برادر بزرگ‌تر و مدل‌سازی بلوکی

این مقاله* در سال 1983 نوشته شده و فارغ از برخی اصطلاحات، بعد از گذشت حدود سی سال هنوز خواندنی و کلیدی است. اگر این سی سال پیش است، تصور این‌که فن‌آوری‌های امروز چه الگوهایی را می‌توانند از انبوه اطلاعات عادی افراد استخراج کنند و این تفسیرها در چه مواردی ممکن است به کار برده شود ترسناک است.

همین‌طور که به سال 1984 نزدیک می‌شویم، انقلابی آرام در زمینهٔ کامپیوتر و گردآوری اطلاعات ممکن است ما را بیش از آن‌چه می‌پنداریم به دولت تمامیت‌گرای اوشنیای (Oceania) جورج اورول نزدیک کند. توجه افکار عمومی به هکرهای نوجوانی معطوف است که به سیستم‌های حساس کامپیوتری دسترسی پیدا می‌کنند. اما ترس واقعی ما باید از فن‌آوری‌هایی باشد که شرکت‌ها، سازمان‌های غیرانتفاعی و دولت‌ها به صورت روزافزونی به کار می‌گیرند تا با پردازش داده‌های ظاهرا بی‌اهمیت اداری، نسبت به ترفیع دادن و یا اخراج کردن کارمندان خود تصمیم بگیرند.

یکی از نام‌های این بازی کامپیوتری جدید «مدل‌سازی بلوکی» (block modeling) است. نوعی تکنیک که با تحلیل روابط کارمندان با سایر کارمندان نشان می‌دهد آن‌ها چقدر با چارچوب‌های سازمان هماهنگ هستند. آخرین تحقیقات در این زمینه توسط نهادهای مستقل و متنوعی مانند لابراتوارهای بل، ای.بی.سی، مدرسهٔ وارتون و حتی موسسهٔ مدیریت اجتماعی در بلغارستان انجام شده است.

این سازمان‌ها در حال توسعهٔ روش‌های کامپیوتری پیشرفته‌ای هستند که می‌تواند جمعیت‌های پیچیده (مثلا صدها مدیر میانی در یک سازمان بزرگ) را تحلیل کند و الگوهای ساختاری حاکم بر تعامل‌ها و ارتباطات بین آن‌ها را استخراج کند. اگر چه بی‌شک این فن‌آوری‌ها کاربردهای متعدد مفیدی دارند، اما این خطر وجود دارد که برای «تشخیص گناه‌کاری از روی نوع رابطه‌» (guilt by association) به کار گرفته شوند و مورد سوءاستفاده قرار بگیرند.

حیاتی‌ترین نکته‌ها دربارهٔ این تکنیک این است که می‌تواند از اطلاعات روزمره‌ٔ افراد عادی استفادهٔ تجاری کند؛ برای تحلیل نامحسوس سازمان‌ها به منظور شناساسی جهت‌گیری‌ها و گروه‌بندی‌های داخلی شکل گرفته در آن‌ها به کار رود؛ از پیش‌داوری‌های افراد (به خصوص مدیران) در رابطه با سایر کارمندان بهره‌برداری کند؛‌ یا این‌که برای مشکلات بعضا پیچیدهٔ کارمندان راه‌حل‌های منطقی و ساده ارائه دهد.

به صورت کلی، مدل‌سازی بلوکی احتیاجی به داشتن اطلاعات خاص یا حساس مانند سابقهٔ پزشکی یا مالیاتی افراد ندارد. بلکه می‌تواند از اطلاعات پیش‌پاافتاده و سینرژی قدرمند انبوه داده‌های به هم مرتبط که در بایگانی سازمان‌ها دفن شده‌اند بهره‌برداری کند. چند مثال‌ از اطلاعاتی که می‌تواند برای چنین مدل‌سازی‌ای مفید باشد عبارتند از: با چه افرادی در شرکت صحبت می‌کنید؟؛ با چه افرادی تماس مجدد تلفنی برقرار نمی‌کنید؟؛ با چه کسانی ناهار میل می‌کنید؟؛ با چه کسانی کار می‌کنید؟؛ به کدام افراد لطف کرده‌اید و مدیون شما هستند؟؛ نامه‌ها یا یادداشت‌های خود را به کدام افراد رونوشت می‌کنید؟؛ با چه کسی غروب‌ها در کلوپ بازی وقت‌تان را می‌گذرانید؟. انتظار می‌رود که با پیشرفت سریع کامپیوترها در آیندهٔ نزدیک شاهد رشد روزافزون گردآوری و ذخیره‌سازی مستمر چنین اطلاعاتی باشیم.

اگر به صورت تفکیک شده نگاه کنیم، به ندرت رابطهٔ میان دو نفر می‌تواند اطلاعات چندانی در بر داشته باشد. اما به تدریج که تعداد رابطه‌ها زیاد می‌شود، مدل‌سازی بلوکی می‌تواند الگوهای خیره‌کننده و تکان‌دهنده‌ای از میان انبوه اطلاعات استخراج کند. علی‌رغم این‌که مدل‌سازی بلوکی نیازمند به کار بردن ریاضیات پیشرفته و انجام محاسبات گسترده‌ است، نتیجهٔ حاصل از آن معمولا بسیار ساده است. مدل بلوکی یک ساختار اجتماعی، گروه‌های اجتماعی را به بلوک‌های مختلف تجزیه می‌کند. همان‌طور که جاستیس داگلاس روزی گفته بود «فرد با چک‌هایی که امضا می‌کند توصیف می‌شود». به همین ترتیب، افرادی که به یک بلوک‌ مشابه در شبکهٔ روابط خود تعلق دارند محتمل است که در زمینه‌هایی که برای سازمان اهمیت دارد رفتارهای مشابهی از خود نشان دهند و در نتیجه داوطلب دریافت برخوردهای مشابهی باشند.  بلوک‌ها ممکن است (البته نه لزوما همیشه) نشان دهندهٔ گروه‌هایی باشند که اعضای آن‌ها با یکدیگر پیوند قوی دارند؛ این هم ممکن است که افرادی که همدیگر را اصلا نمی‌شناسند به خاطر نشان دادن الگوهای مشابه در روابط خود با افراد دیگر به یک بلوک تعلق بگیرند.

در اواسط دههٔ 1970 ما بخشی از یک تیم تحقیقاتی در هاروارد بودیم که اولین مقاله در زمینهٔ کاربردهای اجتماعی مدل‌سازی بلوکی را ارائه داد. واکنش‌ها به مقاله جالب توجه بود. موسساتی مثل مراکز بازپروری روانی در لیتوانی [در آن دوران بخشی از شوروی] به سرعت از ما درخواست نسخهٔ‌ چاپی کردند. شاید آن‌ها مدل‌سازی بلوکی را به عنوان روش مناسبی برای شناسایی ناراضیان تشخیص داده بودند. بعدها از طرف سویسی‌ها و آلمان غربی‌ها درخواست‌هایی دریافت کردیم که جزییات سوال‌هایشان خیره کننده بود. بعد از آن توجه به تحقیق ما مدتی افت کرد تا این‌که در چند سال اخیر مجددا موج جدیدی به راه افتاده و شرکت‌ها و کسب‌ و کارهای مختلف نسبت به تحقیق ما ابراز علاقه می‌کنند.

مدل‌سازی بلوکی به غیر از این‌که می‌تواند برای تصمیم‌گیری برای ترفیع یا اخراج کارمندان یک سازمان به کار گرفته شود کاربردهای دیگری هم می‌تواند داشته باشد. به عنوان مثال:

  • شناسایی هسته‌های مخالفت و اعتراض که پس از خرید خصمانه (hostile takeover) ممکن است در یک شرکت ایجاد شوند.
  • تعیین شاخص‌هایی برای قرار دادن «چیزهای خوب» در یک سازمان از قبیل افزایش دستمزدها، ترفیع‌ها، تخصیص بودجه و تعیین اعتبارها، استخدام کارمندان جدید، و سایر مزایای سازمانی.
  • هشدار زودهنگام در مورد کانون‌های مشکل‌ساز که می‌توانند منجر به ایجاد بحران‌های عمیق در سازمان شوند، به عنوان مثال وقتی تنش‌های داخلی از کنترل خارج می‌شود ممکن است موجی از اخراج و استعفا در سازمان به راه افتد.

یکی از اولین کاربردهای این روش کلاسه‌بندی به اواخر دهه 1960 باز می‌گردد که به صورت موفقیت آمیزی در یک صومعه کاتولیک رومی که در آستانهٔ فروپاشی سازمانی بود به کار گرفته شد. مدل بلوکی سه گروه‌بندی مختلف «وفاداران»، «ترک‌های جوان» و «منزوی‌ها» را شناسایی کرد که عضویت در آن‌ها می‌توانست سرنوشت سازمان را پیش‌بینی کند. مدل بلوکی نه تنها با موفقیت گروه «منزوی‌ها» (که اعضای آن اخراج شدند) را شناسایی کرد بلکه موفق شد نمونه‌های مختلفی از تخصیص نامناسب وظایف به افراد را هم در گوشه و کنار سازمان بیابد.

کاربرد این روش‌ها در صورتی که با احتیاط کامل اجرا شوند می‌تواند قابل قبول، اخلاقی و سازنده باشد. به هر حال سازمان‌ها باید این حق را داشته باشند که به نوعی رفتار کارمندان خود را بررسی کنند. اما روند تکامل نهادهای حمایتی قانونی معمولا بسیار آهسته‌ است و به راحتی ممکن است از رشد سریع تکنولوژی «اعلام گناه بر اساس نوع رابطه» عقب بیافتند.

یک کارمند متعارف (شاید یک مدیر میانی) را در نظر بگیرید که سرپرست یک خانواده است، وام‌های مختلفی گرفته و سال‌هاست که در شرکت «فلان» کار می‌کند. اگر مدل بلوکی او را در بلوک «الف» که مطلوب است قرار دهد او طبق قانون «بی‌گناهی بر اساس نوع رابطه‌ها» (innocence by association) تبرئه خواهد شد و همه چیز خوب خواهد بود. اما اگر نام او در بلوک «ب» که فرضا بنا به تحلیل آماری افرادی را نشان می‌دهد که مدت طولانی در شرکت نمی‌مانند و بعد از مدتی استعفا می‌دهند و به شرکت رقیب می‌پیوندند (نامطلوب) در آید اوضاع برایش چندان مطلوب نخواهد بود و احتمالا ترفیع دیگری نخواهد گرفت.

بدون شک، این فن‌آوری‌ها شبکهٔ حساس و پیچیده‌ای از مشکلات مختلف در زمینهٔ مدیریت، حریم شخصی، دسترسی به اطلاعات، کنترل اجتماعی و مسئولیت‌های حقوقی ایجاد خواهند کرد. در پایان، تهدید واقعی 1984 نه در ذات روش‌ها و فن‌آوری‌های کامپیوتری، بلکه در واکنش کند جوامع ما نسبت به رشد سریع چنین تکنولوژی‌هایی نهفته است.

* اصل مقاله: Boorman, S.A. & Leavitt, P.R., 1983. Big brother and block modeling. The New York Times, p.3

یادداشت مترجم: این کلیدواژه‌ها هم به این موضوع بی‌ارتباط نیستند: social network analysis, network analysis, clustering, cluster analysis


با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آن‌را از طریق اشتراک در خوراک آن پی‌گیری کنید. استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

لینک‌های روز (20-05-2008)


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

شهروند اینترنتی کیست؟

netizen-logoاصطلاح «شهروند اینترنتی» یا «نِت‌وَند» (Netizen یا Cybercitizen) برای توصیف کاربری که در گروه‌ها و اجتماعات دنیای آن‌لاین فعالیت دارد به کار برده می‌شود. «شهروند اینترنتی» با استفاده از اینترنت به ایجاد یا گسترش گروه‌های آن‌لاین کمک می‌کند، با دیگر شهروندان اینترنتی تبادل فکر و ایده می‌کند، اطلاعات و دانش موجود را منظم یا تکمیل می‌کند و از اینترنت به عنوان بستری برای رشد و بالنده‌گی فکری و اجتماعی استفاده می‌کند. اگر اینترنت را یک کشور فرض کنیم، شهروند اینترنتی یکی از شهروندان قانونی این کشور محسوب می‌شود.

واژه‌شناسی

اصطلاح «شهروند اینترنتی» را برای اولین بار آقای مایکل هاوبن (Michael Hauben) به‌کار برد و در واقع اختراع کرد. او با زیرکی واژه‌های شهروند (Citizen) و شبکه (Network) یا اینترنت (Intenret) را به هم پیوند زد و واژه معنادار و زیبای Netizen را ساخت. واژه‌ای که در خود مفهوم شهروندیت یعنی دارای حق و حقوق شهروندی بودن و شبکه به معنای ارتباطات نوین را نهفته دارد.

testacb

همه کاربران اینترنت که از امکانات آن در خانه، محل کار یا مدرسه یا جاهای دیگر استفاده می‌‌کنند «شهروندان اینترنتی» هستند.

اما شهروندان اینترنتی که دانش بیشتری درباره اینترنت، شبکه و «شبکه‌ٔ شبکه‌ها» دارند مسئولیت بیشتری در قبال گسترش و رشد کاربرد اینترنت دارند. این مسئولیت از نوع خودانگیخته است، یعنی شخصی که بینش شبکه‌ای بیشتری دارد خود به خود در قبال توسعه و رشد آن احساس مسئولیت بیشتری می‌کند. همچنین مسئولیت این افراد برای تشویق و گسترش آزادی بیان و دسترسی آزاد به اطلاعات طبعا بیشتر است.

شهروندان اینترنتی و کاربران مولف‌

user-authorsمفهوم شهروند اینترنتی بی‌شباهت به مفهوم «کاربران مولف» که پیش از این دو موردش نوشته بودم نیست. هر دو ساکن دنیای آنلاین هستند، هر دو در حرکت‌های شبکه‌ای و گروهی مشارکت می‌کنند، از آن تاثیر می‌گیرند و بر آن تاثیر می‌گذارند و هر دو از حالت مصرف کننده محض اطلاعات خارج شده و «تولید کننده اطلاعات» هستند.

حقوق شهروندان اینترنتی

Cyberrightهمانگونه که «شهروندان» یک کشور دارای مجموعه‌ای از حقوق شهروندی هستند (مثلا حق تحصیل، حق خروج از کشور، حق خرید و فروش ملک، …)، شهروندان اینترنتی نیز دارای حقوقی هستند که باید به رسمیت شناخته شود. مهم‌ترین این حقوق «حق آزادی بیان» در اینترنت و «حق دسترسی آزاد به اطلاعات» است.

مفهوم و اهمیت «شهروند اینترنتی» در جوامعی که با محدودیت آزادی بیان مواجه هستند (مثل ایران یا چین) پررنگ‌تر است. چرا که در این جوامع هنوز حق و حقوق شهروندان در اینترنت به درستی تضمین نمی‌شود. حق دسترسی آزاد به اطلاعات با محدودیت و فی-ل.تر شدن، و حق آزادی بیان با روش‌های سرکوب یا تهدید از شهروندان اینترنتی گرفته می‌شود.

همانند همه حقوق شهروندی که در طول تاریخ توسط پایداری و مبارزه مردم به دست آمده و نهادینه شده است، حقوق شهروندان اینترنتی نیز فقط با همیاری، پشتکار و دانش همه‌گانی به دست خواهد آمد.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

فیس‌بوک دوستان شما را پیدا می‌کند

در مورد «سیستم‌های پیشنهاددهنده» (Recommendation Systems) قبلا نوشته بودم. این سیستم‌ها بر اساس اطلاعات مفصلی که از نحوه فعالیت کاربران (سلیقه آن‌ها) گردآوری می‌کنند به کاربر پیشنهادهایی می‌دهند که به احتمال زیاد مورد توجه او قرار خواهد گرفت.

برای اطلاعات بیشتر نوشته‌های قبلی‌ام با عنوان «آشنایی با سیستم‌ها پیشنهاددهنده و جای‌گاه آن‌ها در وب‌ آینده» یا «فیلم بعدی که می‌بینید چیست؟»  را بخوانید.

facebooklogofresh این‌جا خواندم که «شبکه اجتماعی فیس‌بوک» (FaceBook) در یک حرکت انقلابی ولی بی‌سر و صدا چنین امکانی را فراهم آورده است. در واقع فیس‌بوک «سیستم پیشنهاد دهنده دوست» را راه‌اندازی کرده است و بر اساس تحلیل شبکه دوستان شما افرادی را که احتمال می‌دهد شما هم بشناسید به شما معرفی می‌کند.

 people-you-may-knowاگرچه فیس‌بوک اولین شبکه اجتماعی‌ای نیست که «سیستم پیشنهاد دهنده دوست»‌ ارائه می‌دهد (LinkedIn قبلا این‌کار را می‌کرد) اما چنین حرکتی از سوی روبه‌رشدترین شبکه اجتماعی موجود قابل توجه است و می‌تواند زمینه را برای انواع پیچیده‌تر «سیستم‌های پیشنهاد دهنده افراد» فراهم کند.

پتاسیل بزرگ

فکرش را بکنید «سیستم‌های پیشنهاد دهنده» در «شبکه‌های اجتماعی» چه پتانسیلی عظیمی دارند. ساده‌ترین‌اش همین است که الان می‌بینید، معرفی دوستان احتمالی شما. اما می‌تواند متنوع یا پیچیده‌تر هم باشد.

مثال ساده: فرض کنید قصد سفر به کشوری خاص را دارید و دوست دارید در کشور مقصد کسی را بیابید که شما را راهنمایی کند و در صورت امکان با شما همسفر باشد. یک «سیستم‌ پیشنهاد دهنده مناسب+شبکه‌ اجتماعی» می‌تواند بهترین همسفر یا راهنما را در کشور مقصد برای شما انتخاب کند. هر چه باشد خلق و خو و نوع دوستان شما توسط سیستم شناخته شده است و کافی است نمونه نزدیک آن را در کشور مقصد بیابد. احتمالا کسی که خودش علاقه‌مند به همسفر شدن با کسی مثل شما باشد.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

اپل ناجوانمردانه قلب فایرفاکس را نشانه می‌گیرد

حتما خبر دارید که شرکت اپل هفته پیش برای اولین‌بار نسخه نهایی مرورگر سافاری را برای کابران ویندوز ارائه داد. ارائه این مرورگر حق انتخاب کاربران را افزایش می‌دهد و بازار رقابت را نیز داغ‌تر می‌کند و به خودی‌خودی خبر خوبی است. اما مشکل این‌جاست که اپل برای بازاریابی و گسترش محبوبیت محصول جدید خود از قدرت و نفوذ خود در بازار به شیوه‌ای بحث‌برانگیز استفاده می‌کند.

توجه: این نوشته در پی مقایسه فنی امکانات مرورگر سافاری با سایر مرورگرها نیست.

روش بحث‌برانگیز ارائه سافاری

اپل دارای بزرگترین فروشگاه‌‌ فروش موسیقی آن‌لاین در جهان است (70 درصد فروش جهانی موسیقی از طریق اینترنت ، 6 میلیون آهنگ، 4 میلیارد فروش). همین‌طور دستگاه‌های پخش موسیقی آی‌پاد اپل محبوبیت‌ترین در بازار هستند (110 میلیون آی‌پاد تاکنون فروخته شده). فروشگاه‌ موسیقی اپل و دستگاه‌های آی‌پاد این شرکت هر دو از طریق نرم‌افزاری به نام iTunes مدیریت می‌شوند. پس می‌توان گفت دست کم کابرانی که از آی‌پاد استفاده می‌کنند روی کامپیوتر شخصی خود نرم‌افزار iTunes را هم دارند.

همه کاربرانی که iTunes دارند به صورت خودکار سافاری (Safari) را نیز دریافت می‌کنند: به عنوان «هدیه‌ای از طرف اپل». توجه کنید این نرم‌افزار مخصوص به روزرسانی نرم‌افزارهای نصب شده کاربر (Apple Software Update) است و استفاده از آن برای نصب نرم‌افزار جدید، نوعی سو‌ءاستفاده و فرصت‌طلبی به نظر می‌رسد. کاری که متاسفانه اپل انجام می‌دهد.

Safari-iTunes-update

عکس از CNet

سافاری بر ضد فایرفاکس و اپرا

safari-logoابا توجه به تعداد قابل توجه کاربرانی که از iTunes استفاده می‌کنند این خطر وجود دارد که اقدام شرکت اپل به ضرر مرورگرهای فایرفاکس یا اپرا (و حتی اینترنت اکسپلورر) تمام شود. این اقدام اپل بی‌شباهت به اقدام مایکروسافت نیست که اینترنت‌اکسپلورر خود را به صورت نرم‌افزار همراه با سیستم‌عامل ویندوز ارائه داد (می‌دهد)، اقدامی که در نهایت منجر به تضعیف و نابودی عملی مرورگر نت‌اسکیپ شد.

آقای جان لیلی مدیر عامل شرکت موزیلا (تولید کننده فایرفاکس) نسبت به نادرست بودن روش نصب سافاری چنین هشدار می‌دهد و چنین عملی را مشابه توزیع نرم‌افزارهای هرز می‌داند:

کاری که اپل انجام می‌دهد درست نیست. این کار اعتمادی را که معمولا مشتریان به شرکت‌های بزرگ دارند زیر سوال می‌برد، و این خوب نیست. نه فقط برای اپل، بلکه برای امنیت کل وب.

اپل نصب نرم‌افزاری که کاربران درخواست نکرده‌اند (یا شاید اصلا نخواسته باشند) را به صورت «پیش‌فرض» قرار می‌دهد. این کار نادرست است و روی لبه مرز نرم‌افزارهای هرز (MalWare) راه رفتن است.

حرکتی هوشمندانه یا یک اشتباه بزرگ؟

از نظرگاه محدود و کوتاه مدت که نگاه کنیم حرکت اپل اقدامی هوشمندانه به نظر می‌رسد. چرا که حتی اگر موزیلا یا اپرا نسبت به این اقدام اپل رسما اعتراض کنند و کار به دادگاه بکشد و بر فرض دادگاه بر ضد اپل رای دهد، باز هم اپل برنده است. چون در طول چند ماه آینده،‌ تعداد زیادی از کاربران از طریق iTunes‌ سافاری را دریافت خواهند کرد. به این ترتیب دست‌کم در کوتاه مدت اپل برنده به نظر می‌رسد: میلیون‌ها کاربر از طریق iTunes‌ دارای Safari خواهند شد و حضور مقتدرانه سافاری را تضمین خواهند کرد.

Usage_WebBrowsers_Chart

سهم مرورگرهای مختلف در وب زمستان 2008 (منبع ویکی‌پدیا با تغییرات)

اما مواردی چون

  • خرج کردن از اعتمادی که شرکت طی سال‌ها به دست آورده است و به خطر انداختن اعتبار شرکت نزد مشتریان
  • به خطر انداختن بازار رقابت وب و نرم‌افزار و تشویق شرکت‌های رقیب به ارائه روش‌های مشابه
  • خطر اقدامات تنبیهی سنگین از سوی سیستم قضایی و رقبا را به جان خریدن

شاید در دراز مدت اقدام شرکت اپل را تصمیمی نادرست و اشتباه نشان دهد.

آینده نشان خواهد داد.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

بازگشت دوباره : ریدبرنر خاموش نشده!

readburner-welcomeآخرین باری که توی سایت ReadBurner رفتم وقتی بود که الکساندر خبر تعطیل شدنش را نوشته بود و بعد هم دیگر چندان سراغش نرفتم جز این‌که با اندوه دراین‌باره نوشتم. الان که همین‌طور تصادفی سر زدم کلی ذوق زده شدم وقتی دیدم ریدبرنر دوباره زنده شده! و انگار یک تیم با امکانات مناسب دارند رویش کار می‌کنند در واقع با الکساندر احتمالا شریک شده‌اند.

فعلا صفحه موقت فارسی نسخه‌ آزمایشی‌اش را ببینید. وب‌لاگ‌اش هم راه‌اندازی شده. منتظر باشیم‌. 🙂


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

دانشگاه برنامه‌نویسی گوگل

قبلا در مورد «موتور جستجوی متن گوگل» (Google Code Search) نوشته بودم. امروز متوجه شدم گوگل یک وب‌گاه جدید به نام «دانشگاه متن گوگل» (Google Code University) راه‌اندازی کرده و در آن دوره‌های آموزشی مختلف کامپیوتر و برنامه‌نویسی را به صورت رایگان ارائه می‌دهد.

Google Code University - Google Code

متاسفانه احتمالا GCU برای کاربران ایران محدود است ولی راه‌اندازی اولین دانشگاه گوگل جالب توجه است. احتمالا در آینده شاهد گسترش کمی و کیفی چنین حرکاتی خواهیم بود.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

در اینترنت چه خبر است

تک کرانچ از وضعیت اینترنت آمارهای جالبی را به صورت نمودار ارائه کرده که این‌جا می‌آورم و ذیل بعضی از آن‌ها هم توضیحات خودم را اضافه کرده‌ام. متن اصلی را این‌جا بخوانید.

نکته: چند نمودار و اطلاعات جالب بیشتر را هم در وب‌لاگ کمانگیر ببینید که به نام «در اینترنت چه خبر است» چند روز پیش منتشر کرده.

در سال 1996 دو سوم کل کاربران اینترنت از آمریکا بودند در حالی‌که در پاییز 2007 این وضعیت کاملا برعکس شد (یک سوم از آمریکا ، دو سوم باقی جهان). هنوز تعداد کاربران آمریکا از همه بیشتر است اما چین به سرعت در حال رسیدن است.

تعداد کاربران اینترنت در کشورهای مختلف (بر حسب میلیون نفر):

comscore-dw-country

چینی‌ها، روس‌ها،‌کره‌ای‌ها و ژاپنی‌ها موتورهای جستجوی جستجوی محلی خودشان را به گوگل و یاهو و مایکروسافت ترجیح می‌دهند:

(برای بزرگ‌تر دیدن روی تصویر کلیک کنید)

comscore-global-leaders

اما شاید جالب‌ترین نمودار این یکی باشد که وضعیت محبوبیت سرویس‌ها یا موضوعات مختلف را در اینترنت در یک‌سال گذشته نشان می‌دهد. محور عمودی نشان دهنده ضریب نفوذ (چند درصد کاربران اینترنت از یک سرویس یا موضوع خاص استفاده می‌کنند) و محور افقی نشان دهنده درصد رشد (منفی نشان دهنده کاهش است) کاربران یک سرویس یا موضوع خاص است.

نمودار نشان می‌دهد سرویس‌هایی مانند «پرتال‌ها»،‌ «موتورهای جستجو»، «سرگرمی» و «ای‌میل» بیشترین تعداد کاربران را در اینترنت دارند، اما سرویس‌هایی نظیر «شبکه‌های اجتماعی» همانطور که انتظارش را هم داشتیم به سرعت در حال محبوب شدن هستند (57٪ افزایش تعداد کاربران ظرف یک‌سال) اگر چه هنوز ضریب نفوذ کاربری آن‌ها بیشتر از 40٪ نیست. سرویس‌هایی مانند «مدیریت عکس آنلاین»، «مراجع» (مانند ویکی‌پدیا) و «بازی‌های آن‌لاین» نیز به سرعت در حال گسترش هستند:

(برای بزرگ‌تر دیدن روی تصویر کلیک کنید)

comscore-quadrant

رشد شبکه‌های اجتماعی فوق‌العاده سرعت گرفته است. خط قرمز FaceBook است، سرعت رشدش خیره کننده است و احتمالا به زودی از لحاظ تعداد کاربران ا MySpace پیشی می‌گیرد:

(برای بزرگ‌تر دیدن روی تصویر کلیک کنید)

comscore-dw-social-networks

گوگل با 62٪ کل سهم جهان سلطان بی‌رقیب عرصه جستجو است:

(برای بزرگ‌تر دیدن روی تصویر کلیک کنید)

comscore-search-share

گوگل توی کشورهای جهان بیشتر از خود آمریکا طرف‌دار دارد (به خصوص اروپا و آمریکای لاتین):

comscore-search-countries

آمار بازدهی آگهی‌های آنلاین که در کنار نتایج جستجو نمایش داده می‌شوند نیز جالب است. گوگل در مقابل حدود نیمی از نتایج جستجوی خود آگهی نشان می‌دهد اما یاهو و مایکروسافت مخاطبین خود را با تبلیغات بیشتری بمباران می‌‌کنند (در 73 تا 75 درصد نتایج جستجو آگهی پخش می‌شود). پس از نرمال کردن تعداد کلیک‌های درآمدزا (Paid Clicks) به نسبت تعداد آگهی‌های نمایش داده شده ASK.com و AOL و Google که هر سه از سرویس گوگل استفاده می‌کنند بازدهی بیشتری نسبت به یاهو و مایکروسافت دارند.

comscore-paid-clicks

و اما از بازار آگهی‌هایی که مستقیم نمایش داده می‌شود یعنی آگهی‌هایی که در صفحات مختلف سایت‌ها نمایش داده می‌شود (نه لزوما در نتایج جستجو) MySpace و یاهو بیشترین سهم را دارند. جالب است که گوگل هیچ سهمی در این‌نوع آگهی‌ها ندارد که البته به فلسفه گوگل بازمی‌گردد که اعتقادی به این نوع آگهی‌ها ندارد.

(برای بزرگ‌تر دیدن روی تصویر کلیک کنید)

comscore-search-share

یاهو و مایکروسافت

در صورتی که مایکروسافت و یاهو با هم ادغام شوند 10 درصد کل صفحات بازدید شده در وب، 32 درصد کل جستجوهای انجام شده و 24 درصد کل آگهی‌های نمایش داده شده را دارا خواهند شد. وضعیت از لحاظ خطر انحصار به خصوص در عرصه ای‌میل بحرانی می‌شود:

comscore-webmail

شرکت ادغام شده مایکروسافت-یاهو حدود 520 میلیون کاربر ای‌میل خواهد داشت در برابر گوگل با حدود 90 میلیون کاربر. چنین تمرکز و انحصار روزافزونی اگر چه شاید خبر خوبی برای مایکروسافت باشد، اما مسلما خبر خوبی برای «مردم» نخواهد بود.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

آزادی و مسئولیت در رسانه‌های اجتماعی

کمانگیر می‌نویسد:

گاهی بنظرم می رسه باید روزی چندبار به خودم و به دوستان دیگری یادآوری کنم که این یک وبلاگ ه. “وب لاگ” یعنی حدیث وب گردی. به این معنی، نویسنده این سطور نه ادعای دانش سیاسی/اجتماعی/اقتصادی/فرهنگی/.. داره نه اصولا می تونه داشته باشه. از این وبلاگ هم قرار نیست برای من نونی دربیاد. دانشجوی برق هستم. یک سال و خرده ای دیگه که درستم تموم شه، اگر همه چیز خوب پیش بره، سراغ ادامه تحصیل در مقطع بالاتری خواهم رفت. اینجا پس حرف می زنیم، خودمونی.

در باب خیلی موضوع ها، مثلا اینکه من چرا فکر می کنم کشتن سمورهای آبی ِ جنگل های استوایی لزوما به معنی نفرت از سایه بزرگ مریخ روی عطارد نیست، می تونیم حرف بزنیم. ادعا نمی کنم آدم با سواد/خوش ذهن/باحال/… ی هستم. حرف می زنیم. هرکی دیگری رو قانع کرد اون یکی باید یکبار بستنی مهمونش کنه، اگر موانع جغرافیایی بگذاره.

این موضوع مرا به یاد بحث قدیمی «تعهد نویسنده یا هنرمند» می‌اندازد: آیا نویسنده‌ها باید در قبال چیزهایی که می‌نویسند مسئول باشند؟ مثلا اگر من ِ نوعی توی وب‌لاگم که یک «رسانه‌ شخصی» و در عین حال یک «رسانه اجتماعی» (Social Media یا Social Medium) است و به هر حال مخاطبین یا خواننده‌گانی دارد چیزی می‌نویسم، آیا باید یک سری «دغدغه‌های محدودکننده‌ای» داشته باشم یا این‌که همینطور قلم (و ذهن) را رها کنم که هر کجا عشق‌اش کشید برود و هر چه دلش خواست بنویسد؟ آیا داشتن مخاطب و نوشتن در یک رسانه اجتماعی مرا محدود به چارچوب اخلاقی-منطقی خاصی نمی‌کند؟

oog

البته این به نوعی یک تصمیم و انتخاب شخصی است و رسانه وب‌لاگ هم بنا بر تصمیم نویسنده آن می‌تواند از یک فضای کاملا خصوصی تا کاملا عمومی متغیر باشد. اما در عین حال شخصا فکر می‌کنم با زیاد شدن تعداد مخاطبین وب‌لاگ به عنوان یک «رسانه اجتماعی»، به نوعی «محدودیت تصمیم‌گیری» و «مسئولیت‌» نویسنده آن هم بیشتر می‌شود. یعنی هر چه مخاطبین من بیشتر باشد، مسئولیت من در نوشتن بیشتر می‌شود.

اگر وب‌لاگ من 5 خواننده داشته باشد ممکن است من زیاد دغدغه «خوب» نوشتن یا «درست» نوشتن یا کلی بگوییم «مطابق یک چارچوب فکری-اخلاقی-منطقی معین» نوشتن را نداشته باشم، اما اگر وب‌لاگم 5 هزار خواننده داشته باشد چطور؟ اگر 5 میلیون خواننده داشته باشد چه؟ آیا رابطه‌ای میان افزایش تعداد مخاطبین من و میزان وسواس یا مسئولیتی که در قبال نوشتن‌ام دارم وجود ندارد؟

مسلما هیچ‌کس نمی‌تواند برای وب‌لاگ‌نویس‌ها تعیین تکلیف کند که چه بنویسند و چه ننویسند. اما به نظرم می‌رسد وب‌لاگ‌نویسی که مخاطبین زیادی دارد و با نوشته‌هایش روی آدم‌های بسیاری «ممکن است» تاثیر بگذارد تا حدی نسبت به «کیفیت» آن‌چه می‌نویسد و تاثیری که روی مخاطبین‌اش می‌گذارد مسئول است.

«رسانه‌های اجتماعی» نوید آزادی‌های بیشتر را می‌دهند. «آزادی بیان» بیشتر که با خود «مسئولیت‌» بیشتر را هم به همراه می‌آورد. موافق نیستید افراد آزادتر بیشتر مسئول‌اند، مسئول حمایت از آزادی خود و دیگران؟

Student with Answer or Question

آزادی مسئولیت می‌آورد. من در برابر آزادی‌ خودم و سایر افراد جامعه مسئول هستم و این مسئولیت در جامعه آزادتر اطلاعاتی بیشتر است.

پی‌نوشت:‌ نوشته کمانگیر فقط یک تلنگر فکری به من زد که در این‌باره بنویسم و نباید از این نوشته برداشت انتقادی از یک وب‌لاگ‌نویس خاص شود. خود کمانگیر علی‌رغم بی‌ادعایش از خط مشی نسبتا مشخصی پی‌روی می‌کند.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

مواظب آینده مجازی خودتان باشید

آیا تا به حال به این موضوع توجه کرده‌اید که هر مطلبی توی فضای عمومی اینترنت می‌نویسید در بانک‌های اطلاعاتی موتورهای جستجو برای مدت طولانی (و شاید برای همیشه) ثبت می‌شود و ممکن است روزی از این‌که چنان چیزی نوشته‌اید و همه می‌توانند آن را ببینند خرسند نباشید؟دقت کنید، من از خطر دزدیده شدن اطلاعات شخصی مثل حساب بانکی یا نشانی منزل حرف نمی‌زنم. موضوع نشر افکار و عقاید شماست. توجه داشته باشید نوشته‌های امروز «آینده مجازی» شما را شکل می‌دهند. آینده‌ای که قابل تغییر دادن یا پاک شدن نیست، چون برای همیشه در حافظه اینترنت ضبط می‌شود.

امروز:

FINGERPRINTجوانی 20 ساله هستید و دنیای‌تان پر از ایده‌ها و آرزوها و هیجانات رنگارنگ است و احتمالا کله‌تان هم کمی بوی قورمه سبزی می‌دهد. دانشجویید و زیاد هم در قید و بند کار و شغل و همسر و فرزند و درآمد و مسئولیت نیستید. برای خودتان وب‌لاگی (وب‌لاگ‌هایی) دارید و در آن هر چه دل تنگتان می‌خواهد می‌گویید. توی تویتتر آمار روزانه‌تان را می‌دهید، توی یوتیوب پای فیلم‌ها کامنت می‌گذارید یا نظرات نغزی در وب‌لاگ‌های دوستان به یادگار می‌‌گذارید.

بدون که زیاد آگاه باشید «اثر انگشت» شما توی اینترنت پخش می‌شود و یادتان نیست یا اهمیتی نمی‌دهید «دست‌‌کش دستتان کنید» و همه جا را پر می‌کنید از اثر انگشت‌های خود. غافل از این‌که ممکن است روزی همین اثر انگشت‌ها کار دستتان بدهد…

10 سال بعد:

اکنون شما 30 ساله هستید. فردی که کم کم در اجتماع جا می‌افتد و از لحاظ اقتصادی هم مستقل است. احتمالا خانواده‌ای تشکیل داده‌اید و همسری و فرزندی. تعهدات شما نسبت به خود و اطرافیانتان چندین برابر شده است. رویاهای دوران نوجوانی اگر چه هنوز توی ذهن‌تان هست، اما مشغله‌های مهم‌تری جای آن همه رنگ و لعاب را گرفته. جدی هستید و می‌خواهید شغل بهتری داشته باشید. سوابق شغلی و تحصیلی‌تان را که فهرست درخشانی از تلاش‌ها و موفقیت‌هاست گردآوری کرده‌اید و برای استخدام در یک شرکت بزرگ و خوب و یک شغل عالی درخواست می‌کنید…

اما سال‌ها توی اینترنت چرخیدن و مطلب نوشتن، از لحظات تلخ و شیرین زندگی‌تان نوشتن، از خاطره‌ها، ایده‌ها، رویاها و افکارتان نوشتن «پرونده قطوری» از شما ساخته است که «همه» می‌توانند آن را بخوانند. «همه» از جمله مدیری شرکتی که قرار است استخدام شما را ارزیابی کند.

google
اینترنت شما را شفاف می‌کند و در معرض دید همه قرار می‌دهد.

آقای مدیر رزومه شما را می‌خواند و قبل از این‌که تحت‌تاثیر فهرست بلند بالای موفقیت‌های شما قرار بگیرد توی «گوگل مفهومی» (Google Semantic Search) که در سال 2012 راه‌اندازی شده است نام شما را تایپ می‌کند: ووووه!!!2008-02-26T085051Z_01_NOOTR_RTRIDSP_2_TECH-GOOGLE-CABLE-DC

فهرست بلند و بالایی از شیرین‌زبانی‌های شما در سال‌های اخیر رو می‌شود. 15 سال پیش جایی نوشته‌اید «همه شرکت‌های بزرگ استثمارگر هستند» و توی یک وب‌لاگ کامنتی گذاشته‌اید «که مدیران شرکت‌های بزرگ موجوداتی سودجو و خطرناک‌اند». در جای دیگر خیلی صادقانه و صمیمانه گفته‌اید «از این‌که ساعت‌های کاری‌تان معین و از پیش تعیین شده باشد متنفرید» و بدتر از همه این‌که کلی هم توی سایت‌های عکس و بازی و سیاست و غیره «اثر انگشت‌» از خودتان به جا گذاشته‌اید.

لحظاتی بعد رزومه شما در سطل آشغال آقای مدیر جا خوش کرده است و شما یک موقعیت خوب شغلی را برای همیشه از دست داده‌اید.

شما را جستجو خواهند کرد، و شما پیدا خواهید شد

مهم نیست کجای جهان باشید. روزی خواهد رسید که هر کجا آفتابی شوید، ابتدا شما را توی اینترنت جستجو می‌کنند. اگر دنبال شغل جدیدی باشید، شک نکنید ابتدا پرونده اینترنتی شما خوب بررسی می‌شود و اگر جایی در روزگار جوانی از سر خشم گفته باشید «زمین صاف است» تا پایان عمر همه شما را به عنوان فردی خواهند شناخت که روزی گفته است «زمین صاف است».

بعید نمی‌دانم روزی برسد (شاید الان هم حتی برخی این‌گونه باشند) که حتی پسرها و دخترها قبل از این‌که با هم دوست شوند، اول زیر و بالای یکدیگر را از توی اینترنت در بیاورند. هر چه باشد شاید مایل باشند بدانند «عشق آینده‌شان» چه‌کار بوده است؟

فراموش نکنید «شما را جستجو خواهند کرد» و شما هم چه بخواهید و چه نخواهید «پیدا خواهید شد».

برای همیشه ثبت می‌شویدprivacy-policy1، شفاف شفاف

متاسفانه دیگر هیچ‌کاری نمی‌توانید انجام دهید. صدها و هزارها لینک و نوشته و مطلب و ارجاع و کامنت و عکس و فیلم از شما توی اینترنت به یادگار مانده که دستتان را برای همیشه برای همه رو می‌کند. شما تا پایان عمر نمی‌توانید مانع از این شوید که «هست و نیست» فکری‌تان توی اینترنت قابل جستحو نباشد.

از الان مواظب باشید!!! هر چیزی که توی اینترنت تحت نام واقعی خودتان می‌نویسید ممکن است روزی، ده‌سال دیگر، بیست‌سال دیگر، کسی چه می‌داند، 50 سال دیگر بر ضد شما به کار گرفته شود. با آگاهی به این واقعیت بنویسید.

تاریخ‌چه حضور شما در اینترنت به نوعی شخصیت شما را در مقابل اطرافیان «شفاف» می‌کند. حریم شخصی شما به همان نازکی می‌شود که در اینترنت در موردش نوشته‌اید. و فراموش نکنید راه بازگشتی وجود ندارد، اگر امروز اطلاعات خصوصی و مهمی از خودتان فاش کنید، این خطر وجود دارد که تا پایان عمر، حتی روزگاری که از افشای این اطلاعات پشیمان شده‌اید، در معرض دید عموم باقی بمانند.

مواظب آینده خودتان باشید

مواظب آینده خودتان باشید. فراموش نکنید شما همیشه آدم امروز نیستید. افکار یا ارزش‌های شما ممکن سال‌ها بعد عوض شوند، تعهدات و وابستگی‌های شما نیز همین‌طور. اما نوشته‌هایی که توی اینترنت باقی می‌گذارید تغییر نخواهند کرد. هر کلمه‌ای که امروز توی اینترنت می‌نویسید در پرونده شما برای همیشه ثبت می‌شود. «با آگاهی به این موضوع بنویسید».

newman_internet

اگر بخواهیم اینترنت را مجسم کنیم احتمالا چیزی شبیه به تصویر فوق می‌شود. جایی در این شبکه مجازی بزرگ، شخصیت دیجیتال شما و آینده مجازی‌تان رقم می‌خورد.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

خبرگزاری مردم جهان

با اصطلاح «رسانه‌های ارتباط جمعی» (Mass Media) یا «رسانه‌های گروهی» که حتما آشنا هستید. رسانه‌های گروهی در واقع همان رسانه‌های سنتی مانند روزنامه، رادیو، تلویزیون و وب‌گاه‌های خبری هستند که از طریق شبکه خبرگزاری‌های جهان تغذیه می‌شوند و سلطان بی‌رقیب عرصه اطلاع‌رسانی و سرگرمی در سال‌های قرن بیستم بودند (و تا حد زیادی هنوز هم هستند).به تدریج و با ظهور اینترنت و تعمیق فن‌آوری و گسترش ضریب نفوذ کاربرد آن شاهد ظهور گونه جدیدی از رسانه‌ها هستیم که از آن به عنوان رسانه‌های نوین (New Media) یا «رسانه‌های اجتماعی» (Social Media) یاد می‌کنند.

هزار چهره و یک باطن:

مفهوم «رسانه‌ اجتماعی» لزوما محدود به عرصه خبر نمی‌شود و به طور کلی شامل هرگونه استفاده از فن‌آوری‌های شبکه‌ است که با استفاده از «ارتباطات اجتماعی» به «تولید متن، تصویر، فیلم، … » بپردازد.

ْSocialMedia

همچنین شبکه‌های اجتماعی (Social Networking) مانند FaceBook یا Orkut فقط یکی از انواع رسانه‌های اجتماعی هستند. رسانه‌های اجتماعی می‌توانند به صورت وب‌لاگ‌ها، ویکی‌ها، وب‌گاه‌های اشتراک تصویر و فیلم مانند flickr یا YouTube، اشتراک وضعیت لحظه‌ای کاربران مانند twitter، اشتراک خبر مانند بالاترین، اشتراک وقایع و قرارها مانند Upcoming، اشتراک بوک‌مارک‌ها مانند del.ico.us و ده‌ها صورت دیگر جلوه‌گر شوند.

social_media

صورت‌های مختلف رسانه‌های اجتماعی (Social Media)

با وجود اختلاف ظاهری میان انواع مختلف «رسانه‌های اجتماعی، آن‌ها در یک خصوصیت مهم مشترک هستند و آن «به اشتراک گذاشته شدن اطلاعات» و «تولید اطلاعات به صورت گروهی» است.

خصوصیات (برتری‌های) رسانه‌های اجتماعی:

  • قابلیت به‌روز رسانی سریع: یک روزنامه چاپ شده نمی‌تواند محتوای خود را عوض کند یا اخبار جدید را به سرعت منتشر کند. در صورتی‌که یک وب‌لاگ (یکی از سمبل‌های رسانه‌های اجتماعی)‌ می‌تواند به سرعت به روزرسانی شود.
  • قابلیت کامنت‌گذاری و ارتباط متقابل: خواننده‌گان روزنامه یا شنونده‌گان رادیو نمی‌توانند نظرات خود را ذیل مطالب مختلف بیان کنند (دست‌کم در اغلب موارد)، حال‌ آن‌که این امکان در وب‌لاگ‌ها وجود دارد. (قابل بحث…)
  • سنجش محبوبیت مطالب: برخلاف رسانه‌های سنتی، نویسنده یک وب‌لاگ می‌تواند از میزان نسبی محبوبیت نوشته (یا عکس، …) خود آگاه شود. مثلا تعداد خواننده‌گان یک مطلب خاص، تعداد کامنت‌ها، تعداد دیگ‌ها و …
  • دسترسی کامل به بایگانی: فن‌آوری‌های «رسانه‌های اجتماعی» امکان دسترسی کاربران به بایگانی مطالب را فراهم می‌کنند. چنین امکانی در مورد مطالب رسانه‌های سنتی مانند روزنامه‌های چاپی یا رادیو وجود ندارد.

social media

  • مطالب ترکیبی به کمک متن، صوت، تصویر، فیلم، …: در یک روزنامه فقط متن و تصویر قابل ارائه است. در رادیو فقط صوت. اما در یک رسانه اجتماعی مانند وب‌لاگ می‌توان مطالب را به صورت ترکیبی از متن، صوت، تصویر، فیلم و انیمیشن ارائه کرد.
  • آزادی عمل مولف: برخلاف رسانه‌های جمعی کلاسیک که مولفین قبل از انتشار مطالب خود باید از «سردبیر» یا رئیس خود اجازه کسب کنند، مولفین رسانه‌های اجتماعی مختارند هر مطلبی را که تمایل داشتند در زمان دلخواه و با فرم مورد نظرشان منتشر کنند. تصور کنید روزی شما وارد دفتر شبکهCNN شوید و بگویید: «سلام! من یک ویدئوی جالب دارم. لطفا آن‌را پخش کنید!»
  • ارزان بودن، فراگیر بودن: راه‌اندازی یک شبکه تلویزیونی یا روزنامه نیازمند سرمایه و انرژی زیادی است که از عهده بیشتر افراد جامعه حتی کسانی که حرف زیادی برای گفتن دارند بر نمی‌آید. اما «رسانه‌های نوین» ارزان و ساده هستند و هر فردی که دارای «سواد شبکه‌ای» باشد می‌تواند «شبکه نوین» خود را راه‌اندازی کند و «صدایش» را به گوش دیگران برساند.
  • نامحدود بودن از نظر زمان ارائه و حجم مطالب: این یکی از مهم‌ترین خصوصیات رسانه‌های اجتماعی است. «رسانه‌های گروهی» سنتی جمله‌گی دارای محدودیت‌های ویژه‌ای از نظر زمان یا حجم مطالب ارائه شده دارند. مثلا یک شبکه تلویزیونی محدود به 24 ساعت شبانه روز است، اما شما می‌توانید بیشتر از 24 ساعت فیلم در یک شبانه‌روز در YouTube منتشر کنید. به این ترتیب رسانه‌های نوین در حال عوض کردن زیربنایی مفهوم «زمان رسانه‌ای» هستند.
  • قابلیت تکثیر، دسترسی، استفاده مجدد و ارجاع: رسانه‌های نوین قابل لینک‌دهی هستند و به راحتی می‌توان از مطالب آن‌ها استفاده مجدد کرد. به عنوان مثال من می‌توانم به کمک یک لینک ساده شما را به هر مطلبی که مایل باشم ارجاع دهم (چه صوتی باشد چه متنی چه تصویری،‌…). همچنین مطالب را می‌توانم به صورت خوراک منتشر یا تکثیر کنم. امکانی که در رسانه‌های سنتی وجود ندارد. نویسنده‌گان وب‌لاگ‌های دیگر می‌توانند در صورت تمایل به مطالب من ارجاع دهند یا در مورد آن‌ها در وب‌لاگ خود بنویسند. امکانی که در رسانه‌های سنتی وجود ندارد.

social media - world of mouth in the digital age

رسانه‌های اجتماعی‌‌: نوعی خبرگزاری دهان به دهان هستند که به ساده‌گی محدود نمی‌شود!

  • قابلیت شبکه‌سازی و دریافت اطلاعات از سرویس‌های دیگر: این هم یکی از خصوصیت‌های بنیادی و بسیار مهم رسانه‌های نوین یا رسانه‌های اجتماعی است. رسانه‌های نوین می‌توانند مطالب یا اطلاعات را از منابع مختلف و به صورت همزمان ارائه دهند. مثلا مطالب ستون سمت راست وب‌لاگ من از سرویس‌های مختلفی مانند Google، del.ico.us یا AideRSS ارائه می‌شود.
  • غیرمتمرکز بودن منابع خبری نوین: رسانه‌های اجتماعی و نوین امکان ابراز عقیده بخش بزرگ‌تری از مردم جامعه را ایجاد می‌کند. اگر در رسانه‌های سنتی فقط عده محدودی مولف یا خبرنگار اجازه نشر افکار و عقاید خود را دارند، در رسانه‌های نوین این پتانسیل وجود دارد که همه مردم افکار و عقاید خود را منتشر کنند. اگر در دهه‌های قبل مردم برای کسب اخبار و اطلاعات مربوط به جنگ ویتنام مجبور بودند به تعداد انگشت‌شماری رسانه جمعی «اعتماد» کنند (خبررسانی متمرکز)، امروز می‌توانند اخبار مربوط به عراق یا افغانستان را مستقیما از طریق متن یا تصویری که «مردم عادی» این کشورها در وب‌لاگ‌ها یا صفحه‌های شخصی خود منتشر می‌کنند دنبال کنند (خبررسانی غیرمتمرکز).
  • خبرگزاری دهان به دهان، همه چیز را همه‌گان می‌دانند: رسانه‌های اجتماعی می‌توانند به صورت نوعی خبرگزاری عمل کنند که می‌توان به آن عنوان «خبرگزاری دهان به دهان» داد. تصور کنید نویسنده یک وب‌لاگ به موضوع جالب توجهی برخورد می‌کند و آن را در وب‌لاگ خود منتشر می‌کند. خواننده‌گان وب‌لاگ او مطلب را به اشتراک می‌گذارند، یا در مورد آن می‌نویسند، یا به آن در وب‌لاگ خود لینک می‌دهند. خواننده‌گان این وب‌لاگ‌ها به نوبه خود به آن لینک می‌دهند یا در وب‌لاگ‌های خود می‌نویسند. به این ترتیب خبر به صورت دهان به دهان (بخوانید وب‌لاگ به وب‌لاگ!) پخش می‌شود. این شیوه خبرپراکنی به صورت ذاتی با شیوه خبرپراکنی سنتی که اخبار از مراکز رسمی و مشخص منتشر می‌شود فرق دارد.ممکن است گروهی «به درستی» کیفیت یا سندیت این‌گونه خبررسانی را به پرسش گیرند. هرچه باشد ممکن است اخبار یا مطالب دروغ یا چرند نیز به صورت دهن به دهن منتشر شود. اما نباید فراموش کرد وجود این شبکه اطلاع‌رسانی مردمی و غیرمترکز و غیررسمی می‌تواند در بسیاری از موارد «اتفاقات مهمی» را که «مراکز قدرت و رسانه» سعی در پنهان کردن آن از مردم دارند افشا کند و به این ترتیب می‌تواند مانند یک اهرم فشار اجتماعی از سوی مردم برای وادار کردن «حاکمیت» به «پاسخ‌گویی بیشتر» تبدیل شود.

wom

رسانه‌های نوین «خبرگزاری همه مردم جهان» هستند.

خبرگزاری مردم جهان

بدون تردید در حال مشاهده پدیده نوظهوری در عالم ارتباطات هستیم که از چند دهه پیش آغاز شد و احتمالا تا چند دهه دیگر به اوج خود خواهد رسید. پدیده‌ای که قرن‌های بعد به عنوان «دوره‌ای سرنوشت‌ساز و کلیدی» از آن یاد خواهند کرد. برای اولین بار در تاریخ «ممکن» است «مردم» ابزاری را به دست بیاورند که بتواند با ابزارهای «کنترل فکر دستگاه‌های قدرت» رقابت کند. به امید روزی که «خبرگزاری نوظهور مردم جهان» درب دکان دروغ و سودجویی «اقتدارگرایان غیرپاسخگو» را در سراسر جهان تخته کند.


مطالب این وب‌لاگ را از طریق خوراک‌خوان دنبال کنید.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

انگار که نیورک‌تایمز را با همه شماره‌های آن تعطیل کنند…

نمی‌دانم با وب‌گاه بی‌نظیر wikileaks آشنا هستید یا نه. این وب‌گاه محل مشارکت همگانی برای گردآوری اسناد و مدارک افشاگرانه‌ای است که از دست مقامات در می‌رود و هدف آن افشای «حرکت‌های غیرقانونی یا غیراخلاقی مقامات دولتی یا شرکت‌های بزرگ» است.

images-4

اخیرا و به دنبال شکایت یک بانک سویسی از این وب‌گاه به اتهام انتشار اسناد محرمانه، یک قاضی در ایالت کالیفرنیای آمریکا دستور بسته شدن کامل این وب‌گاه را صادر کرده است و به دنبال این حکم نشانی اصلی آن‌ یعنی http://wikileaks.org هم بسته شده است. این اولین بار در تاریخ است که یک دادگاه آمریکایی دستور «تعطیلی کامل یک وب‌گاه» را به جرم انتشار برخی اسناد یا مدارک می‌دهد.

free_speech_cartoonسازمان خبرنگاران بدون مرز می‌نویسد: «چرا دادگاه به حذف اسناد مربوطه از این وب‌گاه اکتفا نکرده و دستور بستن کامل این وب‌گاه را داده است؟»

به نقل از جولی‌ ترنر (وکیل) این حکم مشابه این است که «تمام شماره‌های نشریه نیویورک تایمز در کل تاریخ انتشار آن توقیف شود، ساختمان آن پلمپ شود و به صاحب آن نیز گفته شود اجازه ورود هیچ‌کس را به ساختمان ندهد».

آزاد‌اندیشان آمریکایی، از مدت‌ها پیش نسبت به خطر روزافزونی که «آزادی بیان» و «دموکراسی» بزرگترین دموکراسی جهان را تهدید می‌کند هشدار داده بودند. اما این به عهده مردم است که بیش از پیش هوشیار باشند: «مردم آمریکا» و «مردم جهان».


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

نیم‌میلیارد بار فایرفاکس – نیم‌میلیارد دانه برنج

ترجمه از صفحه ویژه موزیلا به مناسبت نیم‌میلیارد بار دانلود فایرفاکس توسط کاربران و دعوت موزیلا به مشارکت در بازی «دانه برنج» برای کمک به مردمان گرسنه جهان.

فایرفاکس به 500,000,000 اُمین دانلود خود رسید. بدون شک این یک دست‌آورد مهم برای فایرفاکس است. تصور واقعی این عدد شاید کمی دشوار باشد:

  • 10000 بار بیشتر از تعداد تماشاگرانی که در کولوسیوم رم جا می‌شدند.
  • جرم 8500 هواپیمای بوینگ 747 به کیلوگرم.
  • با این مقدار دلار می‌توانید همراه با 15 نفر از دوستانتان به ایستگاه فضایی بین‌المللی سفر کنید…

شاید هم بتوانید 15 نفر از دوستان خود را به یک بازی دعوت کنید و به 25000 نفر غذا بدهید. با کمک شما ما می‌توانیم امروز یک رکورد دیگر در «برنج رایگان» بشکنیم: نیم‌میلیارد دانه برنج در یک روز. تصور کنید در حال بازی کردن با لغت‌ها به سیر کردن عده‌ای آدم گرسنه کمک کنید!


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

هیچ وب‌لاگی دیگر گم نمی‌شود

من هیجان‌زده هستم. اجازه دهید هیجانم را با شما قسمت کنم چون احساس می‌کنم در آستانه تولد «وب نو» به معنی «وب کاربران-مولف» هستیم.

کاربرمولف کیست؟

«کاربرْمولف»، کاربری است که در تولید یا تغییر شکل محتویات وب نقش بازی می‌کند. «کاربرْمولف» ممکن است نویسنده یک وب‌لاگ باشد یا شخصی که در آن وب‌لاگ کامنت می‌گذارد یا به آن لینک می‌دهد. حتی کاربری که در بالاترین یا digg رای می‌دهد نیز «کاربرْمولف» است.

در کل می‌توان گفت هر کاربری که به صورت دوجانبه از طریق وب با همگان در ارتباط باشد «کاربرمولف» است.

هیچ توجه کرده‌اید وب‌لاگ‌ها چقدر شکوفا شده‌اند؟ هیچ توجه کرده‌اید تعداد «کاربران مولف» (user-author) ها چقدر زیاد شده است؟ تا همین چندی پیش، خیلی احتمال داشت که نوشته‌های خوب وب‌لاگ‌ها نادیده و ناخوانده بماند. وب‌لاگستان قلمرو اختصاصی تعداد محدودی وب‌لاگ مشهور بود که در بلاگ‌رول خیلی از وب‌لاگ‌ها دیده می‌شدند و تنها وب‌لاگ‌هایی بودند که واقعا خوانده می‌شدند.user-authors

باقی، انبوه و انبوه هزاران وب‌لاگ بودند که مولفان آن‌ها در آرزوی داشتن مخاطب دست و دلشان به نوشتن نمی‌رفت. اگر شما وقت صرف می‌کردید، مطلب گردآوری می‌کردید، ترجمه می‌کردید، عکس و تصویر و نمودار تهیه می‌کردید و یک مطلب خوب و جدید و آموزنده توی وب‌لاگتان می‌گذاشتید به احتمال زیاد اصلا دیده نمی‌شد و تمام زحمات خوب شما بی‌نتیجه می‌ماند!

نفس این روزها در حال به شمارش افتادن است. در وانفسای س.ا.ن.س.و.ر. و خفقان در فضای کشور و در شرایطی که یخ‌بندان سیاسی و اجتماعی، برف و سرمای زمستان سخت امسال را تحت شعاع خود قرار داده است، شاهد گرمای روزافزون جامعه ایرانی «کاربر-مولف» هستیم.

بالاترین آمد و انگار نفس مسیحایی بر کالبد وب‌لاگستان دمید. وب‌لاگ‌ها دست کم این شانس را داشتند که برای «چند ساعت» هم که شده نوشته خود را در معرض دید همگان قرار دهند. امکان بزرگی بود! چه بسیار وب‌لاگ‌ها که از این طریق توانستند صدای خود را به گوش مخاطبین ناشناس برسانند.

سر و کله «وردپرس.دات.کام» پیدا شد. به سرعت محبوب شد. محله کوچک و صمیمی‌ای شد که هر لحظه می‌شد پست‌ها و وب‌لاگ‌های پرکار را دید. و انگار چیزی فرق کرده بود! فهرست «بهترین پست‌های روز» یا «بهترین وب‌لاگ‌های روز» قلمرو اختصاصی چند وب‌لاگ مشهور نبود. انگار این‌جا همه حق داشتند حضور داشته باشند. کافی بود نوشته خوبی بنویسی و فورا توی فهرست روز خودش را نشان دهد. مخاطبین حق انتخاب بیشتری پیدا کرده بودند.

گوگل‌ریدر را باز می‌کنم و نگاهی به فهرست مطالب منتشر شده در دو-در-دو فارسی می‌اندازم. پشت سر هم دکمه j را فشار می‌دهم و مطالب را با لذت دنبال می‌کنم. مطالب خوب به سرعت خودشان را نشان می‌دهند. مهم نیست وب‌لاگ طرف مشهور یا گمنام باشد. مطلبش با من حرف می‌زند و از میان صدها نوشته خودنمایی می‌کند. یک لحظه صبر کنید! قبلا من این شانس را نداشتم، انگار!‌

بعد گوگل‌ انگار منتظر بوده باشد همه را غافلگیر کند، گوگل‌ریدر اشتراکی را می‌آورد! مطالبی را که دوستان مجازیم در گوگل‌ریدر اشتراکی نشان کرده‌اند نگاه می‌کنم. انگار کیفیت مطالب این‌جا بهتر است! به هر حال هر چه باشد مطالب این‌جا یک‌بار از ف.ی.ل.ت.ر. سلیقه دوستان عبور کرده‌ است.

فیدبرنر هم یک درجه آزادی بیشتر برای وب‌لاگ نویسان فراهم کرد. وب‌لاگ‌نویس‌ها دیگر مجبور نیستند به یک محیط مشخص مانند بلاگ‌سپات یا وردپرس یا ایکس یا وای بچسبند و از ترس از دست دادن مخاطبین خود تا ابد همانجا بپوسند. دیروز بلاگ‌فا، امروز وردپرس، فردا شاید جایی بهتر! دموکراسی واقعی یعنی «آزادی همراه با فرصت»! من آزاد هستم که محیط وب‌لاگم را عوض کنم و هم امکانش را دارم، بدون این‌که مخاطبین خود را از دست بدهم! شک دارید؟ وب‌لاگ آقای مزیدی را نگاه کنید. ایشان یک‌شبه از مزیدی1 به مزیدی2 اسباب‌کشی کرد بدون این‌که حتی یک خواننده‌اش را از دست بدهد.1_indymedia_radiologo

هر روز تعداد بیشتری وب‌لاگ را به فیدخوانم اضافه می‌کنم. از این‌که فرصت خواندن همه آن‌ها را نداشته باشم نمی‌ترسم. چون فید همه آن‌ها را در گوگل‌ریدر عمومی کرده‌ام و بعد در فیدبرنر سوزانده‌ام. AideRSS خلاصه بهترین‌هایشان را به من نشان می‌دهد. وقتم صرف جویی می‌شود، وب‌لاگ‌های زیادی را می‌بینم، حق انتخاب بیشتری دارم. آیا این چیزی نبود که سال‌ها همه ما دنبالش بودیم؟

هنوز تمام نشده… ریدبرنر مکمل گوگل‌ریدر خواهد شد و تردید ندارم یا گوگل آن‌را می‌خرد و یا سرویس مشابهی در گوگل‌ریدر ایجاد خواهد کرد. همه دست‌اندرکار این هستند که ما دیگر نوشته خوبی را از دست ندهیم. باور کنید تجربه وب‌، در حال تغییرات اساسی است. وب در حال پخش شدن است و نقاط ساکت و پراکنده سابق به شبکه جهانی کاربران مولف تبدیل می‌شوند.

در «وب‌ نو»ی در حال ظهور، هیچ وب‌لاگی گم نمی‌شود.

فیلم بعدی که می‌بینید چیست؟

فرض کنید جایی زندگی می‌کنید که هر فیلمی را انتخاب کنید در دسترس‌تان دارید. همچنین شما از آن دسته آدم‌هایی هستید که علاوه بر مبتلا بودن به جنون سینما، به بیماری وسواس در انتخاب و دیدن فیلم‌ هم دچار هستید. در این صورت آیا برای انتخاب فیلم سردرگم نخواهید شد؟ از میان هزاران فیلم تولید شده در سال، شاید فقط 50 تای آن‌ها برایتان جالب باشد. از کجا خواهید فهمید کدام‌یک باب دندان شماست؟ و اگر سلیقه شما محدود به فیلم‌های روز نباشد و علاقه‌مند به کل تاریخ حدودا 100 ساله سینما باشید، آن‌وقت انتخاب فیلم بعدی از میان چند صد هزار فیلم موجود کار چندان ساده‌ای نیست! مجلات و وب‌گاه‌ها حتی اگر معتبر هم باشند چندان کمکی نمی‌کنند. معیار انتخاب آن‌ها یا موضوعات تجاری و صنعت سینماست و یا سلیقه ویژه هنری منتقدی که درباره یک فیلم خاص می‌نویسد. به هر حال نظر شما نیست.پس راه حل خوب چیست؟

m o v i e l e n s_1199773736500

چند روز پیش در مورد سیستم‌های پیشنهاد دهنده و نقش روزافزون و کلیدی آن‌ها در وب آینده صحبت کردم. حالا هم قصد دارم یک «سیستم‌ پیشنهاد دهنده» که در واقع یک پروژه تحقیقاتی در دانشگاه مینیسوتا می‌باشد را معرفی کنم. وب‌گاه MovieLens که «به شما کمک می‌کند فیلم‌های مناسب سلیقه‌تان را بیابید».

این وب‌گاه پیشنهاد دهنده بر اساس همکاری گروهی (collaborative filtering) کار می‌کند. پس از ثبت‌نام و ورود شما باید دست‌کم 15 فیلم را از میان فهرست فیلم‌هایی که به صورت تصادفی به شما نشان داده می‌شود انتخاب و از 1 تا 5 درجه گذاری کنید. این 15 فیلم در واقع مبنای ارزیابی سلیقه شما توسط سیستم پیشنهاد دهنده وب‌گاه می‌شود و هر چه تعداد فیلم‌هایی که ارزش‌گذاری می‌کنید بیشتر باشد وب‌گاه بیشتر با سلیقه شما آشنا می‌شود.

m o v i e l e n s_1199773726171

کار با وب‌گاه بسیار ساده است و مثل IMDB یا Amazon شما را با انبوه تبلیغات و اطلاعات فرعی سردرگم نمی‌کند. رده بندی فیلم‌ها نیز سریع و ساده انجام می‌شود و اصولا فلسفه وب‌گاه بر اساسا «تصفیه‌سازی اطلاعات بر اساس همکاری گروهی» و «ارائه پیشنهاد بر اساس سلیقه شخص شما» است و هدف دیگری را دنبال نمی‌کند.

m o v i e l e n s_1199770223468

از همه جالب‌تر آمارهایی است که از مقایسه سلیقه شما با سلیقه عمومی ارائه می‌دهد. مثلا می‌توانید بفهمید (اگر تا به حال نمی‌دانستید!) که بیشتر به چه نوع فیلم‌هایی علاقه دارید. من تا قبل از امروز نمی‌دانستم! وب‌گاه به شما می‌گوید کدام قسمت از سلیقه شما با سلیقه میانگین کاربران همخوانی دارد و در کدام موارد از عموم فاصله زیادی دارید. در واقع وب‌گاه قسمت‌های شخصی‌تر و در واقع شاخ و برگ سلیقه شما را تشخیص می‌دهد.

m o v i e l e n s_1199767477656

واقعا کار می‌کند!

نتیجه حیرت‌انگیز است! پس از این‌که حدود 30 تا از فیلم‌هایی که قبلا دیده بودم در سیستم ارزش‌گذاری کردم، پیشنهادهای سیستم واقعا با سلیقه من سازگار شده بود. در حال حاضر بیشتر از 200 تا از فیلم‌هایی که دیده‌ام را به سیستم معرفی کرده‌ام و فهرست بلند‌بالایی از آرزوهایم (WishList) را نشان کرده‌ام که در اولین فرصت سفارش دهم.

در ضمن MovieLens مرا در گروه «ببر» قرار داده است. «ببرها شاید به نظر موجودات خطرناک و کشنده‌ای برسند اما بعد از یک روز پر مشغله بدشان نمی‌آید همراه با یک دوست شفیق یک فیلم عاشقانه نگاه کنند».

شما متعلق به کدام گروه هستید؟

چگونه بهترین نرم‌افزار رایگان را پیدا و انتخاب کنیم؟

بنا به دلایل مختلف ممکن است نتوانید یا نخواهید از نرم‌افزارهای تجاری استفاده کنید. ممکن است به خاطر محدودیت‌های مربوط به محیط کار مجبور به استفاده از نرم‌افزارهای ثبت‌شده و مجاز ‌باشید و در ضمن نخواهید برای خرید نرم‌افزارهای کاربردی تجاری هزینه کنید. شاید هم یکی از حامیان جدی و پر و پا قرص نرم‌افزارهای رایگان و جنبش «آزادی نرم‌افزار» می‌باشید و ترجیح می‌دهید تا جایی که امکانش هست از نرم‌افزارهای غیرتجاری استفاده کنید. راه‌حل شما استفاده از نرم‌افزارهای رایگان یا متن‌‌آزاد می‌باشد. معمولا برای هر کاربردی تعداد بی‌شماری نرم‌افزار متن‌‌آزاد و رایگان در اینترنت پیدا می‌شود، اما انتخاب بهترین آن‌ها معمولا دشوار و وقت‌گیر است.

در این‌جا قصد دارم به جای پرداختن به این‌که کدام «ماهی» خوشمزه تر است به روش‌های مختلف «ماهیگیری» بپردازم. به این‌ ترتیب می‌توانید هر وقت که لازم شد، بهترین نرم‌افزار رایگان مورد نظرتان را بیابید.

روش اول: استفاده از صفحه‌های جامع ویکی‌پدیا

در ویکی‌پدیا صفحه‌هایی وجود دارد که به صورت فهرست‌وار نرم‌افزارهای مختلف مربوط به یک کاربرد خاص را با یکدیگر مقایسه می‌کند. با توجه به این‌که این صفحات به صورت روزانه توسط کاربران «ویکی‌پدیا» به‌روز‌رسانی می‌شود، معمولا جدیدترین و تازه‌ترین فهرست را می‌توانید در این صفحات بیابید. برای دستیابی به فهرست کامل این صفحات به این نشانی مراجعه کنید. به سرعت متوجه خواهید شد که تقریبا در هر موضوعی که فکرش را بکنید صفحه‌ای اختصاصی برای مقایسه نرم‌افزارهای موجود در آن زمینه وجود دارد:

Category-Software comparisons - Wikipedia, the free encyclopedia_1198826614953

به عنوان نمونه برای انتخاب «نرم‌افزار پخش صدا و فیلم» می‌توانید به این صفحه ویکی‌پدیا مراجعه کنید. فهرست فوق‌العاده کاملی از نرم‌افزارهای پخش صدا و فیلم را خواهید دید که در جداول مختلف اطلاعات عمومی و تخصصی کافی به شما ارائه می‌دهد. به عنوان مثال در جدول زیر مشخص شده است کدام نرم‌افزار رایگان (Free) و کدامیک متن‌‌آزاد و رایگان (GPL) می‌باشد:

Comparison of media players - Wikipedia, the free encyclopedia_1198826104890

صفحه‌های مقایسه‌ای جالبی را که توصیه می‌کنم حتما نگاه کنید:

روش دوم: استفاده از وب‌گاه‌های ویژه معرفی نرم‌افزارهای رایگان شاخص

استفاده از ویکی‌پدیا که در قسمت اول به آن اشاره کردم در بیشتر موارد کار شما راه می‌اندازد. اما باز هم انتخاب نهایی را به عهده دانش فنی خود شما می‌گذارد و به شما پیشنهاد خاصی نمی‌کند. اگر وقت و حوصله تحقیقات گسترده ندارید و صرفا می‌خواهید یک نرم‌افزار رایگان داشته باشید که امتحان خودش را نیز پس داده است، بهتر است به وب‌گاه‌هایی مراجعه کنید که مجموعه نرم‌افزارهای خوب و شاخص رایگان را معرفی می‌کنند. این وب‌گاه‌ها که به عنوان فهرست‌های متن‌‌آزاد (Open Source Direcotries) شناخته می‌شوند مکان مناسبی برای شناسایی محصولات متن‌‌آزاد مورد نیاز شما می‌باشند. به این ترتیب کارتان راحت می‌شود و کافی است در زمینه مورد نظرتان نرم‌افزار پیشنهادی این دست وب‌گاه‌ها را که معمولا گزینه‌های خوبی هم هستند، انتخاب و دانلود کنید.

به عنوان مثال وب‌گاه Open Source Living از این نمونه است. این وب‌گاه انواع نرم‌افزارهای کاربردی را در دسته‌بندی‌های ساده و مشخص به شما معرفی می‌کند بدون این‌که شما را با لینک‌های تودرتو و یا تجاری سردرگم کند. حداکثر با دو یا سه «کلیک» می‌توانید به لینک اصلی دانلود نرم‌افزار مورد نیازتان برسید. نمایی از دسته‌بندی‌های صفحه اول این وب‌گاه:

Open Source Living_1198828695265

وب‌گاه «متن‌‌آزاد به عنوان یک امکان دیگر» (OpenSource as Alternative) نیز مجموعه مفصل‌تری از نرم‌افزار‌های متن‌‌آزاد به شما معرفی می‌کند. این وب‌گاه علاوه بر معرفی مستقیم محصولات، برخی اطلاعات مقایسه‌ای نیز میان محصولات تجاری و متن‌‌آزاد ارائه می‌دهد:

Open Source Alternative - Find Open Source Alternatives to commercial software_1198829068484

چند نمونه از وب‌گاه‌های معرفی محصولات متن‌‌آزاد و رایگان:

البته به این فهرست اکتفا نکنید. کافی است در گوگل کلید‌واژه Open Source Directory را جستجو کنید و وب‌گاه‌های خیلی خوب دیگری را نیز پیدا کنید.

همانطور که در ابتدای نوشته هم اشاره کردم، هدفم بیشتر «ماهیگیری» بود تا توضیح در مورد «انواع و اقسام ماهی‌ها». مطمئن هستم یک «ماهیگیر» خوب به سرعت می‌تواند انواع «ماهی» را همراه با خصوصیات مربوط به «طعم» و «خواص» آن‌ها بشناسد!

با استفاده از نرم‌افزارهای متن‌‌آزاد از «آزادی و دموکراسی در دنیای نرم‌افزار» حمایت کنیم.

سای-فون آماده شد: با س.ا.ن.س.و.ر اینترنت برای همیشه خداحافظی کنید

محققین دانشگاه تورونتو در آستانه معرفی نرم‌افزاری هستند که برای جلوگیری از س.ا.ن.س.و.ر اینترنت در کشورهای جهان سوم مورد استفاده مردم قرار خواهد گرفت.

نرم‌افزار سای-فاون (Psiphon) که تحت وب کار می‌کند به کاربر اجازه می‌دهد به وب‌گاه‌های س.ا.ن.س.و.ر شده توسط دولت‌ها دسترسی پیدا کنند.

سایفون چگونه کار می‌کند؟

Psiphon

سای-فون بر اساس همکاری کاربران وب در سراسر جهان شکل خواهد گرفت. به این ترتیب که کاربرانی که در کشورهای آزاد زندگی می‌کنند نرم‌افزار را در کامپیوتر خود نصب می‌کنند و آن‌گاه نقش سرور را برای کاربرانی که در کشورهای محدود زندگی می‌کنند بازی خواهند کرد. کاربری که به عنوان مثال از ایران می‌خواهد از دیوار س.ا.ن.س.و.ر عبور کند (سای-فونایت Psiphonite)، می‌تواند با استفاده از پلی که دوستش (سای-فونود Psiphonode)‌ در کشوری دیگری برای او ایجاد کرده است این کار را انجام دهد.

به این ترتیب عملا ما شاهد ظهور هزاران و بلکه میلیون‌ها سرور جدید خواهیم بود و س.ا.ن.س.و.ر کردن همه آن‌ها عملا غیرعملی خواهد بود! در واقع انگار یک شبکه خصوصی عظیم متشکل از کاربرانی در سراسر جهان در اختیار مردم کشورهای س.ا.ن.س.و.ر. زده قرار بگیرد. هیجان‌انگیز نیست؟

به کوری چشم دشمنان آزادی

آیا همه گیر شدن سای-فاون (یا فن‌آوری‌های مشابه) ‌در بستر همکاری همگانی کاربران جهان، نقطه پایانی بر پدیده س.ا.ن.س.و.ر خواهد گذاشت؟ آیا شاهد به روز سیاه نشستن جاودان دشمنان آزادی بیان و دموکراسی خواهیم بود؟

مگر در شکست ارتجاع و پیروزی نهایی مردم تردیدی هم دارید؟

منابع:

یک سناریوی ساده برای زندانی شدن

prison

اگر پیش نویس قانون مجازات جرایم رایانه‌ای را مطالعه کنید به مواردی بر خواهید خورد که اگر شاخ روی سرتان سبز نشود، دست‌کم دهانتان به مدت چند ساعت (و بلکه چند روز) نیمه باز می‌ماند. در نقد و موشکافی این قانون عجیب و غریب که مثل جانوری به هیبت شتر-گاو-پلنگ تهیه گردیده است اینجانب نه توانایی فنی (چرا که حقوقدان نیستم) و نه فرصت (چرا که حکایت مثنوی هفتاد من کاغذ می‌شود) نقد تفصیلی آن را دارم. بسنده می‌کنم به یک نمونه کوچک به مصداق مشت نمونه خروار:

سناریوی ساده:

شما مسئول فنی بانک‌اطلاعاتی متعلق به یک نهاد دولتی هستید. سایت شما توسط گروهی ناشناس (دشمن) هک می‌شود و اطلاعات نازنین آن (مثلا جزئیات وام‌هایی که حضرات از ما بهتران اداره شما در سال گذشته گرفته‌اند) لو می‌رود. با توجه به اینکه مملکت دارای صاحب بوده و به خصوص پس از تصویب قانون مجازات جرایم رایانه‌ای همه چیز سر جای خودش قرار گرفته است، شما به عنوان مسئول فنی سایت این اداره محترم توسط یک اداره محترم‌تر مورد بازجویی و پرسش قرار می‌گیرید:

  • سئوال: آیا شما اصول حفاظتی را رعایت کرده بودید؟
  • جواب: تا آنجایی که دانش و امکاناتم اجازه می‌داد پیش‌بینی‌های امنیتی را کرده بودم. اما موضوع حفاظت شبکه موضوع گستزده و پیچیده‌ای است و صرف‌نظر از این‌که چه تدابیری اندیشیده باشید، همیشه راه‌های مفصل‌تر و پیچیده‌تر جهت بهبود حفاظت وجود دارد.
  • نظر بازجو: دروغ می‌گویی!! تو مخصوصا کاری کردی که سیستم امنیتی سایت این ادراه ضعیف باشد که دشمن بتواند در آن رخنه کند.

پس از اتمام بازجویی:

مطابق با ماده 6 قانون جرایم اینترنتی و به جرم بی‌احتیاطی، بی‌مبالاتی و یا عدم رعایت اصول حفاظتی که سبب دسترسی اشخاص فاقد صلاحیت به داده‌‌ها گردیده است شما به دو سال حبس یا پرداخت جزای نقدی بیست میلیون ریال و محرومیت از خدمات دولتی تا پنج سال محکوم گردید‌ه اید.

مبارک است!!

prison

در همین راستا بخوانید:

1. جرایم اینترنتی – همشهری {+}
2. قانون جرایم رایانه‌ای سرانجام تدوین شد {+}
3. تعریف جرم رایانه‌ای از زبان ویکی‌پدیا {+}
4. وب‌سایت جرایم اینترنتی {+}

دروغ‌گویی از نوع پرشین‌بلاگ

persianblog

همانطور که می‌دانید چندی پیش به دنبال ادعای کذایی مبنی بر هک شدن برخی سایت‌های سرویس دهنده وب‌لاگ در ایران این سایت‌ها به دومین‌های ir منتقل گردیند. حرف و حدیث‌های زیادی پیرامون ماجرای پشت پرده در وب‌لاگستان زده شد و کار به جایی رسید که همه شک کردند موضوع اصلا هیچ ربطی به امنیت سایت یا هک شدن آن توسط هکرهای بدجنس عراقی نداشته است. قضیه از جای دیگری آب می‌خورده است و گویا دست از ما بهتران در کار بوده. (در این جا قصد تکرار کل داستان را ندارم،‌ این لینک‌ها را بخوانید [1] [2])

اگر لطف بفرمایید و این لینک را ببنید متوجه خواهید شد در آدرس قبلی اولین سرویس دهنده ایرانی وب‌لاگ فارسی نه تنها به صورت خودکار از persianblog.com به persianblog.ir هدایت نمی‌شوید،‌ بلکه محض رضای خدا حتی یک دانه لینک یا توضیح درباره نشانی جدید پرشین‌بلاگ در این صفحه وجود ندارد. از آن هم بالاتر، در این سایت نوشته شده است که persianblog.com به صورت کاملا قانونی از یک گروه عراقی خریداری شده است!!! بابا دیگه هر چیزی حدی داره!!!

بر فرض که این سایت توسط هکرهای عراقی هک شده باشد و این داستان آبکی را انگار که یک فیلم‌نامه بالیودی یا هالیودی باشد بپذیریم، کماکان این سوال بدون جواب باقی می‌ماند که مالکیت دومین چرا واگذار شده است؟ یکی از مهمترین سرویس‌دهنده وب‌لاگ در ایران چقدر ارزش دارد و چگونه از یک عراقی به صورت کاملا قانونی خریداری شده است؟

گردانندگان persianblog.com و عوامل پشت‌پرده این ماجرا که بوی گند آن کم‌کم در کل فضای وبلاگستان فارسی پیچیده است یا بی‌شرمانه فکر می‌کنند که مردم خیلی احمق هستند و یا اینکه خودشان را به نفهمی زده‌اند. ما که از داستان پشت‌پرده خبر نداریم،‌ اما هر چه که هست بوی خیلی بدی می‌دهد.

این را هم بگویم که من هیچ قضاوتی نمی‌خواهم بکنم که به کسی بر بخورد. صرفا احساس می‌کنم جایی از این داستان می‌لنگد. همین! مطمئن هستم صاحبان قبلی persianblog هم شاید دستشان آنقدر باز نیست که همه واقعیت را رو کنند.

در این رابطه:

ادامه نوشته »

وب 2.0: وقتی که کاربران مولف می‌شوند – قسمت اول

در دوران‌های قدیم (البته با معیارهای جامعه اطلاعاتی قدیم یعنی همان دهه 1990!) یا به اصطلاح دوران وب 1.0 کاربران اینترنت به دو دسته مجزا تقسیم می‌شدند. دسته اول گروه معدودی از متخصصین بودند که در شرکت‌های نرم‌افزاری یا اطلاع‌رسانی کار می‌کردند و محصولات مختلف اطلاعاتی شامل نرم‌افزار، خبر یا مطالب علمی را تهیه می‌کردند. گروه دوم‌ جماعت گسترده‌ای از کاربران عادی بودند که صرفا نقش مصرف‌کننده داشتند و درتالیف یا شکل‌دهی نوع، محتوا، یا اولیت محصولات مورد استفاده خود نقش چندانی بازی نمی‌کردند. به عبارت دیگر وب 1.0 یک شاهراه یک‌طرفه بود و جریان اطلاعات از سوی شرکت‌های تولید کننده به سمت کاربران مصرف‌کننده جاری بود.

با ظهور پدیده‌ای که بعدها به اسم وب 2.0 شناخته ‌شد، تعاریف کلاسیک مصرف‌کننده و تولید‌کننده در عالم وب به تدریج دگردیسی یافت. اگر بازدیدکنندگان سایت‌های خبری و اطلاع‌رسانی در وب 1.0 صرفا نقش مصرف‌کنندگان بی‌اراده آن سایت‌ها را داشتند، وب 2.0 این امکان را به وجود آورد که بازدیدکنندگان در پروسه تولید و تکامل اطلاع نقش بازی کنند و به مولفینی خرد تبدیل گردند. اصطلاح «تولید توسط انبوه مصرف‌کنندگان» یا مصرف‌کنندگان مولف در تقابل با تولید توسط گروه انگشت‌شماری از افراد متخصص قرار می‌گیرد. گسترش و فراگیر شدن نقش کاربران به عنوان مولفینی نوظهور شاید مهمترین اتفاقی باشد که در سال‌های اخیر سازوکار جامعه اطلاعاتی را تحت‌تاثیر خود قرار داده است.

سه مثال از نقش خیره‌ کننده مولفین نوظهور در جامعه‌اطلاعاتی به نمایندگی وب 2.0:

1. ویکی‌ها – ویکی‌پدیا:

wikipediaاز میان پدیده‌های تولید گروهی توسط کاربران در وب 2.0 می‌توان به محصولات ویکی اشاره کرد. ویکی‌ها یکی از مهمترین نماد‌های تولید گروهی و سینرژی در وب 2.0 هستند. به عنوان مثال دایره‌المعارف ویکی‌پدیا چیزی نیست جز یک نرم‌افزار قدرتمند که در چهارچوبی با قابلیت‌های ویکی طراحی شده و به کاربرانش اجازه می‌دهد دانش، عقاید یا افکار خود را در آن درج نمایند. به این ترتیب تک‌تک کاربرانی که از محصول ویکی‌پدیا استفاده می‌کنند به صورت مولفین آن در می‌آیند و محصول نهایی که به طور پیوسته‌ای در حال کامل‌تر شدن است حاصل سینرژی فکری کل کاربران آن می‌باشد. با وجودیکه بخش بزرگی از مولفین ویکی‌پدیا را کاربران عادی تشکیل می‌دهند اما دانش جمعی بوجود آمده در آن از نظر تنوع، گستردگی و دقت به طور روزافزونی با دایرة‌المعارف‌های مشهوری مانند بریتانیکا یا انکارتا که توسط گروهی معدود از متخصصین بوجود آمده‌اند رقابت می‌کند (اینجا).

2. باز هم گوگل – هوش مصنوعی از نوع هوش جمعی کاربران:

اما مشارکت مصرف‌کنندگان محدود به نمونه‌های ویکی نمی‌شود. برای دیدن یک نمونه جالب تولید گروهی توسط انبوه بازدیدکنندگان بیایید به شرکت گوگل سری بزنیم. شرکتی که اخبار نوآوری‌ها و ابتکاراتش را هر روز در دنیای وب 2.0 می‌شنویم. پروژه برچسب‌گذاری عکس گوگل یکی از مصادیق بارز تولید گروهی توسط کاربران است. در این سایت عکس‌هایی به صورت تصادفی نمایش داده می‌شود و شما باید با توجه به برداشت خود از عکس چند برچسب یا عنوان برای عکس انتخاب ‌کنید. به همین سادگی! اما نتیجه آن شگفت‌انگیز است. محصول کار ساده‌ای که شما همراه با صدها هزار کاربر دیگر گوگل در برچسب‌‌گذاری عکس‌ها انجام می‌دهید باعث بهبود دقت و کیفیت جستجوی عکس‌ها توسط گوگل می‌‌شود. برچسب‌هایی که توسط انسان‌ها انتخاب شده‌اند به وضوح بهتر از برچسب‌هایی هستند که توسط نرم‌افزارهای تشخیص و تحلیل عکس به دست می‌آیند. در اینجا گوگل با استفاده از هوش تک‌تک کاربران به نوعی هوش مصنوعی دست یافته‌ که قادر به انجام عملیاتی است که هیچ نرم‌افزار هوش‌مصنوعی دیگری قادر به انجام آن نیست.

3. فایرفاکس و محصولات کدباز:

firefox

در دنیای وب 2.0، پیدا کردن نمونه‌های تولید توسط انبوه مصرف‌کنندگان و دیدن اثرات شگفت‌انگیز سینرژی گروهی چندان دشوار نیست. به احتمال زیاد اگر با مفهوم نرم‌افزارهای کدباز یا open source آشنا نباشید دست‌کم نام مرورگر وب فایرفاکس (FireFox) یا سیستم عامل لینوکس را شنیده‌اید. محصولات نرم‌افزاری کدباز نیز نمونه‌هایی از فرایند تالیف گروهی می‌باشند. این‌بار محصول دانش‌نامه مفصل بشری یا فهرست دقیقی از عکس‌های موجود در وب نیست. محصول نرم‌افزار است! مولفین گمنام و داوطلب از سراسر جهان توانسته‌اند یکی از موفق‌ترین محصولات نرم‌افزاری معاصر یعنی مرورگر فایرفاکس را تولید کنند. داستان ویکی‌پدیا و بریتانیکا اینجا هم تکرار می‌شود. فایرفاکس یعنی محصول تالیف گروهی از برنامه‌نویسان پراکنده و غیرمتمرکز رقیب جدی مرورگر مایکروسافت با تیم برنامه‌نویسی مفصل و امکانات مالی گسترده می‌گردد.

ادامه دارد…