خبر کوتاه است. از آن دست خبرهایی که هر چقدر هم که دور از انتظار نبوده باشد، باز خواندناش آدم را تکان میدهد و به فکر فرو میبرد که «عجب، پس اینطور بود؟!»
شركت نزدیك به سپاه سهام مخابرات راخرید
51 درصد از سهام شركت مخابرات ایران امروز از ساعت 11 و 15 دقیقه صبح عرضه شد كه از میان خریداران، شركت اعتماد مبین موفق شد پس از 30 دقیقه صاحب بلوك 51 درصدی مخابرات شود.
كنسرسیوم اعتماد مبین از سه شركت گسترش الكترونیك مبین ایران، شهریار مهستان و سرمایه گذاری توسعه اعتماد تشكیل شده است. این بلوك به ارزش 22 میلیارد و 936 میلیون و 727 هزار و 827 سهم به ارزش 77 هزار و 985 میلیارد ریال معادل 8/7 میلیارد دلار است.
همانطور که گفتم، موضوع جدیدی نیست. پروژهی خصوصیسازی اموال مردم که از مدتها پیش شروع شده بود، در چهار سال اخیر روندی به شدت شتابناک به خود گرفت به حدی که شاید بتوان گفت دچار تغییرات ماهوی گشت. پروژهی خصوصیسازی جدید تحت عنوان فریبندهی کوچک کردن دولت و کاستن هزینههای آن اجرا میشد ولی در عمل داستان به گونهی دیگری رقم میخورد.
گروهی در کشور هستند که از نهادهای «انتخابی» متنفرند، البته تنفر نه از سر اختلافهای ایدئولوژیک (که البته شاید ترجیح دهند ظاهرش همان ایدئولوژیک باشد) بلکه به خاطر منافع مستقیم و بسیار سرشار مادی. آنها ترجیح میدهند نهاد انتخابیای به نام «دولت» وجود نداشته باشد، یا از آن هم بهتر، وجود داشته باشد اما پاسخگو به مردم یا نهادهای منتخب مردم (مثل مجلس) نباشد و تدارکاتچیای باشد برای انتقال میلیاردها دلار سرمایهی مردم از زیر و روی زمین به بخشهای سایه و غیرپاسخگو. در اینجا کلمهی تدارکاتچی، کلیدی است.
به این ترتیب پای نهادهای انتصابی به عرصهی خصوصیسازی باز میشود. نهادهای انتصابی که بزرگترین و مقتدرترین آنها، نهادهای نظامی و امنیتی هستند با استفاده از قدرت و نفوذی که در دولت و فرادولت دارند با قیمتهای «رقابتی» اموال دولت (بخوانید اموال مردم) را خریداری میکنند. به این ترتیب، اموال و امکانات دولتی از بخش انتخابی (بخوانید جمهوری) حاکمیت خارج شده و به بخشهای انتصابی (بخوانید خلافت) آن منتقل میشود. دولت این فرایند را تسهیل میکند.
پروژهی حذف جمهوریت مگر جز این است؟ فرق «جمهوری اسلامی» با «حکومت اسلامی» در چیست؟ جز آنکه در اولی مطابق قانون اساسی «نهادهای انتخابی» و «نسبتا پاسخگو» مالکیت و کنترل شریانهای حیاتی اقتصادی کشور را به دست دارند و در دومی همهی شریانهای حیاتی اقتصادی کشور به «نهادهای انتصابی» و «مطلقا غیرپاسخگو» منتقل شده است؟
روزی که نوشتم «برنامههای آقای موسوی ریشهای و اساسی است» هرگز فکر نمیکردم دامنهی مخالفت «باند خصوصیسازی» و «باند حکومت اسلامی» با نهضتی که آقای موسوی نمایندهاش بود به جاهایی برسد که امروز رسیده است. آنروز اما به وضوح حدس زده بودم که مشکل «آقایان» با آقای موسوی خیلی ریشهایتر و عمیقتر از اینهاست که بتوان آن را از جنس اختلافات جناحی دانست. اختلاف آنها در این بود که آقای موسوی دست گذاشته بود روی نقطهی حساس آقایان: انتقال دولت جمهوری به حکومت اسلامی، آنهم با پول و سرمایه و تدارکات همان دولت!
برای روشنتر شدن موضوع بگذارید قسمتهایی از همان پست و گفتههای آقای موسوی را دوباره بخوانیم:
نظر من این است که مضمون تفسیری که از اصل 44 شده مفید است و من با آن موافقم و اجرایش را برای اقتصاد کشور مفید می دانم. اما نظرم این است که نباید ما اصول قانون اساسی را تا این اندازه وسیع تفسیر کنیم. اگر می خواهیم این قدر وسیع تفسیر کنیم بهتر است قانون اساسی را اصلاح کنیم و آن را به رای مردم بگذاریم…
فکر میکنید نهادهای نظامی و امنیتی اقتصادیزه شده حاضر میشوند به همین راحتی چشم از میلیاردها دلار سرمایهی مردم که با قیمت نازل در اختیار آنها قرار داده شده است بپوشند؟ به همین راحتی اجازه دهند زحمتهای «دولت تدارکاتچی» در حذف نظارت و کنترل داراییهای دولت (مانند انحلال سازمان برنامه و بودجه که امروز معنایش کاملا مشخص است) به هدر برود؟ کاملا قابل درک است که «آنها» که سالها برنامهی تبدیل «جمهوریت» به «خلافت» را طرحریزی و پیادهسازی کردهاند حاضر نخواهند شد به خاطر چند میلیون رای از منافع سرشار خود چشم بپوشند.
نتیجه همان میشود که همه میدانیم. ما اگر آن روزها ذرهای تردید داشتیم، امروز به یقین میدانیم آن باتومها و گلولهها که بر سر و روی فرزندان ما ریخته شدند از کجا آب خوردهاند. میلیاردها دلار پول زیادی است، میتواند خیلیها را چنان تحریک کند که به ناموس خودشان هم تجاوز کنند.
آن کس که فرمان سرکوب و کشتار مردم را صادر میکند، طرحهای بزرگتری در سر دارد. راستی چقدر از این مسیر طی شده است؟ فاصلهی بین جمهوریت تا خلافت چند مناقصه (بخوانید مزایده، قرارداد، واگذاری، …) و ضربهی باتوم است؟
بامدادی | نجواها | یکعکاس | [silent-clicks] |
استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است. |
جالب بود… این خبرها متاسفانه آنقدرها که باید مردم را حساس نمی کند به آن چیزی که دارد اتفاق می افتد…
تحلیلی راجع به اعترافات نوشته ام…
لایکلایک
همانطور که شما از این زاویه نگاه می کنید، من از زاویه دیگه ای قضیه رو می بینم. فردی مثل آقای موسوی یا کروبی، با شارژ شدن از سوی افرادی که منافع خود رو در دولت آقای احمدی نژاد مورد خطر می بینند، تا جایی پیش می رن که روبروی کل نظام و حتی دیدگاه های قدیم تر خود قرار می گیرند. بله. موافقم. بحث چند میلیارد پول ناقابل است. افرادش رو هم همه می شناسیم. حتی خود شما هم اون قبل تر ها می دونستید. همان ها که امروز پشت آقای موسوی و کروبی و حتی رضایی وایساده اند. خیلی فرق می کنه که آدم از کدوم زاویه به قضیه نگاه کنه.
لایکلایک
اما موسوی دعوت به راهپیمایی سکوت کرد و بعد هم خود مردم این مسیر رو ادامه دادند ولی دولتمداران و حاکمان فعلی دستور تیر اندازی مستقیم به مردم رو دادند و در کهریزک آن مسایل اتفاق افتاد و ….به نظر شما چه کسی و به خاطر چه آرمانی ممکن است که دست به این همه خشونت عریان در مقابل هزاران دوربین بزند؟؟؟؟؟ من از این زاویه به قضیه نگاه می کنم
لایکلایک
با سلام
نمیدونم چرا هر کاری میکنم نمیتونم فکر نکنم که همهی این کارها یه زمانی توی غرب هم اتفاق افتاده . حالا چه کسی یا چه کسانی دارن همون طرح رو اینجا پیاده میکنن نمیدونم .
مطلبتون هم خیلی دقیق و قشنگ بود و هم خیلی نارحتکننده .
یا علی
لایکلایک
وبلاگتان را می خوانم.
نمی خوام خیلی وارد جزئیات موارد مطرح شده شما باشم اما تصور نمی کنم چارچوب کامل و درستی برای تحلیلتان انتخاب کرده باشید.مسئله اصلا نهادهای انتخابی و انتصابی نیست. مگر مجمعع وقدرت آن انتصابی نیست؟؟ پس چرا درصف بندی در طرف مثلا!!!طرفداران جمهوریت قرار دارد یا جایی مثل بنیادمستضعفان.البته منافع هست ولی فکر میکنم این جبهه بندی ریشه های عمیق تری دارد مثلا برای تقریب ذهن از جنس تفاوتهای حسین کچوئیان(که البته مخالف جمهوریت نیست) با حجاریان
لایکلایک
سیستم توانسته بر نظامهای اقتصادی و سیاسی مسلط شود.از منافع ابزار رسانه هم برخوردار است. سوال این است آیا موسوی می توانست در مبارزه با این قدرت پیروز شود؟
بعد از انتخابات شرایط اجتماعی ایران پتانسیل مناسب را برای رویارویی با این سیستم را به وجود آورده است.
لایکلایک
عالی بود، خیلی عالی
لایکلایک
تازه اين رو هم يادت رفت بياري
«اختلاف فاحش آمار فروش نفت بين بانک مرکزي و وزارت نفت »
http://balatarin.com/topic/2009/9/24/1003479
http://etemaad.ir/Released/88-07-01/150.htm#160023
لایکلایک
تحلیلت بسیار فوق العاده بود این چیزیه که تو ذهن اکثر مردم هست حالا چه درست باشد چه غلط
این جا وظیفه دولت مجلس و رسانه هاست که شفاف سازی انجام بدهند
در حال حاضر بعد از انتقاد در مورد این معامله در مجلس شایعه شد که این معامله در حال لغو شدن است
پس پشت پرده خبر هایی هست که از دید عموم خارجه
خدا خودش به داد این ملت برسه
لایکلایک
سلام
فقط یک ان قلت:
جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی عموم و خصوص مطلق هستند! یعنی جمهوری اسلامی نوعی از حکومت اسلامی است نه مقابل آن.
لایکلایک
…ایا میدانستید سپاه بزور زمینهای متعلق به زرتشتیان در اطراف استادیوم تختی تهران را از انها گرفته و برای خود پادگانهای نظامی ساخته؟ایا میدانید ختی به قبرهای انها نیز رحم نمیکنند و شبانه قبرهای انها را تخریب میکنند….امسال تونستند مردم را سرکوب کنند.سالهای بعد میخواهند چکار کنند.ایا میتوانند در مقابل فکر مردم هم بایستند. اندکی صبر سحر نزدیک است.
لایکلایک