این پست نوشتهی دوست خوبم «چشمهایی که فکر میکنند» است که در بامدادی منتشر میشود. با سپاس فراوان از او که قبول کرد در این رابطه مطلب کوتاهی بنویسد.
تحریمهای مالی و تجاری موثر همیشه از طریق طرفهای بالادست و دارای قدرتهای انحصاری و «شبه کارتل» صورت میگیرد و تا قبل از رسیدن به چنین جایگاهی در بازار، اصولا «تحریم کردن» موضوعیت یا تاثیرگذاری ندارد.
در منظر خرد، شرکتی مانند «شرکت ملی نفت ایران» در بازار محدود داخلی، توانایی این را دارد که هر یک از شرکتهای پیمانکاری داخلی طرف قراردادش را به خاطر کوتاهی از انجام تعهدات درج شده در متن قرارداد تنبیه کند. به عنوان مثال شرکت نفت میتواند نام پیمانکار متخلف را در «فهرست سیاه» قرار دهد و از انعقاد قراردادهای بعدی با آن شرکت جلوگیری کند. در صورتی که پیمانکار به دادگاههای صالحه شکایت برد و دادگاه حکم مثبت به نفع او صادر کند، امکان «رفع اثر» از او وجود دارد. اما با توجه به انحصاری بودن بازار داخلی صنعت نفت و انرژی، شرکتی که نامش (حتی برای مدت کوتاهی) در فهرست سیاه شرکت نفت درج شده باشد و «انگ خورده» باشد تا وقتی که بتواند تغییر نام یا فعالیت داده و حایز امتیاز لازم برای اینکه در زمرهی پیمانکاران با صلاحیت صنعت نفت قرار گیرد، فرصت زیادی از دست خواهد داد و در نتیجه احتمالا از هستی ساقط میشود.

از نگاه کلانتر، تحریمهای اقتصادی و مالی آمریکا نیز (با اندکی تفاوت) همان محتوا را در بردارد، یعنی کشوری که از سوی آمریکا تحریم شود، در حیطههایی که وابسته به بازارهای انحصاری یا فنآوریهای انحصاری است به راحتی ضربهپذیر خواهد بود و تا وقتی که بتواند استراتژی تقابلی مناسب اتخاذ کند، بایستی تاوان سنگینی بابت تحریمها بپردازد.
در صنعت نفت و گاز و انرژی، به جز بحث نیروی انسانی و بخشهایی مانند ابنیه و بعضی سازههای فرایندی نسبتا ابتدایی، انحصار فنآوری در اختیار کشور آمریکا و هم پیمانان آن است که برای چنین روزهایی به کار میآیند و به راحتی یک مشتری بالقوه مانند ایران را با کوچکترین اشارهی برادر بزرگتر کنار میگذارند. حتی کمپانیهایی مانند توتال که امروز عمدهی سود ناشی از سرمایهگذاری را در ایران به جیب زدهاند به راحتی به اردوی برادر بزرگتر خواهند پیوست.
چند روز پیش خزانهداری آمریکا 6 شرکت ایرانی وابسته به «صنایع نظامی ایران» را در فهرست تحریمهای یک جانبهی آمریکا قرار داد. شرکتهای «صنایع الکترونیک ایران یا صاایران»، «صنایع الکترونیک شیراز»، «صنایع مخابرات ایران» و … نیز در شمار شرکتهای تحریم شده هستند.
اگر چه شاید در نگاه اول واضح نباشد و به نظر برسد که تحریم این شرکتها فقط محدودیتهایی برای صنایع نظامی ایجاد میکند، اما این تحریمها، عملا حوزهی تاثیر تحریمهای آمریکا را به صنایع داخلی و بازارهای داخلی ایران میکشاند. این شرکتها معمولا به جز فرایندهای عملیاتی خودشان، تامینکنندهی بسیاری از خدمات «فنی- مهندسی» برای بخشهای مختلف صنعت نیز هستند (بعضا حتی نقش کلیدی دارند). به عنوان نمونه در بحث «کالیبراسیون ادوات و ابزاردقیق» مرجع اصلی در ایران شرکت «صاایران» است که پس از تعمیرات اساسی یا دورههای بازرسی بایستی با صدور گواهینامههای اعتبار کالیبراسیون، مجوز راهاندازی یا ادامهی کار بسیاری از صنایع را صادر سازد. بدون تامین قطعات دستگاههای تست و آزمون صحت کالیبراسیون این شرکت، عملا بخش بزرگی از صنایع کشور نخواهند توانست مطابق استانداردهای تثبیت شدهی صنعتی به کار خود ادامه دهند و در نتیجه به تدریج وادار به توقف همکاری خود با صنایع بینالمللی (حتی آنها که ایران را تحریم نکردهاند) خواهند شد.
به دنبال تحریمهای پیدرپی به ظاهر بیاهمیت ولی در واقع «زیربنایی و دامنگیر» متاسفانه باید منتظر تبعات بسیار ناگوارتری باشیم. البته به نظر میرسد به اعتقاد ««برخی»» از ««مسئولان ردهی بالای کشور»»، این تحریمها هیچ تاثیری بر اقتصاد ایران ندارد.
مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی
درک تاثیر تحریمات اخیر برای همه ساده و واضح است , متاسفانه عده ی دوست ندارند به هیچ قیمتی واقعیت رو قبول کنند.
لایکلایک
واقعا عالی نوشتی یسناجان. یک نکته را شاید جالب باشه تاکید کنم و اون اینکه به خوبی نوشتی صنایع آمریکا اینقدرت را دارند که عملا صنایع سایر کشورها را تحت تاثیر خود قرار بدند. در حقیقت این نشون میده که چقدر روابط دنیای مدرن در بنیان برمبنای دادوستدهای امپریالیستی بناشده. یعنی نوعی امپریالیسم پنهان در بافتهای دنیای ما هست که برش غلبه کردن سخته… و شاید غیرممکنه اصلا. متاسفانه!
لایکلایک
مرسی خیلی عالی بود.
لایکلایک
در سيستمي كه روي تمامي رفتارها و عملكرد هاي مردم مميزي وضع ميكند براي فرستادن همه به بهشت،در اين مواقع هم نبايد كوتاه بيايد!
لایکلایک