به آن ساموراییهایی فکر میکنم که هنوز داخل نیروگاه بحران زدهٔ ژاپنی ماندهاند و «ناامیدانه» در حال تلاش برای مهار بحران یا دست کم خاموش کردن آتش هستند. نه اینکه به قربانیان درماندهٔ زلزله یا سونامی فکر نکنم، اما آنها با اختیار خود به سوی مرگ نرفتند، آتشنشانان و کارکنان نیروگاه ژاپنی اما آگاهانه و مسئولانه مرگ را انتخاب میکنند. بدون شک همهٔ آنها میدانند که سلامتی و زندگیشان در معرض خطر جدی تشعشات رادیواکتیو است و با این وجود مسئولانه «ماندن» و «جنگیدن» را انتخاب کردهاند.
در این ساعتها فقط و فقط به آنها فکر میکنم. از تصور لحظاتی که بر آنها میگذرد اشک در چشمانم جمع میشود. فقط میتوانم بگویم درود بر فداکاریهایشان. درود…
با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آنرا از طریق اشتراک در خوراک آن پیگیری کنید. استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.
از این طرز نگاهت خوشم امد به وبلاگ من هم سر بزن تشکر اگر خواستی ادد هم کنیم تشکر
گمشده برهوت زندگی
لایکلایک
اگه طرف ایرانی باشه و با چنگ و دندون جلوی اجنبی (اعم از عراقی و آمریکایی و …) بایسته و جونش رو فدا کنه ارزشی نداره، اشک تو چشم خیلی ها جمع نمی شه، چه بسا استخونهاش رو هم به دانشگاه راه ندن، اما اگه خارجی باشه و یک فداکاری شغلی انجام بده جماعتی رو تحت تأثیر قرار می ده! البته کاری که سامورائی فداکار می کنه قابل تحسینه، اما سوال اینجاست که چرا هیچ وقت اون مهندسی که همه استانداردها رو زیرپا می ذاره تا چاه نفت سوزانی رو خاموش کنه و ذره ای هم به حفظ جونش اهمیت نمی ده دیده نمی شه؟ حالا سربازان وطن که بمانند، اونها بسیجی هستند و بسیجی ها مرده شون هم خطرناکه – دانشطلب
لایکلایک
مگر دانشگاه جای دفن استخوان است؟ پس قبرستان برای چیست؟ هر چیزی جایی دارد.
از ان گذشته، نمیتوان از یکطرف حرف از احترام به شهدای جنگ زد در حالیکه از طرف دیگر جوانان میهن را دسته دسته در جنگی به کشتن داد که پس از فتح خرمشهر و پیشنهاد غرامت اعراب، نه تنها ضرورت دفاعیش را از دست داده بود که چیزی جز ضرر برای منافع ملی نداشت.
شما میخواهید که دانشگاه را تبدیل به پادگان کنید و این کار را هم به بهانه دفن شهدا میخواهید بکنید و این ان چیزی است که جای اعتراض دارد. شما اولین کسانی نیستید که در تاریخ مبادرت به زدن قران بر سر نیزه کرده است و صد البته این سوء استفاده رذیلانه از جنازه جوانانی که اصلا نباید کشته میشدند، انهم برای توجیه سرکوب خواهران و برادرانش، که وی برای حفظ آنها فداکاری کرد، جای اعتراض دارد.
لایکلایک
چرا ارزشی نداره؟ کسی همچین حرفی زده؟ هر کی زده «چرند» و «بیربط» گفته.
لایکلایک
دانش عزیز از طرفی حق با شماست و از طرفی نه .
درد ما استفاده ابزاری گروهی است از استخوانهای سربازان میهن .
درد ما استفاده ابزاری از استخوانهای شهدا و لگدکوب کردن خانواده همت و باکری است
درد ما آزادی سردار محصولی و مفسد اقتصادی رحیمی و دردبند بودن نخست وزیر جنگمان است .
درد ما دوررویی و حقه بازی شیادانی است که از بس از استخوانهای شهدا استفاده ابزاری کردند و
دیگه حواب نداد . رفتن سروقت استخوان داریوش و منشور کوروش .
اگه دیدی 30 ساله دیگه مردم ایران نسبت به مراسم باستانی و ملی شون هم حالت تهوع پیدا کردند ، علتش را
در وجود این دیکناتورهای مزور شیاد جستجو کن .
لایکلایک
آقای Irani که انگلیسی کامنت گذاشتی خفه شو ، تو خودت از اون Ignorant Iranians هستی که همش بهش اشاره میکنی ، این زلزله شدید و وحشتناک رو چسبیدی میگی این که راکتورها در ژاپن خراب شده نشون میده همیشه تکنولوژی جوابگوی نیازهای انسان نیست » Japanese nuclear disaster shows that the TECHNOLOGY is not the only solution for human needs, »
آخه … این هم شد استدلال ! یه همچین زلزله ای توی همین ایران بیاد همه چی با خاک یکسان میشه چقدر نفهمی تو آخه
لایکلایک
کاش به جای لغت «جنگیدن» یه لغت دیگه انتخاب می کردی.
لایکلایک