صحبت‌های یک مخالف در صدا و سیما

قسمت‌هایی از صحبت‌های آقای جواد اطاعت در برنامه‌ی «رو به فردا».

تقریبا همه‌ی صحبت‌های آقای جواد اطاعت با آقای علی‌رضا زاکانی جالب توجه بود و پخش شدن آن از صدا و سیما را باید واقعا به فال نیک گرفت. اما برای کسانی که مناظره را ندیده‌اند قسمت‌هایی از آن را می‌آورم. مثل همیشه پیشنهاد می‌کنم مطلب اصلی را کامل بخوانید یا گوش دهید تا منظور واقعی گوینده‌(ها) روشن باشد.

در انتخابات از جناب آقای موسوی حمایت کردم و به این حمایت افتخار می‌کنم و در ضمن احترام بسیار ویژه و مخصوصی نسبت به آقای کروبی دارم و از علاقه‌مندان و ارادتمندان به ایشان از گذشته بوده، هستم و خواهم بود.

من را بینندگان از این زاویه [منتقد وضع موجود] نبینند من مخالف وضع موجود هستم اصلا وضع موجود را بر نمی تابم، انتقاد جدی هم دارم نه تنها به بحث انتخابات، بلکه به سیاست‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در عرصه‌ی داخلی و خارجی.

بیشتر برنامه‌های صدا وسیما که من می‌بینم، همه چیز را به استکبار جهانی‌، آمریکا و صهیونیست‌ها و اینها وصل می‌کنید، این ذهن برای من بیننده ایجاد می‌شود که اگر همه چیز دست استکبار جهانی است پس ملت ایران کجاست‌، شعور و درک و فهم مردم چه می‌شود، اگر قرار باشد که پشت انتقاد و اعتراض مردم‌، آمریکا و استکبار جهانی و صهیونیست و اینها باشد اصلا انقلاب نباید می‌شد.

یک روز هم از من دعوت کردند که بیایم راجع به انقلاب مخملی صحبت کنم؛ تلفنی به آن دوست عزیز گفتم که انقلاب مخملی در کشورهای استبدادی اتفاق می‌افتد. شما وقتی این را می‌گویید در ایران انقلاب مخملی اتفاق افتاده، تالی فاسد و روی دیگر سکه‌اش این است که نظام جمهوری اسلامی انتخابات آزاد ندارد. خودتان ناخواسته می‌پذیرید. اگر انتخابات آزاد، فرایند دموکراتیک و عرصه‌ی رقابت آزاد باشد و سرنوشت در صندوق رای تعیین شود، مردم چرا بخواهند انقلاب کنند. انقلاب که یک چیز همین جوری نیست‌، یک ملت در طی چندین سده ممکن است یک بار انقلاب بکند و آن موقعی است که کارد به استخوانش برسد. حالا از نوع خشن، نرم، مخملی و یا رنگی سیاه، سفید، قرمز و زرد باشد. شما ناخواسته دارید می‌گویید جمهوری اسلامی کشور آزادی نیست و یک عده چون نمی‌توانند از راه‌های دموکراتیک به حقشان برسند می‌خواهند انقلاب مخملی بکنند.


اگر کسی خدای نخواسته در روز عاشورا خطایی را صورت داده همه ملت با او مخالف است و در این بحثی نیست. منتهی حرف من با دوستان خودم این است که عزیزان اگر در روز عاشورا کف و سوت زدن اشتباه است، زدن به مردم اشتباهش بالاتر است و کشتن مردم به مراتب خطایش بیشتر است.


مثلا پاره شدن عکس امام‌، یک نفرعکس امام را پاره کرده و حالا که بوده و یا نبوده معلوم نیست. این کار بدی است زیرا به حضرت امام اهانت شده است، تلویزیون بارها و بارها آن را پخش می‌کند، یک منکر را در سطح تیراژ بسیار و میلیونی برای ملت منتشر می‌کند. اگر آن منکر است، این‌که به مراتب بدتر و خلافش بیشتر است. مردم می‌بینند و ایراد می‌گیرند. اگر پاره شدن عکس حضرت امام منکر است که هست، آیا توهین به بیت امام منکر نیست، این کار خلافی نیست که شما یک فردی مثل آقای خاتمی انسانی متعهد و متدین، من می توانم قسم بخورم که کمتر فردی پیدا می‌شود تعهدش نسبت به اسلام، کشور، انقلاب، ملت و قانون اساسی مثل او باشد و بخواهد در روز عاشورای حسینی سخنرانی کند و جلسه سخنرانی او را به هم می‌زنند. مگر قرار است همه مثل هم صحبت کنند، هرکسی ممکن است قرائت خودش را از عاشورا داشته باشد. ممکن است آقای خاتمی انتقاد داشته باشد که دارد ولی قرار نیست یک مشت چماق بدست را واداریم که جلسه را بر هم بزنند، این زشت است که بعداز ۳۰ سال در جمهوری اسلامی این کارها را می‌کنند و آنوقت تلویزیون هم می‌شود سخنگوی این جریان و تفکر. باعث تاسف است.

تعجب می‌کنیم، چند روز پیش یکی از همکاران آقای دکتر زاکانی می‌گفت متقاضی راهپیمایی خودشان باید مسئولیت امنیت آن را برعهده بگیرند. پس ما برای چه به پلیس حقوق می‌دهیم، حقوق می‌دهیم که امنیت اجتماعات را حفظ کند، در انتخابات چطور در خیابان ولی عصر از میدان تجریش تا پایین خیابان، سبزها می‌آمدند از آقای میرحسین حمایت می‌کردند و امنیتشان هم حفظ می‌شد کسی هم شورش نمی‌کرد. راهپیمایی ۲۵ خرداد که سکوت بود، پلیس باید می‌آمد و امنیت را برقرار می‌کرد و اتفاقا اطلاعیه آنها از تلویزیون هم پخش می‌شد و مجوز هم می‌دادند تا ملت بیاید و انتقاد و اعتراضش را بیان کند و همه بدانند که در جامعه اعتراض است.

من اعتراض مردم را فراتر از آنهایی که در خیابان آمدند و هم فراتر از انتخابات می‌دانم.


در اصل ۵۶ قانون اساسی به زیبایی رابطه حاکمیت الله و حاکمیت ملت را روشن می‌کند و می‌گوید حاکمیت مطلق بر جهان انسان از آن خداست و همان انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است و هیچکس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند و یا در خدمت منافع فرد یا گروه خاصی قرار دهد و ملت این حق خداداد را در اصول بعد اعمال می‌کند.

می‌گویم پذیرش حاکمیت ملت را می‌پذیرفتید و ملت را رد صلاحیت نمی‌کردید. شما برای مجلس شورای اسلامی که ۲۹۰ نماینده دارد کافی است که ۱۵۰ نفر را که رای می‌آورند رد صلاحیت کنید اکثریت مجلس تغییر پیدا می‌کند. شما ۱۵ برابر را رد صلاحیت کردید. معلوم است که مردم انتقاد می‌کنند، در مجلس هشتم وضع را بدتر کردید و باز آنقدر رد صلاحیت کردید که جریان اصلاح طلب نمی‌توانست لیستش را تکمیل کند آن هم از نیروهای دست چندم.

[آقای اطاعت اصل 44 قانون اساسی را خواند و گفت ] شما همه زیرمجموعه‌های آن را خصوصی می‌کنید، اما به تلویزیون که می‌رسید شورای نگهبان تفسیر می‌کند که نمی‌شود رادیو تلویزیون را خصوصی کرد.


اطاعت با اشاره به بیانات امام علی در باره خوارج بسیار لجوج که به ایشان در مسجد توهین می‌کردند، گفت که امام به آنها می‌فرمود، شما را از نمازگزاردن در مساجد مانع نمی‌شویم، سهمیه بیت المال شما را قطع نمی‌کنیم و تا زمانی که دست به شمشیر نبرده‌اید با شما مبارزه نمی‌کنیم. متاسفم مسجدی که در جریان انقلاب به آن علاقه داشتم یعنی مسجد آقای دستغیب یک مرجع تقلید در شیراز را بسته‌اند. این با امام علی چه فاصله بعیدی را پیش پای ما می‌گذارد.شما دارید به انحای مختلف ملت را تحقیر می‌کنید، آن وقت می‌گویید ملت نباید اعتراض کند و به آن اجازه‌ی راهپیمایی هم نمی‌دهید، روزنامه‌ها را می بندید و فضای نقد و انتقاد را مانع می‌شوید.

شما در مجلس هفتم طرح تثبیت قیمت‌ها را آوردید چون پلکانی قیمت‌ها سالی ده درصد افزایش پیدا می‌کرد گفتید این عامل تورم است و آنقدر ساده‌انگاری کرده و فکر کردید که با بخشنامه و قانون می شود جلوی تورم را گرفت. دولت دچار کسری بودجه شد و ۸ هزار میلیارد تومان پول بدون پشتوانه چاپ کرد و ریخت در بازار و آن تورم سرسام‌آور بوجود آمد و امروز از آن طرف گود افتاده‌اید. در مجلس هفتم آقای سبحانی اقتصاددان مجلس گفت که بنزین باید بشود لیتری ۳۰ تومان ولی الان در مجلس هشتم می‌گویند بنزین باید لیتری ۶۰۰، ۷۰۰، ۵۰۰ و ۴۰۰ تومان به بالا باشد. خوب معلوم است که در بحث اقتصادی برنامه ندارید، شما باید برنامه چهارم توسعه را اجرا می‌کردید، متاسفانه برنامه چهارم توسعه را که با ارز ۱۹ و نیم دلار هر بشکه نفت بسته شده بود، برنامه‌ای را که خود من در آن مشارکت داشتم، اجرا نکردید. نفت بشکه‌ای میانگین حدود ۸۰ دلار فروختیم اما این برنامه اجرا نشد. امروز هم که می‌خواهید هدفمند کردن یارانه‌ها را اجرا کنید با مشکل مواجه می‌شوید و علت آن هم نداشتن برنامه و طرح است.

چرا قیمت گوشت در دوره اصلاحات در طی ۸ سال دولت آقای خاتمی بین ۳ هزار تا ۳ هزار و ۷۰۰ تومان نوسان داشت اما در دولت فخیمه فعلی و مجلس محترم به ۱۸ هزار تومان افزایش پیدا کرده یعنی ۵۰۰ درصد این یک مثال است. مسکن هم همین وضعیت را دارد. ملت از عملکرد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی شما ناراحت هستند.


مردم به اینها انتقاد دارند، چگونه باید انتقاد کنند، روزنامه‌های منتقد را که می‌بندید، اجازه راهپیمایی و اجتماعات هم که نمی‌دهید، ما باید چه کار کنیم در این کشور، آقای زاکانی توضیح بدهند و یک راه حل پیش پای ما بگذارید.

چرا قیمت گوشت در دوره اصلاحات در طی ۸ سال دولت آقای خاتمی بین ۳ هزار تا ۳ هزار و ۷۰۰ تومان نوسان داشت اما در دولت فخیمه فعلی و مجلس محترم به ۱۸ هزار تومان افزایش پیدا کرده یعنی ۵۰۰ درصد این یک مثال است. مسکن هم همین وضعیت را دارد. ملت از عملکرد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی شما ناراحت هستند.


ما در چهار سال اول دولت‌، دولت اقای احمدی‌نژاد بیش از سیصد میلیارد دلار درآمد داشتیم نفهمیدیم چی شد؟ کجا رفت، کجا هزینه شد؟ چه سازندگی صورت گرفت ؟ و در بحث انتخابات مثلا سازندگی از چه نوعی بود قطار شیرازی که من اهل آنجا هستم، آمدند و قطار را برای قبل از انتخابات روی خاک ریل راه آهن کشیدند می‌خواهم اینها را بگویم که مردم را عصبانی می‌کند، توهین به شعور ملت این هاست، یک مسافر را با این قطار به هر ضرب و زوری بود مسافر را از شیراز سوار کردند و برای سالگرد امام آوردند تهران، قطار بعدی که رفت از ریل خارج شد الان این قطار کجاست؟ تصویرهای آن را اقلا از روی اینترنت ببینیم. جایی که بنا بوده پل بزنند رودخانه‌ای که باید پر می‌کردند با کمپرسی با خاک پر کردند خط آهن کشیدند که فقط بخاطر رای این کار را انجام دادند.

این که می‌گویید نظام بیشتر از ظرفیت خودش به دوستان امکان داد، شما که اجازه راهپیمایی ندادید، یه عده هم که مثل آقای تاج‌زاده، آقای نبوی، آقای میردامادی، اصلاح طلبان و دوستان ما که فقط در انتخابات فعالیت کردند و سخنرانی انتقادی کردند، سیاست‌های دولت را نقد کردند زندان کردید. آخر این نظام چه ظرفیتی را برای ما ایجاد کرده که ما از آن ظرفیت خبر نداریم که بیایم از آن استفاده کنیم.

.


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

نویسنده: bamdadi

A little man with big dreams.

21 دیدگاه برای «صحبت‌های یک مخالف در صدا و سیما»

  1. متاسفانه این برنامه را ندیدم, اما بعد از گوش دادن به مناظره و گزیده های شما که مثل همیشه عالی است, گویا برنامه را به صورت زنده مشاهده کردم.
    قسمت «اگر همه چیز دست استکبار جهانی است پس ملت ایران کجاست» فوق العاده بود
    پیروز باشید

    لایک

  2. عجیب و تحسین برانگیز بود.
    منم ندیدم برنامه رو ولی جاییم پیدا نمیکنم حرفای زاکانی رو هم داشته باشه تا بشه مقایسه کرد اثر این مناظره روی مردم چجوری بوده

    لایک

  3. من فکر می‌کنم اون [کتک] اضافه نمی‌شد به متن بهتر بود.
    موقعی که این رو گفت من کاملا احساس کردم منظورش [با اتومبیل] به مردم زدن بود.
    اونجور هم که خودش مدعیه وسواس خوبی روی استفاده از لغات داره که تفسیرش رو سخت می‌کنه:
    http://friendfeed.com/vahid9/5099600f

    لایک

    1. حق با توه. من فکر کردم جا افتاده ولی اضافه کردن اون کلمه معنا رو تا حدی عوض می‌کنه. الان برش داشتم. ممنون به خاطر تذکرت وحید جان.

      لایک

  4. من خیلی وقته که تلویزیون نمیبینم اما با خوندن مطلب شما از کل ماجرا مطلع شدم. ممنون.
    فقط موندم پشت سر این مناظره ها چی میتونه باشه؟

    لایک

    1. پخش این مناظره‌ها در صدا و سیما می‌تونه دلایل گوناگونی داشته باشه. باز کردن اندک فضا و کم کردن فشارهای اجتماعی معترضان، دادن فرصت اندکی به گروه‌های معتدل‌تر حاکمیت که فضا از حالت امنیتی محض کمی خارج بشه و یا شروع دادن امتیازهای مهم‌تر به معترضان. هر کدام از دلیل‌ها که باشه مهم‌ترین جنبه‌ی پخش این مناظره‌ها کماکان اطلاع‌رسانی برای مردم در شهرها و شهرستان و حتی روستاهاست و ده‌ها میلیون از ایرانی‌هایی که به هر حال دلیل چندان در جریان ماجراهایی که در این مدت در تهران و بعضی از شهرهای بزرگ رخ داده نبوده‌اند. از این نظر این موضوع (صرف‌نظر از نیت و دلیلی که پشت آن‌هاست) را باید به فال نیک گرفت.

      لایک

  5. با سلام
    اول به خاطر توجه تان به مسائل سیاسی تشکر می کنم
    ولی از شما می خواهم دید خود را بالا تر برید
    یک انتقاد هم کنم شما فرموده اید مناظره، پس چرا گفته های فرد مقابل را قرار نداده اید؟
    آیا این مصداق یک طرفه به قاضی رفتن نیست؟

    با یک نگاه خیلی کوتاه به گفته های جناب آقای اطاعت می توان به این نتیجه رسید که ایشان خلط کرده اند
    مسائلی را که کنار هم قرار گرفتنشان درست نیست کنار هم قرار داده است و یک نتیجه که در راستای اهدافش است گرفته است

    متاسفانه زمان برای توضیح صحبتم
    وتفسیر صحبت های آقای اطاعت ندارم (بیشتر به خودتان می سپارم )

    یک مثال می زنم(خودتان هم این مطلب را شاخص کرده اید)

    ایشان گفته اند:انقلاب مخملی در کشورهای استبدادی اتفاق می‌افتد.
    خیر، تا الآن این طور نبوده است
    تمام کشور هایی را که در این چند وقته دچار انقلاب مخملی شده اند در نظر بگیرید مثلا اکراین
    دولت طرفدار روسیه بود ( آیا این استبداد است؟)انقلاب مخملی شد دولتی آمد که طرفدار آمریکاست (اگر قبلی استبداد بود پس این هم استبداد است)
    آیا عجیب نیست که انقلاب های مخملی تنها در کشور هایی اتفاق افتاده است که قدرت حاکمه به غرب تمایل ندارد؟
    آیا به آمریکا و غرب تمایل نداشتن دلیلی برای استبداد است؟
    مثلا چرا در فرانسه انقلاب مخملی صورت نمی گیرد؟
    این همه هم ناراضی در فرانسه است
    (بگذارید بنده بگویم ، چون انقلاب مخملی علاوه بر هزینه های بسیار بالا نیازمند یک هماهنگی های پشت پرده ای است که هیچ وقت در فرانسه شکل نگرفته است .
    تازه فرانسه دارای تعداد زیادی ان جی او است)
    آن وقت انقلاب مخملی در ایران؟ خیلی عجیب است
    این نشان دهنده دست های پشت پرده است
    و باید متاسفانه این مطلب را بیان کنم که در انقلاب های مخملی مردم تنها بازیچه ای برای رسیدن یک عده به قدرت می شوند ( راحتتر بگویم ، گول می خورند)
    حتما یادتان هست که با پخش پول در خیابان ها مردم را در خیابان نگه می داشتند

    در آخر همین را بگویم که

    انقلاب مساوی انقلاب مخملی نیست

    لایک

    1. اول که من هم از شما تشکر می‌کنم که همیشه به من توجه و لطف دارید.

      در مورد این‌که چرا فقط گفته‌های آقای اطاعت را گذاشته‌ام. برای این کار دو دلیل داشته‌ام:
      1. بامدادی خبرگزاری نیست. بنابراین انشتار کامل اخبار و تحلیل‌های روز را نمی‌تواند انجام بدهد. برای این‌ منظور متن کامل مناظره و فایل صوتی کامل آن را به صورت لینک در اختیار خوانندگان گذاشتم تا در صورت تمایل حتما ملاحظه کنند.
      2. صحبت‌های موافق‌ها در صدا و سیما موضوع خاصی نیست و روی‌کرد یک‌جانبه‌ نگر صدا و سیما (متاسفانه) در ماه‌های اخیر فضای کافی (حتی بیش از حد کافی) در اختیار موافق‌ها قرار داده است تا نظراتشان را منعکس کنند. چیزی که این برنامه را جالب می‌کند مناظره نیست، حضور آقای زاکانی هم نیست. بلکه فرصت حضور و صحبت کردن یک منتقد (و مخالف) وضعیت موجود در صدا و سیماست و از این نظر صحبت‌های ایشان تازگی دارد و پخش این حرف‌ها از صدا و سیما تازگی و جذابیت خبری دارد.

      اما در مورد آن نکته‌ی انقلاب مخملی.
      ببینید از بازی با کلمات که بگذریم یعنی اسم‌ها را بگذاریم کنار. انقلاب را مردم انجام می‌دهند. انقلاب را که نمی‌شود عده‌ی کمی انجام بدهند. اگر تغییر قدرت در جامعه توسط عده‌ی کمی انجام شود اسمش انقلاب نیست. اسمش کودتاست.
      با توجه به این‌که انقلاب لزوما توسط عده‌ی خیلی زیادی از مردم انجام می‌شود، در سیستم اجتماعی-سیاسی‌ای که اجازه‌ی بروز مخالفت و تبادل آزاد افکار و همین‌طور بسترهای حقوق اجتماعی نهادینه شده باشد دلیلی برای انقلاب کردن وجود ندارد. همه‌ی این‌کشورهایی که مثال زدید صرف نظر از این که به غرب یا شرق نزدیک باشند سیستم‌های نسبتا بسته‌ی سیاسی بوده‌اند و به شیوه‌ها یا شکل‌های مختلف بخش بزرگی از مردم ناراضی.

      با تشکر.

      لایک

  6. با اینکه این برنامه رو دیدم اما خوندن گزیده‌های این صحبتا خالی از لطف نبود.ممنون
    من به ایجادشدن این فضا درتلویزیون و به یک باره اجازه صحبت دادن به مخالفین رو بهش خوش‌بین نیستم و فکر می‌کنم ماجرای جدیدی پشت این مناظره‌های جدید درراهه.در شرایطی این صحبتا و بحثا پخش میشه که تا قبل این حتی از سبز و موسوی و اینجور کلمات حتی زبانن هم استفاده نمیشد.
    امیدوارم اونایی که رسانه‌ خبرگیریشون فقط تلویزیون بود با شنیدن اینجور صحبتا و برنامه ها یکم آگاه تر به این قضایا نگاه کنن و بدونن که رسانه ملیشون تواین چند ماه چه دروغهایی تحویلون داده

    لایک

    1. البته حق دارید خوش‌بین نباشید. صرف‌نظر از علت‌هایی که پشت پخش این مناظره‌ها از صدا و سیما هست، رسیدن صدای آدم‌های معترض به گوشه و کنار ایران چیزی نیست که بتوانیم از آن به راحتی عبور کنیم. این یک نکته‌ی مثبت است.

      لایک

  7. آقای بامدادی من همیشه مطالب شما رو میخونم و استفاده میکنم.این مباحثه هم در تلویزیون اتفاق بسیار خوبیه که داره میفته که حرفهای دو طرف از کانال رسمی شنیده بشه.
    راستش میدونم وقتی در یک جوی هستیم که خوشحالیم از یک سری حرفها،اینکه من بخوام الان این لینک رو نشون شما بدم ممکنه ناراحت کننده باشه .اما به نظرم شما منطق و انصاف رو دارید پس دعوت میکنم این لینک رو در مورد صحبتهای آقای اطاعت نگاهی بندازید:
    http://alef.ir/1388/content/view/62200/
    در این لینک به برخی صحبتهای اقتصادی آقای اطاعت از منظر آمار و ارقام بانک مرکزی نقد وارد شده که بد نیست بخونیم.
    من رو ببخشید در وبلاگ شما نظر انتقادی نسبت به پستتون میگذارم.به هر حال شما مختارید که پاسخ من رو پاک کنید.

    لایک

    1. خواهش می‌کنم این طور حرف نزنید. کامنت‌های شما و ارائه‌ی لینک و اطلاعات تکمیلی چرا باید باعث ناراحتی من باشد؟ شما به من لطف می‌کنید که نظرتان را با من به اشتراک می‌گذارید.

      در مورد نوشته‌ی سایت الف، به نظر من تبادل افکار خوبی در همان کامنت‌های پای پست شده. ببینید اعداد و ارقام به تنهایی معنا ندارند. این ما آدم‌ها هستیم که بسته به نگرش و روش و هدف علمی خود به آن‌ها معنا می‌دهیم.

      اجازه دهید از میان انبوه کامنت‌های همان سایت فقط یک مثال بیاورم:

      ک اشتباه ریاضی کرده اید دوستان الفی که امیدوارم از قصد نباشد. مثالی می زنم.
      چنین بیان کرده اید که میانگین تورم در دوره اول خاتمی و احمدی نژاد برابر است و در نتیجه دروغ است که در زمان اصلاحات تورم کنترل شد و لابد تمام حرفهای اصلاحطلبها دروغ است.
      فرض بفرمایید دو دولت :
      اولی تورم 18 درصد می گیرد 11 درصد تحویل می دهد.
      دیگری 11 درصد می گیرد مثلا 17 در صد تحویل دولت بعدی می دهد.
      اگر روند کاهش نرخ تورم یکنواخت باشد. میانگین تورم در دولت دوم کمتر از دولت اول است. اما در دولت اول تورم به شدت کاهش یافته و در دومی به شدت افزایش.
      حالت اول یک حماسه اقتصادیست و حالت دوم یک فاجعه. لذا میانگین به تنهایی نمی تواند معیار کاملی باشد. به علاوه که دقیقا همین اتفاق در عالم واقع در دو دولت خاتمی و احمدی نژاد افتاده.
      عجیب است شما که سایتی هستید با تحلیلهای اقتصادی چرا به این نکته پی نبرده اید. یا شاید من دارم اشتباه می کنم.

      انفجار تورم و کم شدن قدرت خرید نسبی مردم در دولت‌ بعد از آقای خاتمی چنان بدیهی؛ ملموس و واضح است که نیازی به بازی ریاضی نداریم دوست من.

      باز هم ممنون.

      لایک

  8. ممنون از اینکه با منطق و انصاف خاص خودتون به این کامنت من و مطلب الف توجه کردید.متاسفانه در وضعیت کنونی نمیشود سایت یا صحبتی رو دید که رنگ و بوی تعصب و یک جانبه نگری و قلب واقعیت درش نباشه.این مطلب الف هم گرچه با آمار و ارقام اما براساس دیدگاههای موردنظرشان منتشر شده. اما به نظرم در خلال همین مباحثات و مطالب هستند که امثال ما با مقایسه و تفکر میتواند از میان آن مطالب،درست رو از غلط تشخیص بده.منظورم اینه که به طور خاص در اینجا بخشی از صحبت آقای اطاعت واقعیت است و بخشی از آن مطلب سایت الف.
    متاسفانه وضعیت رسانه ها چه این طرف چه اون طرف با وضع مطلوب فاصله ی زیادی دارد.یک روز خبری مینویسد که فلان دیپلمات برادر فلان مجری است و روز بعد تکذیب میشود،اون یکی هم تیتر میزند آقای اطاعت ردصلاحیت نشده بلکه رای نیاورده که بلافاصله فردایش تکذیب میشود!!!!در این میانه تصمیم گیری برای افرادی که به دور از تعصب و پیشداوری و براساس همین اخبار میخواهند تصمیمی بگیرند و عقاید خود را شکل دهند،بسیار بسیار مشکل و غیر ممکن است.
    خارج از بحث بالا با پاسخی که به کامنت دوست دیگری با نام امین داده اید بسیار موافقم که در مجموع هر آنچه پشت سر این مباحثه ها باشد،بیشتر مفید است تا مضر.

    لایک

    1. خواهش می‌کنم. ممنون از شما که پی‌گیری می‌کنید.

      بله نکته همین است. وضعیت رسانه‌ها و فضای سیاسی چنان آغشته به دروغ و تحریف است که به سختی می توان راست و دروغ یا صادقانه و ریاکارانه را از هم تفکیک کرد.

      در خدمت شما هستم دوست خوب.

      لایک

    2. سلام
      متاسفانه در بحث خبر رسانی در بعضی از سایتها شاید دروغ گفته نشه ولی اصل مطلب به نوعی با جا انداختن کامات تغییر می کنه در مورد همین رد صلاحیت آقای اطاعت 2 موضوع داریم
      1. آقای اطاعت رد صلاحیت شد ، منتها در انتخابات مجلس هفتم(7)
      2. آقای اطاعت رد صلاحیت نشد و در تهران رای نیاورد ، منتها در انتخابات مجلس هشتم

      مشاهده می کنید که یکی به اولی استناد می کنه یکی هم به دومی
      در مناظره هم واضح نبود منظور رد صلاحیت کدام انتخابات بود ولی با توجه به بحث تحسن احتمالان منظور انتخابات هفتم بوده
      ما (شنونده) باید عاقل باشه و مطالب رو با دقت و منطق بررسی کنه

      لایک

من همه‌ی کامنت‌های وارده را می‌خوانم. اما ‌لطفا توجه داشته باشید که بنا به برخی ملاحظات شخصی از انتشار و پاسخ دادن به کامنت‌‌هایی که (۱) ادبیات تند، گستاخانه یا بی‌ادبانه داشته باشند، یا (۲) در ارتباط مستقیم با موضوع پستی که ذیل آن نوشته شده‌اند نباشند و یا (۳) به وضوح با نشانی ای‌میل جعلی نوشته شده باشند معذور هستم. در صورتی که مطلبی دارید که دوست دارید با من در میان بگذارید، از صفحه‌ی تماس استفاده کنید. با تشکر از توجه شما به بامدادی.

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: