بیانیهی هفدهم آقای میرحسین موسوی در زمانی منتشر شده که تبلیغات و هجوم دستگاههای قدرت به معترضان شدت تازهای گرفته است. بیانیه واقعا مثل یک بمب خبری در ایران و جهان عمل کرده و احتمالا تا روزها و شاید هفتهها بازتابها و پسخوردهای آنرا در سطح جامعه و رسانهها ببینیم. بعضی از تحلیلهای مهم و خوب در این زمینه را در این پست معرفی کردهام. بنابراین نکتههایی که در این نوشتهها آمده را تکرار نمیکنم. اما چند نکته را به آنها اضافه کنم که به نظرم رسیده.
اول:
عالم سیاست پیچیدگیهای خاص خودش را دارد که عبور از چال و خم آن از عهدهی سیاستمداران زیرک بر میآید. چند روز پیش نمایندهی اصولگرای تهران آقای علی مطهری نکاتی را مطرح کرد و پیشنهادهایی برای حل بحران به سران معترض و حاکم داد. در آن مقطع شخصا آن گفتهها را جدی نگرفتم چون به نظرم رسید که از مطالبات مردم معترض بسیار دور است و در نتیجه آن را به عنوان یک تعارف سیاسی، حرفی که گفته میشود که گفته شده باشد، تلقی کردم و از کنارش عبور کردم.
اما بیانیهی آقای موسوی و ارائهی راهکار و پیشنهاد برای خروج از بحران مرا دوباره به یاد طرح آقای مطهری انداخت. آیا این نوعی مذاکره بدون میز نبود؟ آیا صحبتهای آقای علی مطهری نوعی سیگنال به آقای موسوی (و سایر سران معترض) نبود که یعنی ما میخواهیم مذاکره کنیم و حاضریم امتیازهای مهمی هم بدهیم ولی به خاطر شرایط خاص حاکم بر جامعه نمیتوانیم پشت میز بنشینیم و صحبت کنیم. شما سیگنال را بگیر و چراغ سبزی نشان بده و بگذار بحران را به شیوهای که عملی باشد حل کنیم.
اگر این تحلیل درست باشد، علت گنجانیده شدن بخش دوم بیانیهی آقای میرحسین موسوی مشخص میشود. قسمتی که در آن پنج پیشنهاد برای خروج از بحران ارائه شده است. پیشنهادهایی که البته امتیازهای بسیار مهمتری از آنچه در طرح آقای علی مطهری آمده بود را میطلبد اما به نظر میرسد این آغاز مذاکره و گفتگویی کلیدی میان سران معترض و بخشهای عقلمدار در حاکمیت است.
این البته فقط یک احتمال است. اما بعضی تقارنها آنرا محتمل میکند.
دوم:
صرفنظر از اینکه نکتهی اول درست باشد یا نه، بیانیهی آقای موسوی فوقالعاده درخور توجه است:
- او با اینکه خود و خانوادهاش داغدار و قربانی خشونتهای کور (هدایت شده؟) روز عاشورا هستند، برای پیشبرد گفتماناش اشارهای به این موضوع نمیکند و از جادهی عقلانیت و آرامش خارج نمیشود.
- نوشته اگر چه لحن ملایم و مسالمتآمیزی دارد اما با تحکم (assertive) و از موضع قدرت گفته شده. در هیچجای نوشته نمیتوان اثری از مخالفت با قانون یا ماهیت دستگاهها و نهادهای تثبیت شده در سیستم حاکم بر کشور یافت.
- برخلاف بیشتر بیانیههای اخیر که خطاب به مردم بود، طرف گفتگوی این بیانیه به خصوص در نیمهی دوم به حاکمیت است که نویدبخش آغاز غیررسمی مذاکره است.
- طرح ارائه شده بسیار ریشهای است اما با ظرافت و دقت خیرهکنندهای نوشته شده و تقریبا هیچجایی برای نقد آن توسط مخالفان باقی نمیگذارد. اگر به آن پاسخ منفی داده شود یا بیتوجهی شود، سندی تاریخی خواهد شد مبنی بر اینکه سران معترض در شدیدترین و سیاهترین روزهای دستگیری و سرکوب پیشنهاد عملی خروج از بحران در چارچوب قانون ارائه داده بودند. اگر به آن توجه شود، آغاز تغییرات استراتژیکی خواهد بود که با توجه به نیروی مردمی و فکری بزرگی که پشت آن قرار دارد این شانس را دارد که بسیار ریشهدار باشد.
- زمان انتشار بیانیه چند روز بعد از وقایع عاشوراست که زمان بسیار مناسبی است. چرا که با توجه به حساسیت و نگرانی ویژهی حاکمیت از روز عاشورا، صدور بیانیه قبل از عاشورا حرکتی شدیدا تحریکآمیز تلقی میشد و از طرفی منفعتی هم برای جنبش نمیداشت. اما الان وضعیت فرق میکند. راهپیماییهای حاکمیت انجام شده، دستگاههای نشر پروپاگاندا با تمام توان حرفهایشان را زدهاند و از شرق تا غرب کشور شخصیتها و نهادهای سیاسی و مذهبی نزدیک به حاکمیت مواضع خودشان را اعلام کردهاند. درست در چنین روزهایی است که بیانیه مثل آب سردی بر آتش افروخته شده ریخته میشود.
- بیانیه در عین حال که به نظر مسالمتآمیز میرسد عمق و کنه رادیکال دارد. انگشت گذاشتن بر قانون انتخابات بدون آنکه ذکری از نظارت استصوابی شود یعنی مطالباتی بسیار ریشهای تر از انتخابات مجدد! دقت کنید این خواستهی زیربنایی و حتی رادیکال که مطالبهی بخش بزرگی از معترضان هم هست به چه روش زیرکانهای مطرح شده.
- از طرف دیگر، در روزهای تیرهی حاکم بر جامعهی معترض، روزهایی که بخش بزرگی از مردم با دلهره و اندوه در سایهروشن یاس زندگی میکنند، خواندن این مقاله جوانهی امید و اطمینان در دلها را آبیاری میکند. ناگهان به نظر خواننده میرسد که بحرانهای ایجاد شده در روزهای اخیر، هرچقدر که تند و تخریبی بودهاند، کماثر و ناچیز بودهاند.
- اگر از این جملهام قهرمانسازی یا قهرمانپروری برداشت نشود (قصدم این نیست) باید بگویم که روز به روز به درایت و کفایت آقای موسوی به عنوان یک سیاستمدار متعهد و کارآمد بیشتر اعتقاد پیدا میکنم. از یک طرف شاد هستم که چنین فرد باکفایت و مدبری را در میان نمایندههایم دارم و از طرف دیگر نگران این هستم که حاکمیت اقتدارگرا اجازه ندهد از وجود باارزش چنین آدمی در عرصهی ادارهی کشور بهرهمند شویم.
بامدادی | نجواها | یکعکاس | [silent-clicks] |
استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است. |
فقط خواستم تشکر کنم از نوشته تان، خصوص تحلیل بخش دوم برام جالب بود. مرسی
لایکلایک
خواهش میکنم. ممنون
لایکلایک
خوب تا حالا دیدگاه های مختلفی رو خوندم،اما هیچ دیدگاهی به این احتمال که پیام مطهری سیگنال بوده ندیدم….بله از این جهت هم میشه به موضوع نگاه کرد اما همون طوری که خودت اشاره کردی:عالم سیاست پیچیده است…
اما در باب مخالفت با بقیه حرف ها:1.بنظرم کاملا مشخصه که حاکمیت کوتاه بیا و نیست و بیشتر این بیانیه اتمام حجت و سند تاریخی است تا اینکه بخواد کاری از پیش ببره چون مسلما کسانی که قدرت رو دارند هیچ وقت ازش نمیگذرن…
2.ببین بیانیه دارای تناقض هم هست،اولا اینکه دولت کودتا رو غیرمستقیم به رسمیت میاره،دوما از قوه قضاییه ای صحبت میکنه که دادستانش بجای قاضی تصمیم میگیره و اعلام میکنه حداقل 3 نفر اعدام میشوند.خوب این قوه صلاحیت داره؟
3.درثانی حکومتی که انقدر دستهاش آلوده هست،نباید باقی بمونه چون حتی اگه انتخابات سالم برگذار بشه و کسی به قدرت برسه که مورد نیاز حکومت نیست بقدری سر راهش سنگ میندازند که عملا کاری از پیش نمیبره و از طرفی هم میدونیم دستهایی که به خون آلوه اند هیچ وقت محاکمه نمیشوند و این یعنی ظلم به خون و حق.
4.من بیشتر فکر میکنم با وجود فشارهای زیادی که بر روی جنبش هست،چه از داخل جنبش و چه از خارج جنبش و چه کسایی که قصد سوار شدن بر موج مردم رو دارند صدور بیانیه ای اینچنینی لازم بوده تا سرعت وقوع وقایع رو کم کنه و از به بیراهه رفتن جلوگیری کنه و همونطوری که در مورد 1 اشاره کردم این بیانیه برای اتمام حجت و برداشتن انگ براندازی است…البته همونطور که معلومه خود حکومت داره باعث سقوط خودش میشه و موسوی باید بگه که ما برانداز نیستیم چرا که اینها برخلاف شاه میتونند برای خودشون مشروعیت الهی دست و پا کنند و کشتن مخالفان رو به بهانه محاربه توجیه کنند.
لایکلایک
با بند آخر این پست شدیدا موافقم
لایکلایک
سلام
ممنون از مطلبتون. منم با شما هم عقیده ام دقیقا از دیروز تا حالا ارادتم به مهندس صدها بار بیشتر شده .من ایشون و اقای کروبی و ایات عظام سبز مثل صانعی و دستغیب و زنجانی را تنها مردهای واقعی میبینم که از امتحان سربلند بیرون اومدن. روزی که عیار مرد و نامرد برای مردم مشخص میشه امروز اقای محسن رضایی به خودت بیا خون محسن روح الامینی و سایر شهدا نباید پامال بشه.
لایکلایک
ممنون بابت این نوشته
لایکلایک
مرسی از لطفت صندوقک.
لایکلایک
حدستان اشتباه است چون اصولا علی مطهری در جریان مقابل قرار ندارد بلکه از اصولگرایان حامی موسوی است. حریف ما که همان جناح حامی اجمدی نژاد باشد اصولا نه تنها نفعی در مذاکره با موسوی ندارد بلکه با تمام قوا و به هر وسیله ای می کوشد که از آن جلوگیری کند.
لایکلایک
همهی جناح اصولگرا یکدست نیستند. اگر شانسی برای آشتی و بازگشت به عقلانیت وجود داشته باشد در حول و حوش گروههای عقلگراتر اصولگرا باید دنبالش باشیم.
لایکلایک
اما خب باید یادمون باشه که علی مطهری نمایندهی طرف حاکم نیست و دولت و حزب حاکم هم قایل به مذاکره نیست.
لایکلایک
بنظر من هم بیانیه ی جدید آقای موسوی،ترفند رادیکالهای دولتی و اتهامهای بدون سند و سو استفاده از نمادهای مذهبی برای بدنام کردن و منزوی کردن جنبش سبز رو تا حد زیادی خنثی کرد تا بعد از تبلیغات شبانه روزی به یکباره آب سردی بر روی تهدیدها و تحریکها باشد.
لایکلایک
بله. تا حدی همینطوره.
لایکلایک
http://news.siavashon.ir/7527.html
تخلیۀ اجباری مسجد قبای شیراز و حوزۀ علمیۀ ابوصالح(عج) از نمازگزاران و طلاب
بنا بر گزارش سیاوشون به نقل از شاهدان عینی در ادامۀ تعرض و اعتراضات گروهی از لباس شخص ها به مسجد قبا(آتشیهای سابق) محل اقامۀ نماز جماعت آیت الله سید علی محمد دستغیب از مراجع تقلید ساکن در شیراز، امشب پس از اقامۀ نماز مغرب و عشاء بدستور شورای تأمین امنیت استان فارس این مسجد از نمازگزاران،طلاب ودیگر اصحاب مسجد تخلیه شد.این امر در حالی صورت گرفت که بعداز اقامۀ نماز جماعت مغرب و عشاء آب،برق،گاز و تلفن این مسجد و همچنین حوزۀ علمیۀ ابوصالح (عج)قطع گردید.
بنابر گزارش خبرنگار سیاوشون نمازگزاران درپی کسب تکلیف از آیة الله دستغیب که اکنون در تهران بسر می برند،ایشان بر مبنای پرهیز از هرگونه ایجاد تنش و لزوم رعایت صبر و بردباری خواهان ترک مسجداز سوی حاضران شدند.بدین شکل نمازگزاران و طلاب حوزه علمیه در کمال آرامش این مکان را تخلیه کردند.
از سوی دیگر گروه لباس شخصی ها که در خیابان شهید آیة الله دستغیب در مجاورت مسجد قباجمع شده بودن از سوی نیروی انتظامی به سمت شاهچراغ هدایت شدند تا نمازگزاران مزبور بتوانند بدور از هرگونه تنشی مسجد را ترک کنند.
شنیده ها حاکی از آن است که آیت الله دستغیب که در چند روز گذشته در تهران بسر می بردند؛امروز قصد مراجعت به شیراز را داشتند که از سفر برگشت ایشان ممانعت بعمل آمده است. همچنین گزارشهای بدست آمده حکایت از قطع تلفن همراه در آن منطقه می کند.
لازم بیادآوری است که مسجد قبای شیراز یکی از پایگاه های اصلی اعزام نیرو به جبهه ها در دوران جنگ هشت ساله ایران و عراق در شیراز بوده است و شهدا و مجروحین بسیاری در جنگ تحمیلی از اصحاب این مسجد و طلبه های آیت الله دستغیب بودند.
لایکلایک
مرسی بیش از هر چیز پختگی مطلب شما که تلاش کرده بودید همه جوانب امر را ازنظر دور نداریدبسیار جالب بود مضافا اینکه به هر جهت عکس العمل آقای موسوی بسیار مدبرانه و زمان سنج بود به باور من بیانیه ایشان توپ را به زمین حریف فرستاد و شما دقیق مطرح کردید حال باید دید جریان مقابل چه تصمیمی میگیرد!
لایکلایک
ممنون از شما. به من لطف دارید.
لایکلایک