من در زمینه اوضاع سیاسی ایران یک مشکل بزرگ دارم که شاید مشکل شما هم باشد. با شما مطرح میکنم هم به صورت متن و هم به صورت خلاصه شده در یک نمودار که پایین هست (نسخه پی دی اف آن هم برای مشاهده با وضوح بیشتر قابل دریافت است).
هر ساخت سیاسی آدمهای جامعه را به چند دسته تقسیم میکند. عدهای کاملا با آن موافق هستند و در واقع حامیان آن تلقی میشوند؛ عدهای کاملا با آن مخالف هستند و میخواهند سر به تنش نباشد (اگر موقعیت دست دهد) و در نتیجه خواستار براندازی ساخت سیاسی هستند؛ عدهای منفعل یا بیتفاوت هستند و هر اتفاقی که بیفتد چندان برایشان مهم نیست؛ اما عدهای هم هستند که در عین اینکه با ساخت سیاسی موافق هستند و کلیت آن را قبول دارند (خواستار براندازیاش نیستند) اما به صورت جدی با آن مشکل دارند و منتقد آن هستند. این عده نسبت به وضعیت بیتفاوت نیستند، برانداز نیستند، حامی و سرسپرده حکومت هم نیستند یعنی در عین حالی که میخواهند باشد و به صورت کلی حامیاش هستند اما در بسیاری از موارد منتقد جدی آن هم هستند. به افراد این دسته «حامی منتقد» میگوییم که نوعی کنشگر سیاسی است که در حوزه مشترک «حمایت و مخالفت» همزمان قرار گرفته است.
خوب. ظاهرا مشکلی نیست و تکلیف این جناب «حامی منتقد» روشن است. اما اجازه دهید بیشتر توضیح دهم. این شرح شرایط عادی بود. یعنی در یک وضعیت عادی او میتواند چنین موضعی داشته باشد. یعنی در سپهر فعالیت یا انفعال سیاسی جایی برای او وجود دارد که در آن بتواند اندیشههای «حامی منتقد ساخت سیاسیاش» را فکر کند، بنویسد و به صورت کلی فعل (practice) کند.
مشکل از جایی شروع میشود که وضعیت از حالت عادی خارج شود و به حالت رادیکال درآید. در چنین وضعیتی آن سه دسته که گفتم کاملا از هم دور میشوند و آن حوزه مشترک «حمایت و مخالفت» کم کم کوچک و کوچکتر میشود تا اینکه روزی سطح آن به حداقل میرسد. در چنین شرایطی او یعنی کنشگر دیروز ما که «حامی منتقد بود» احساس میکند که جایش در حال تنگ شدن است و اگر روند فعلی همینطور ادامه یابد ممکن است به زودی هیچ جایی برای فعالیت در حوزه «حمایت و نقد» برایش باقی نماند. در این صورت او نگران میشود و این سوال برایش پیش میآید که در چنین شرایطی تکلیف او چه خواهد بود؟
برای درک بهتر موضوع لطفا به نمودار زیر توجه کنید (روی عکس کلیک کنید تا واضح تر دیده شود. یا اینکه نسخه پیدیاف آن را دریافت کنید).
در سمت چپ که وضعیت عادی را نشان میدهد برای یک شهروند ایرانی این امکان وجود دارد که به حامی و سرسپرده حکومت تبدیل شود (۱)، به ضدیت و نگاه براندازانه روی آورد (۲)، منفعل و بیتفاوت شود (۳) و یا اینکه به «حامی منتقد» تبدیل شود. وقتی شرایط رادیکالیزه میشود (نمودار دست راست) آن سه دسته دیگر چندان مشکلی در تصمیمگیری ندارند. حامیان حکومت کماکان میتوانند حامی حکومت باقی بمانند (۱)، براندازان میتوانند براندازانه فکر و عمل کنند (۲) و منفعلان هم که کماکان منفعل و بیتفاوت میمانند (۳). اما فضای حوزه «حامیان منتقد» تنگتر میشود و افراد بیشتری که تا دیروز متعلق به این حوزه بودند باید تصمیم خودشان را بگیرند و حوزه جدید کنشگری خودشان را انتخاب کنند. یا باید بیخیال شوند و به انفعال روی آورند (که برای یک دلسوز ایران کار بسیار دردناکی است) یا باید به ضدیت و رویکرد براندازانه روی آورند ( که با توجه به وضعیت خطرناک فعلی که ممکن است عواقب آن به ضرر میلیونها فرد ایرانی تمام شود تصمیم بسیار دردناکی است) و یا اینکه به حمایت و طرفداری بدون قید و شرط ساخت سیاسی بپردازند (که با توجه به عملکرد اقتدارگرایانه و بسیار تنگنظرانه آن در حوزههای مختلف تصمیم دردناکی است).
ناگهان کنشگر سیاسی صادق و با حسن نظر ما که تا دیروز فضایی داشت که میتوانست در آن با در نظر گرفتن مصالح عمومی و عام کشور و حفظ کیان و امنیت آن به نقد حکومت بپردازد، با شرایطی مواجه شده است که هیچ تصمیم درستی برایش باقی نمانده. در واقع امروز او هر تصمیمی که بگیرد اشتباه است و برایش دردناک خواهد بود. او در یک وضعیت «باخت قطعی» (با توجه به باورها و اعتقاداتش) گرفتار شده و نگران است که در نبود فضا برای فعالیت «حامیان منتقد» روز به روز فضا رادیکالیزهتر شود. او نگران است که این پارادوکس حل نخواهد شد مگر با یک تراژدی ملی و یا یک معجزه.
با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آنرا از طریق اشتراک در خوراک آن پیگیری کنید. استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.
حالت دیگه ای هم هست مثلا من مخالف حکومت هستم و ترجیح میدهم یک حکومت سکولار در ایران سرکار باشد اما برای این خواسته حاضر به پرداخت هر هزینه ای نیستم و در نتیجه تلاش میکنم تا جایی که امکان داره به اصلاح حکومت در جهت دیدگاه خودم کمک کنم (بهر حال در خیلی حوزه های اجتماعی میشه کارهای زیادی کرد حتی اگر در حوزه سیاسی اختناق حاکم باشه) به نظرم برای تعییر واقعی حکومت باید سعی کرد جامعه رو اصلاح کرد حکومت نهایتا رویه مناسبات اجتماعی است و تا طمانی که زیربنا اصلاح نشه تغییر روبنا مشکلی زیادی رو حل نمیکنه
لایکلایک
انتشار چنين کامنت هايي صرف نظر از موافقت يا مخالفت با محتواي آنها مطالب هر پست و حتا کل اين سايت را تحت تاثير قرار مي دهد.حاشيه ي پر رنگ تر از متن…
لایکلایک
لایکلایک
جدی جدی مثل اینکه چاکران و پای بوسان ولاین عظما خیلی به این وبلاگ علاقه مند اند که با کپی فله ای به اصطلاح نظرات مردم قصد دارند نشان دهند که جدا همه در ایران اماده لیس زدن کفش های ولی امرند.
لایکلایک
همه اینهایی که یا مخالف اند یا موافق و یا اینهایی که با وجود موافقت کلی منتقد هستند و انتقادشون رو اعلام می کنند ، هر کدوم اعتقادات خود را دارند. حال در این میان به نظر من این گروه موافقان منتقد نسبت به بقیه معتقدتر هستند به اعتقاداتشون. به همین دلیل به نظرم نمودار شما کلا اشتباه هست چون اعتقادات فکری گروه چهارم رو وابسته به دو گروه دیگر ترسیم کردید نه مستقل.
با تشکر
لایکلایک
دستمزد کامنتگذاری؛ ساعتی هفتهزار تومان
اختلاف و درگیری میان کاربران وابسته به حاکمیت در شبکههای اجتماعی که باعث فاش شدن حقوق «افسران جنگ نرم» شد جنجالی تازه آفرید. به گفته یک بلاگر اصولگرا، آنها به ازای هر ساعت کامنتگذاری یا تولیدمحتوا در اینترنت، 70هزار ریال دستمزد دریافت میکنند.
فاش شدن مبلغ دستمزد این افراد با استقبال سایتهای مخالف حکومت و تکذیب اصولگرایان مواجه شد، اما یک بلاگر اصولگرا پس از گفتوگو با شخصی که برای نخستین بار این مطلب را فاش کرده، خبر داد که وی بر ادعای خود تاکید می کند.
جریان از آنجا آغاز شد که در یکی از شبکههای اجتماعی، اختلافی میان اصولگرایان رخ داد و یکی از آنها نوشت که «افسران جنگ نرم» برای کامنتگذاری و تولید محتوا در اینترنت، نظیر «پروندهسازی» ساعتی هفت هزار تومان دریافت میکنند.
افسران جنگ نرم، گروهی از نیروهای نزدیک به حاکمیت هستند که پس از انتخابات مناقشهبرانگیز خرداد 88 وارد فضای مجازی شده و به دفاع از جمهوریاسلامی میپردازند.
فعالیتهای این افراد، که از آنها با عنوان زیرمجموعه ارتش سایبری سپاه پاسداران نیز یاد می شود، شامل کامنتگذاری، حضور در شبکههای اجتماعی و وبلاگنویسی وبه اصطلاح «تولید محتوا» برای دفاع از جمهوری اسلامی است.
تشکیل این گروه با انتقاد برخی اصولگرایان مواجه شده بود که مبتکران آن را افرادی با «تزهای احمقانه» دانسته بودند که نتیجه تلاش آنها در جنگ نرم، «بیثمر و ناموفق» بوده است.
برخی گروههای اصولگرا پیش از این درباره هزینه این گروهها نوشته بودند: «اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در مقابل خرجهای غیرضروری و بیبرنامه نهادهای انقلاب، عددی محسوب نمیشود».
سایت «جهاد مجازی» همچنین «افسران جنگ نرم» را به مشکلات اخلاقی متهم کرده و پرسیده بود: «چرا بسیاری از خواهران فعال در این بخش که از قدیم کار میکردند امروز چادر و دین و مذهب را فقط بخاطر مسائل غیر اخلاقی که از امثال من و شما در نت دیدهاند کنار گذاشتهاند؟»
انتشار این خبر در دنیای مجازی، باعث واکنش برخی سایتهای اصولگرا شد. سایت جهاننیوز، نزدیک به علیرضا زاکانی، انتشار این خبر را به سایت خبری العربیه نسبت داد و نوشت: «ادعای پولی بودن فعالیت بسیجیان در اینترنت به دنبال آن از سوی رسانه سعودی و سایر رسانه های ضد انقلاب دنبال می شود که با حضور وبلاگ نویسان بسیجی و متعهد در عرصه سایبری شاهد پاسخ به شبهات، مقابله با دروغ پردازی ضد انقلاب و کمتر شدن اخبار زننده در اینترنت بوده ایم».
وبسایت صراط نیوز، نزدیک به حسین شریعتمداری، نیز این خبر را به وبسایت بالاترین نسبت داد و ادعای دریافت حقوق از سوی افسران جنگ نرم را تکذیب کرد.
این در حالی بود که پیش از این حسین همدانی، از فرماندهان سپاه، در این باره گفته بود: «افسران جنگ سایبری ما در آینده نزدیک عملیات آفند فرهنگی خود را نیز آغاز خواهند کرد ضمن آنکه ما دو مرکز جنگ سایبری در تهران فعال کرده ایم».
وی پیش از آن هم طی یک نشست خبری گفته بود که «شورای سایبری بسیج بیش از 1500 تکاور جنگ سایبری را تربیت کرده که شروع به فعالیت کردهاند و در آینده فعالیت انبوه خواهند داشت».
عبدالرضا خوشنویس٬ دبیر ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر استان فارس نیز ماه گذشته خبر داده بود که این ستاد به منظور مقابله نرم با «سایتهای آلوده» قصد دارد «جنبش کامنتگذاری پاک» راهاندازی کند.
او افزوده بود که این طرح در مرحله شناسایی قرار دارد و پس از جذب نیرو٬ فعالیتها در خصوص نظارت و پالایش اطلاعات سایتها آغاز میشود.
به گفته وی «اگر در مقابل یک وبلاگ غیراخلاقی چند بار کامنت ایجاد شود، خواهناخواه تاثیر آن به مراتب کمرنگ میشود».
یک فرمانده سپاه نیز اعلام کرده بود موسسهای خاص برای مقابله با تهدیدات سایبری از سوی قرارگاه خاتمالانبیا ایجاد شده است. وی دلیل این امر را جدی بودن «تهدیدات سایبری» دانسته و گفته بود «اقدامات گستردهای» دراین حوزه انجام شده است.
لایکلایک