در طول چند سال اخیر پیوسته فشار آمریکا و متحدان ریز و درشتش بر ایران بیشتر گردیده است. فشارهایی که مستقیما به زیان جنبش دموکراسیخواهی و حقوق بشر در ایران منجر میگردد. تهدید نظامی و یا تلاش برای تقویت گروههای مخالف جمهوری اسلامی در خارج از ایران و ابراز علنی سران آمریکا مبنی بر تلاش برای تضعیف و براندازی حاکمیت فعلی ایران و تصویب بودجه 75 میلیون دلاری در این راستا صرف نظر از بودجهها یا برنامههای محرمانهای که ممکن است در دست اجرا باشد، سیستم جمهوری اسلامی را به واکنش طبیعی وادار کرده است. واکنش طبیعی چیست؟ بستهتر کردن هر بیشتر فضای داخلی کشور، سرکوب شدیدتر صداهای مخالف و نیمهنظامی کردن نقاط تماس حاکمیت و مردم.
جمهوری اسلامی ایران از لحظه شکل گیریاش به عنوان دشمن شماره یک آمریکا در منطقه خاورمیانه شناخته شد. کشوری با مشخصات ژئوپولیتیکی ایران که دارای ذخایر عظیم انرژی بوده و کنترل شاهراه مهم هرمز را نیز دردست دارد حق ندارد دم از استقلال و استقلال طلبی بزند. برای سردمداران آمریکا تصمیمگیری در مورد سیاست این کشور در قبال ایران جدید آسان بود: ایران باید ضعیف میگردید و در صورت امکان تحت سلطه (متاسفانه انجام کودتایی نظیر 28 مرداد 32 ممکن نبود اگر چه تلاشهایی برای آن شد.). اگر سیاست خارجی آمریکا و خیل عظیم کشورهای غربی و نوچههای منطقهای آمریکا را در قبال ایران در سه دهه اخیر مرور کنید، میتوانید به یک الگوی آشنا و شاخص در میان این همه فراز و نشیب ظاهری برسید: تضعیف جنبش استقلالطلبی و ملی ایران به هر شیوه ممکن. به اعتقاد من سیاستهای آمریکا در طول دهههای گذشته در قبال ایران برخلاف آنچه که سردمدارانش ادعا میکنند به سود جنبش دموکراسیخواهی در ایران نبوده و فقط به گسترش بنیادگرایی و توتالیتراسیم در ایران کمک کرده است.
با افزایش روزافزون تهدیدهای آمریکا بر علیه ایران و به خصوص موج جدید مسلحسازی کشورهای عربی و اسرائیل بر ضد ایران، احتمالا باید منتظر افزایش فشارهای سیاسی و اجتماعی از سوی حاکمیت در داخل کشور باشیم. این فشارها متاسفانه در سطح خاص با برخوردهای خشونتبار با دانشجویان و نخبگان دگراندیش کشور صورت میگیرد و در سطح عام نیز با ایجاد رعب و وحشت گسترده در سطح مردم به طوری که همگان حساب کار خود را بکنند. خفقان روزافزون ماههای اخیر به ویژه برخوردهای شدید حاکمیت با دانشجویان یا منتقدین حاکمیت همراه با موج عظیم اعدامها که در منظر عموم و همراه با تبلیغات گسترده انجام میگردد کارکردی جز امنیتی کردن فضای کشور برای مقابله با تحرکات آمریکا بر ضد ایران ندارد.
اوضاع امروز ایران بسیار بحرانی و تبآلود است. از یک سو خطر تحریمهای اقتصادی سنگین یا حمله هوایی گستره به کشور جان، مال و امنیت روانی مردم را تهدید میکند و از سوی دیگر همین تهدیدها باعث تشدید فشارهای داخلی و خفقان بیشتر میگردد. در این برهه انگار معجزهای کم نظیر باید رخ دهد که مردم ایران را از این چرخه منفی و شوم خارج کند.
بامدادی عزیز
رفتم و حرکت خلاص در سراشیبی را در اینترنت جستجو کردم. نظرات خیلی مختلف بود! بعضی از hypermiler های دنیا اینکار را می کنند. بعضی از ماشینهای الکتریکی/سوختی هم این کار را به صورت اتوماتیک می کنند. ولی بعضی ها هم به دلایل مختلف این کار را نهی کرده بودند. به هر حال ممنون از تذک
لایکلایک
بحرانیای ؟ بحرانی کافی نیست؟
لایکلایک
حق با شماست. اصلاح کردم. ممنون از تذکر.
لایکلایک