گاهی وقت‌ها کمیت مهم است

اولی: بفرمایید. این مبلغی است که دیروز شما بابت کرایه تاکسی من پرداختید.

دومی: ای بابا. قابلی نداره.

اولی: اگر بگیرید راحت‌تر هستم.

دومی: مبلغ خاصی نبود … قابل ندارد.

از این گفتگوی کوتاه (و واقعی) چه برداشت می‌کنیم؟ یا دقیق‌تر بگویم، چه می‌توانیم برداشت کنیم؟

آن‌چه واضح به نظر می‌رسد این است که دومی مبلغی را به صورت مستقیم یا غیر مستقیم (در این‌جا پرداخت کرایه تاکسی اولی) به اولی پرداخت کرده و حالا اولی قصد دارد آن مبلغ را بازگرداند. دومی قبول نمی‌کند. شاید او واقعا قصد ندارد مبلغ را پس بگیرد. شاید هم تعارف می‌کند و برخلاف تمایل قلبی‌اش وانمود به بزرگ‌منشی می‌کند. در هر دو صورت، لایه‌ای که نام آن را تعارف می‌نامیم در لحن صحبت کردن دومی مستتر است.

اما به هر حال دومی روی این موضوع تاکید می‌کند که «کمیت بدهی» در جدی یا تعارف بودن این فرایند نقش اساسی بازی می‌کند.

فرضا اگر مبلغ مورد بحث هزار تومان کرایه تاکسی باشد، دومی به راحتی در حوزه بزرگ‌منشی و تعارفات مانور می‌دهد. اما اگر مبلغ بیشتر مثلا ده هزار تومان باشد چطور؟ در آن صورت احتمالا دومی اندکی بیشتر در تعارف‌هایش دقت می‌کند و شاید صدایی در ذهنش بگوید: «مبلغش زیاد کم نیست. پس دیر یا زود باید بگیریش. نداد هم مهم نیست اما جای دیگه باید جبران کنه.»

اگر مبلغ صدهزار تومان باشد چطور؟ در آن صورت تعارف‌های دومی احتمالا به سطح نازل‌تری می‌آید و به جمله‌هایی نظیر «حالا عجله‌ای نیست» دگردیسی می‌کند. حالا بحث عوض شده است. دیگر صحبت از این نیست که «شما لازم نیست پول را بدهید». این بار چون مبلغ مورد نظر زیاد یا به قول دومی «خاص» است صحبت از دیر و زود پرداخت شدن پول می‌شود و نه اصلا پرداختن نشدن آن. در این‌جا فرض بر این گرفته شده که بدهی باید پرداخت شود، اما اگر دیرتر پرداخت شود محترمانه‌تر است.

اگر مبلغ یک میلیون تومان باشد چطور؟ در آن صورت تعارف به سطح نازل‌تری می‌آید و شاید به چیزی شبیه «حالا عجله‌ای نبود» دگردیسی کند. باز هم بحث عوض شده است. دیگر صحبت از زمان حال نیست و بحث گذشته است. یعنی پول ما را دادی و تمام شد، محض تعارف ولی می‌گویم «عجله‌ای نبود» و چون زمان را نمی‌توان به عقب برگرداند و شما هم رویت نمی‌شود همین الان دوباره از من پول بگیری پس موضوع تمام شده است. هم پولم را گرفته‌ام و هم مودب بوده‌ام.

اگر مبلغ ده میلیون یا صد میلیون تومان باشد چطور؟ در آن صورت تعارف باز به سطح نازل‌تری می‌آید و شاید اصلا در نگیرد و اگر هم در بگیرد چیزی شبیه «لطف کردین» یا «دست شما درد نکنه»جایگزین آن می‌شود. حتی در این‌جا هم بحث عوض شده است. دیگر حتی کوچک‌ترین رگه‌ای از تعارف که روزنه‌اب باشد برای پرداخت نشدن یا دیرتر پرداخت شدن پول دیده نمی‌شود و فقط از زمان‌سنجی و امانت‌داری اولی تشکر می‌شود که معنای ضمنی‌اش این است که «خوب شد پول ما را به موقع آوردی. دست شما درد نکنه!».


با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آن‌را از طریق اشتراک در خوراک آن پی‌گیری کنید. استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

نویسنده: bamdadi

A little man with big dreams.

من همه‌ی کامنت‌های وارده را می‌خوانم. اما ‌لطفا توجه داشته باشید که بنا به برخی ملاحظات شخصی از انتشار و پاسخ دادن به کامنت‌‌هایی که (۱) ادبیات تند، گستاخانه یا بی‌ادبانه داشته باشند، یا (۲) در ارتباط مستقیم با موضوع پستی که ذیل آن نوشته شده‌اند نباشند و یا (۳) به وضوح با نشانی ای‌میل جعلی نوشته شده باشند معذور هستم. در صورتی که مطلبی دارید که دوست دارید با من در میان بگذارید، از صفحه‌ی تماس استفاده کنید. با تشکر از توجه شما به بامدادی.

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: