارای تناقضهای درونی باشد. اگر یک نظریه دارای تناقضهای درونی باشد یک نظریه غیرقابل قبول است.
به عنوان مثال یکی از مواردی که به دلیل تناقض درونیای که دارد غیرقابل قبول است:
هویت هواپیمایی که همزمان با حمله به پنتاگون، بر فراز کاخ سفید مشاهده شد نیز از تناقضات بسیار بحث برانگیز است. ارتش نظامی بودن این هواپیما را تکذیب کرد. این تکذیب در تضاد با گزارش CNN است که تصویر هواپیما را نشان داد و یک افسر سابق ارتش نیز تایید کرد که تصویر متعلق به یک هواپیمای E-4B متعلق به نیروی هوایی آمریکاست. [سئوال: اگر حملات 11 سپتامبر ناگهانی و غیرمنتظره بود هواپیمای فرماندههی هوایی همزمان با این حملات بر فراز کاخ سفید چکار میکرد؟]
(توضیح: هواپیمای E-4B در «مرکز عملیات هوایی ملی» زیر نظر رئیسجمهور، وزیر دفاع و ستادمشترک ارتش آمریکا (Joint Chief of Staff) فعالیت میکند. در شرایط بحرانی ملی یا نابودی مراکز فرماندههی زمینی، از طریق این هواپیما به عنوان یک مرکز فرماندهی فوقالعاده مطمئن میتوان دستورالعملهای اضطراری جنگی ارسال کرد یا هماهنگی با مقامات غیرنظامی را انجام داد.)
در کتاب قبلی خود «پرل هاربر جدید» آقای گریفین اشاره کرده بود: در روز 11 سپتامبر اجرای «روشهای عملیاتی استاندارد» (Standard Operating Procedures) مربوط به رهگیری و شناسایی پروازها بدون هیچ توضیحی متوقف شد. با توجه به پیچیدهگی و گستردهگی موضوع، شبکه دفاعی یادشده نمیتوانست بدون هماهنگی با مقامات ارشد نظامی «کاملا خاموش» شود. بنابراین پرسیدن این سئوال (که کمیته بررسی 11 سپتامبر هرگز نپرسید) منطقی است که رئیسجمهور بوش، وزیر دفاع رونالد رامسفلد و ژنرال ریچارد مایرز (فرمانده ستاد مشترک ارتش آمریکا) صبح روز 11 سپتامبر چکار میکردند؟ در مورد وضعیت هر یک از این افراد «تناقضهای غیرقابل توضیحی» در گزارشها وجود دارد. این تضادها در مورد وضعیت معاون اول رئیسجمهور دیک چنی نیز وجود دارد. هیچیک از این مقامات تاکنون مورد بازجویی قرار نگرفتهاند و واضح است که برای رفع ابهامات در مورد تناقضاتی که پیرامون این افراد وجود دارد تحقیقات جدی و جامعی باید انجام شود.
بخش دوم:
در مورد زمانهای گزارش شده ارتش نیز تضادهایی وجود دارد. یعنی زمانی که ارتش از رفتارهای غیرعادی پروازهای 11، 175، 77 و 93 آگاه میشود. در مورد هر پرواز گریفین تضادهای نکاندهندهای را نشان میدهد که نیازمند انجام تحقیقات گسترده و دقیق است که چگونه چنین اشتباهات بزرگی رخ داده است. همینطور ارتباط میان این اشتباهات و مانور آموزشی غیرمنتظرهای که همانروز توسط نیروی هوایی انجام شد نیز باید بررسی شود.
بخش سوم:
باز هم گریفین گزارشهای اولیه مطبوعات را در مورد خصوصیات و روحیات هواپیماربایان ادعایی به دقت بررسی میکند و نشان میدهد این افراد شیوههای مرسوم فرهنگ غرب را در زمینه رفتار جنسی یا نوشیدنیهای الکلی پذیرفته بودند و به طور قطع نمیتوان آنها را مسلمانان دوآتشه و متعصب خطاب کرد که آماده ملاقات با خالق خود هستند. همچنین تحقیقات در مورد گزارش مکالمات تلفن همراه و تلفنهای داخل هواپیما تضادهای بیشتری را نشان میدهد.
بخش پایانی:
این قسمت به برجها میپردازد که شامل اطلاعات تخصصی در مورد شیوه فروریختن آنها و شهادت شگفتانگیز تعداد زیادی از افراد آتشنشان که انفجارهای عظیمی را در زیرزمین گزارش دادند (به عنوان مثال).
این امید وجود دارد که رویکرد بیطرفانه دکتر گریفین در بررسی مجموعه گسترده شواهد موجود مانند تبری این پرونده را بشکافد. هر یک از 25 مورد تناقضهایی که در کتاب ذکر شده به دقت مورد تحقیق و موشکافی قرار گرفته است و میتواند از پسِ پشتز نمایی که مقامات رسمی ارائه کردهاند و مانع از آگاهی مردم جهان از حقیقت شده، چهره واقعی و پنهان این اتفاق تاریخساز را نمایان کند.
مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی
با درود فراوان به بامدادي مهربان
از پيام تان خيلي خيلي ممنونم . من خيلي خوش حال شدم .
من وب شما رو خيلي دوست دارم . البته بعضي پست هاي تان خيلي سخت اند .ولي دوست دارم هميشه بيايم و پست هاي تان را بخوانم. يك بار كه درباره ي يكي از سبك هاي گرافيك نوشته بوديد خيلي عالي بود. هر وقت درس و مشق ها بگذراند حتما ميام.
اميدوارم سال جديد ، سال خيلي خيلي خوبي براي شما و خانواده ي گرامي تان باشد و هميشه سلامت و شاد باشيد و همه ي آرزوهاي تان برآورده بشود.
از لينك تان خيلي خيلي ممنونم.
لایکلایک