همهی کمپینهای حرفهای سیاسی دارای چهار جزء اساسی هستند: نظرسنجیهای سیاسی، پردازش داده، تصویرسازی و پول. نظرسنجیها باورهای فعلی رای دهندگان را شناسایی میکنند و پردازش اطلاعات اعماق ذهنیتها و مواضع رایدهندگان را تفسیر و تحلیل میکند. پس از آن، تصویر نامزد سیاسی متناسب با خواست رایدهندگان طراحی و تنظیم میشود و کل این بستهبندی با صرف هزینهی انبوه توسط رسانههای تبلیغاتی به خصوص تلویزیون [به رای دهندگان] فروخته میشود.
.
تا وقتی که بتوان فرد نامزد را به صورت موثری کنترل کرد، شخص او اهمیت چندانی ندارد. نامزد باید به اندازهی کافی زیرک باشد تا بتواند از عهدهی اجرای برنامههای تبلیغاتیای که برایش تنظیم شده برآید، اما در عین حال او نباید خیلی باهوش باشد، چراکه یک کاندیدای خیلی باهوش ممکن است عقاید و نظرات بحثبرانگیز یا غیرمحبوب خودش را داشته باشد و در نتیجه موفقیت استراتژی کمپین سیاسی را که به دقت طراحی شده به خطر بیاندازد. — زولتون فرنسی، نامزد حزب دموکرات آمریکا، 1970
There are now four essential ingredients to a professionally managed political campaign: political polls, data processing, imagery, and money. The polls discover what the voter already believes, and data processing interprets and analyzes the depth of voters’ attitudes. After that, an image of the candidate is tailored to meet the voters’ demands and desires, and the whole package is then sold by massive expenditures of money in the advertising media, particularly television.
لطفا مشترک شوید
The candidate has become relatively unimportant as long as he can be properly managed. The candidate must be bright enough to handle the material furnished to him, but not too intelligent, because there is always the danger that an intelligent candidate may come up with unpopular or controversial ideas of his own, and thereby destroy a carefully contrived campaign strategy. — Zolton Ferency, chairman and gubernatorial candidate of the Democratic Party of Michigan, June 1970.
ممنون مفید بود
لایکلایک
دوراندیش.. ؛ بی طرف ولی..!
[خوشحال میشم تبادل لینک کنیم]
لایکلایک
نمی دانم آیا خواهشی که دارم متناسب با روش نوشتن تو هست یا نه! اما خوشحال خواهم شد که تحلیلت از بعضی مسائل اخیر در زمینه انتخابات را بخوانم. مطمئنم که تحلیل خوبی در این مورد خواهی داشت
لایکلایک
با سلام دوست گرامی یا بهتر است بگویم هموطن روشن فکر .اگر هم این را دوست ندارید چه بسا در تعریف روشن فکر مطابق انتخابات چهارسال پیش اشتباه کرده باشم . تا همین چند روز پیش فکر می کردم شرکت نکردن در انتخابات یعنی اعلام مخالفت با نظام . به قول شما پس به چه حقی از احمد نژاد انتقاد می کنم . راستش من می خوام شما انسان اگاه هوشیار و دلسوز را با یک واقعیت دیگر آشنا کنم .چیزی که به حق نمی دانید .ازش غافلید .نمی بینید .
آن من و امثال من است . جوانان 20 ساله ؛قشر دانشجو , متفکر و علمی جامعه .
شما مهره ای با ارزش هستید که حضورتان به قوانین تعریف نشده شکل می بخشد .
حقیقت این است که من وب می خونم و این جا رو مخصوصا» .در مورد انتخابات چیزی نمی دونستم این حرف ها مثل یه تلنگر می موند .چیزی که در این چند سال ازش خبری نبود . تازه شروع کردید به گفتن . هیچ روزنامه ای بهم نگفت که وقتی معین رد صلاحیت شد یا شانسی برایش نبود چه گزینه ای مناسب تر است .هیچ کس تعریفی از رای نداشت .تمام هم و غم صدای آمریکا مسکوت بودن رای بود . واقعا» این یه شوک است . حتی تا دیروز می گفتم اگه خاتمی رد صلاحیت بشه بازم رای نمی دهم .مث مجلس .
گفتید با تحقیق و شناخت و نه هیجان ,احساسات به بررسی بپردازیم از چه راهی چطور .واقعا» این سخته که نمی دونم .ضمنا» هستند عده ای که از این نقص بی اگاهاند و شرایط فکری دشواری دارند. با همه این تفاسیر
امیدوارم که دوست خوبم منظور اصلی ام رو رسانده باشم .اما برای فهماندین دقیق علم و اندیشه خودتون به این حقیر لطفی بفرمایید …
باشگاه مهندسان ایرانی که سایتی مجازی متشکل از دانشجویان و اغلب جوانان هستند هر از گاهی گریزی به مسایل سیاسی بخصوص در این روزها می زنند .نوعی سردرگمی و نظرات ناپخته ناشی از عدم اطلاع .من هم جزو آنهام چه فرقی می کند کمتر یا بیشتر .مشکل راه کجی است که میریم .
نمی دونم شما بودید یا هزاران نقطه که بطور عجیبی اصرار بر عدم دخالت نظر شخصی در ترجمه هایتان داشتید این خیلی برام جالب بود .مث یه روز نامه نگار واقعی . حالا این دانشجو می خواهد اگاه بشود .آیا کمکمان می کنید تا دقیق تر به حرف هایمان و ابراز عقاید بی پروایمان فکر کنیم .آیا این وظیفه شما نیست که هیجانات ما را نظم ببخشید . اگر عضو باشگاه هستید فبها.اگر نه بدونید که مایه افتخار است حضورتان .
البته میل شماست شاید حوصله یا فرصت مجال ندهد به هر حال خواستم بدانید گوهری نایاب هستید و این تماشا برایمان افتخار است .
http://www.iran-eng.com/
لایکلایک
پس علت اینکه تیم مک کین پس از انتخابات امریکا کاسه کوزه ها را برسر سارا پیلن شکستند همین ها بود: از تیم تبلیغاتی تبعیت نمی کرد. گاهی توی جاده خاکی می زد و حرفهایی را که نباید می گفت. ساده بود و نه زیرک. گاهی چیزهایی پیچیده ،چقدر ساده به چشم می آیند. هیچ کس هم فکرش را نمی کند این موضوعات در تبلیغات وجود دارد. اما در ایران چه ؟ من که فکر نمی کنم آنقدر پیچیده کار کنند، یعنی این ظرافتها را ندارند. کارهایشان بیشتر گل درشت است تا ظریف!
لایکلایک
این وبلاگ نوشته های قشنگی می نویسه :
http://nazaninalexy3.blogfa.com
لایکلایک