مواظب باشید: امکانات جدید گوگل‌ریدر خطرناکند

بی‌شک امکان جدید گوگل‌ریدر که به خوانندگان اجازه به اشتراک گذاشتن همراه با یادداشت را می‌دهد، امکانی مورد نیاز، ضروری و عالی است. برای آشنایی بیشتر با این امکانات نوشته‌های یک‌فتحی و یک‌پزشک را ببینید.

اما شیوه‌ای که گوگل برای پیاده‌سازی آن انتخاب کرده است مورد بحث است. چرا که گوگل به کاربران اجازه می‌دهد حتی محتوای مطالب دیگران را تغییر دهند. این موضوع می‌تواند به بی‌اعتمادی خوانندگان یا سردرگمی آن‌ها منجر شود، چرا که مطالب به اشتراک گذاشته شده لزوما مطالب اصلی نیستند.

برای این‌که بهتر متوجه این خطر شوید یک مثال عملی می‌زنم. یکی از نوشته‌های بامدادی را به عنوان «کاریکاتور روز: استاندارد دوگانه» به کمک این امکان جدید گوگل‌ریدر به اشتراک می‌گذارم اما کاملا محتوای آن‌را عوض می‌کنم.

1. مطلب اصلی من در بامدادی

GoogleReader-Flaw-before

2. همان مطلب پس از به اشتراک گذاشته شدن

همان مطلب را به اشتراک می‌گذارم، اما به گونه‌ای دیگر: به عمد محتوای مطلب را کاملا عوض می‌کنم.

GoogleReader-Flaw-after

3. پس خوانندگان چگونه اعتماد کنند؟

 

GoogleReader-Bamdadiblog

تا جایی که موضوع فقط تغییر عنوان و اضافه کردن یک یادداشت باشد که مشکلی نیست و خیلی هم خوب و جالب است. اما وقتی کار به تغییر محتوا برسد جایی از کار می‌لنگد. چرا که کاربرانی که صفحه اشتراک‌های گوگل‌ریدری من را می‌خوانند نمی‌توانند به اصالت محتوای مطالبی که به اشتراک گذاشته‌ام اطمینان کنند. این موضوع می‌‌تواند به از دست رفتن اعتبار مطالب اشتراکی منجر شود.

گوگل باید این امکان را بردارد

به نظر من گوگل باید به سرعت و قبل از این‌که کار به جاهای باریک کشیده شود، این امکان را اصلاح کند. یعنی کماکان به کاربران امکان تغییر عنوان یا اضافه کردن یادداشت را بدهد، ولی اجازه تغییر در متن اصلی پست را ندهد.

کاربران نباید امکان تغییر محتوای مطالبی که به اشتراک می‌گذراند را داشته باشند.

بعد از تحریر

چند نکته جالب هم که برگرفته از کامنت‌های دوستان است اضافه می‌کنم که نظرات مخالف، یعنی دوستانی که به نظر می‌رسد با نظر من مبنی بر خطر تغییر محتوای مطالب به اشتراک گذاشته موافق نیستند هم منعکس شده باشد:

  • روبو اعتقاد دارد چون لینک به اصل مطلب در هر حال وجود دارد، کاربران همیشه می‌توانند مطلب‌ به اشتراک گذاشته شده را با مطلب اصلی مقایسه کنند.
  • همچنین آریا معتقد است موارد مفید استفاده از امکان ویرایش محتوا هم بسیار است، مثلا خلاصه کردن، حذف تبلیغات یا موضوعات غیر مرتبط.
  • کیوان آزاد بودن ویرایش محتوای مطالب به اشتراک گذاشته شده را با آزادی تغییر محتوا در ویکی‌پدیا مقایسه کرده که به نظر من مقایسه بسیار جالبی است چون تاکید برآزادی عمل کرده.
  • همانطور که دوست دیگری به نام علی شمس صادقانه گفته «داشتن آزادی بهتر از نداشتنشه!».
  • در ضمن تعدادی از این دوستان هم معتقدند چون بیشتر لینک‌های اشتراکی را دوستان افراد می‌خوانند، گوگل فرض را بر اعتماد گذاشته است.

مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

گفتگوی سه بُعدی با فرندفید

به محض ورود به محیط فرندفید (FriendFeed) متوجه متفاوت بودن تجربه آن با سایر سرویس‌های تبادل نظر یا گفتگو می‌شوید. به نظرم رسید برای مدل کردن این تفاوت و مقایسه آن با تجربه‌های سنتی‌تر گفتگوی مجازی از مفهوم «بُعد» استفاده کنم. در صورتی که برای بهتر شدن این مدل نظری دارید لطفا دریغ نکنید.

گفتگوی بدون بعد (نقطه‌ای)

پشت کامپیوتر خود نشسته‌اید و اتصال به شبکه یا اینترنت ندارید و با خودتان زیر لب حرف می‌زنید.

  • مخاطبین گفتگو: محدود (هیچ‌کس)
  • سرویس شبکه‌ای مورد استفاده طرفین گفتگو: محدود (وجود ندارد)

0-dimension-chat

گفتگوی یک بعدی (خطی)

یکی از نرم‌افزارهای سنتی چت مانند یاهو مسنجر یا گوگل‌تاک را اجرا کرده‌اید و در حال گفتگو با یکی از دوستان مجازی خود هستید.

  • مخاطبین گفتگو: محدود (یک نفر)
  • سرویس شبکه‌ای مورد استفاده طرفین گفتگو: محدود (یک)

1-dimension-chat

گفتگوی دوبعدی (صفحه‌ای‌)

داخل اتاق گفتگوی یک سرویس مشخص مانند یاهو هستید و با عده‌ای از دوستان مجازی که همه از همان سرویس استفاده می‌کنند چت می‌کنید.

  • مخاطبین گفتگو: نامحدود (یک نفر یا بیشتر)
  • سرویس شبکه‌ای مورد استفاده طرفین گفتگو: محدود (یک)

2-dimension-chat

گفتگوی سه‌بعدی (حجمی)

داخل سرویسی مانند فرندفید (FriendFeed) هستید و با عده‌ای از دوستان مجازی خود که هر کدام از سرویس‌های مختلفی استفاده می‌کنند گفتگو می‌کنید. یکی در تویتر می‌نویسد و دیگری لینکی را به اشتراک گذاشته یا در وب‌لاگش پستی را ارسال کرده. هر یک از کاربران از هر سرویسی که استفاده کند می‌تواند با باقی کاربران گفتگو کند. در حال حاضر امکان گفتگوی مستقیم میان کاربران و سرویس‌های مختلف وجود ندارد (مثلا نمی‌شود از داخل فرندفید کامنت برای یک وب‌لاگ گذاشت)

  • مخاطبین گفتگو: نامحدود (یک نفر یا بیشتر)
  • سرویس شبکه‌ای مورد استفاده طرفین گفتگو: نامحدود (یک‌سرویس یا بیشتر)

3-dimension-chat

در آینده شاهد گفتگوی سه‌بعدی به معنی واقعی خواهیم بود. یعنی همه کاربران مجازی می‌توانند از طریق سرویس‌های مختلف به طور مستقیم با یکدیگر ارتباط برقرار کنند (مثلا از داخل فرندفید پای فیلمی در توتیوب کامنت بگذارند). در حال حاضر این امکان فقط برای تویتر (Twitter) وجود دارد و می‌توانید از داخل فرندفید پاسخ دیگران را در تویتر بدهید.

نمونه‌ی گفتگوی سه‌بُعدی در فرندفید

 

نکته: شیوه ارتباطی را هم می‌توان به این مدل اضافه کرد. مثلا یک بعد جدید می‌تواند «متن»، «صدا»، «تصویر» یا ترکیب آن‌ها مانند «صدا و تصویر» باشد.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

خبرگزاری فارس و دو راه حل

مدیر عامل خبرگزاری فارس در مصاحبه‌ای فاش کرد نوشتن وب‌لاگ را برای خبرنگاران خبرگزاری فارس ممنوع کرده است:

من با این چیزی که بین خبرنگاران مُد شده که در حالی‌که فعال رسانه‌ای هستند وب‌لاگ هم درست می‌کنند، مخالفم و آن را مطلوب نمی‌دانم. این‌که یک خبرنگاری (که واجد ابزار رسانه‌ای برای ارایه پیام به جامعه است) وقت زیادی را برای وب‌لاگ شخصی‌اش بگذارد، بیش از آنکه نشان نخبه‌گرایی و اطلاع‌رسانی باشد، بخاطر «مطرح کردن» خودش است.

در صورتی که این صحبت‌ها واقعیت داشته باشد و تکذیب نشود یا محترمانه پس گرفته نشود، به نظر من دو راه حل برای خبرگزاری فارس وجود دارد:

راه حل اول:

خبرگزاری فارس هر روز صبح اول وقت خبر زیر را به سراسر جهان مخابره کند:
«به گزارش خبرگزاری فارس مرغ یک پا دارد و شتر خزنده‌ای با سه بال است. خورشید دور مکعبی به نام زمین می‌گردد. درخت یک حشره موذی است که در سواحل مریخ یافت می‌شود. در ضمن ماست هم سیاه است، همواره سیاه بوده و خواهد بود.»

راه حل دوم:

خبرگزاری فارس مدیرعامل این خبرگزاری را به علت قدم زدن در دوران ما قبل تاریخ و فاصله بی‌نهایت زیادی که با درک اهمیت و ضرورت رسانه‌های اجتماعی و فن‌آوری‌های شبکه‌ای و انقلاب انفورماتیک دارد برکنار کند.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

آموزش گام به گام خوراک و خوراک‌خوانی توسط وب‌لاگ‌نویسان فارسی

امروز روز اول ماه مه «‌روز جهانی خوراک» است؛ اما «روز جهانی کارگر» نیز هست. اولی طرحی‌ست نوین که قصد ترویج فن‌آوری‌های شبکه‌ای و رسانه‌های اجتماعی را دارد و دومی رسمی‌است کهن که سعی در یادآوری آرمان عدالت‌خواهی و تعادل در جامعه بشری را دارد. اگر خوب دقت کنیم هر دوی این رسم‌ها هدف مشابهی را دنبال می‌کنند: آزادی و برابری همه انسان‌ها. با گسترش فن‌آوری‌های شبکه‌ای و به خصوص رسانه‌های اجتماعی مردم امکان بیشتری برای بیان آزاد افکار خود پیدا می‌کنند و این به آن‌ها قدرت بیشتری برای رویارویی با ارباب تمرکز‌گرا و اقتدارگرا در سراسر جهان می‌دهد. دومی هم که روشن است هدفی جز آزادی و برابری مردم جهان دنبال نمی‌کند.

هر دوی این روزهای قدیم و جدید و «مهم» گرامی باد.

اما همان‌طور که گفته شد امروز روز جهانی خوراک (feed یا همان غلط متداول RSS) است. به همین مناسبت تصمیم گرفتم به جای این‌که با نوشته‌های خود آب در هاون بکوبم مجموعه‌ای از نوشته‌های خوب آموزشی اهالی وب‌لاگستان را درباره خوراک و خوراک‌خوانی گردآوری کنم. طبیعی است که مطالب زیادی در این‌باره نوشته شده و من فقط چند نمونه جالب را ذکر می‌کنم. اگر شما هم مطلب آموزشی درباره خوراک نوشته‌اید و مایل هستید در این‌جا اشاره شود لینک‌اش را بدهید.

با تشکر فراوان از میلاد عزیز (MrWebLog) که اولین بار روز خوراک را به من معرفی کرد و تشویق کرد دراین‌باره فکر کنم و بنویسم (مشترک این وب‌لاگ شوید).

RSSDay-Bamdadi

rssdaylogo1-1

توجه: این فهرست ممکن است به تدریج اضافه شود. اگر مطلب خوبی می‌شناسید معرفی کنید.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

روش ارسال خودکار لینک‌های خوشمزه به وب‌لاگ

همانطور که قبلا هم توضیح دادم لینکدونی یا لینک‌های خوشمزه را از مهمترین بخش‌های وب‌لاگ‌ می‌دانم. انتخاب لینک‌ و دادن کامنت یا شرح کوتاه برای هر کدام از آن‌ها و ارسال آن به سایت‌های نشانه‌گذاری اجتماعی (Social BookMarking) مانند del.cio.us به هیچ عنوان دست‌کمی از نوشتن یک پست کامل و مفید ندارد.

گذاشتن این لینک‌ها در قسمت سایدبار یا ارسال آن در خوراک توسط فیدبرنر؛ آن‌طور که متداول است؛ راه‌حل خوبی نیست چرا که لینک‌ها به صورت ماندگار در خود وب‌لاگ و آرشیو آن ثبت نمی‌شوند و خواننده‌گان هم امکان کامنت گذاشتن برای آن‌ها را ندارند. فراموش نکنید این لینک‌ها وب‌لاگ شما را به مطالب وب‌لاگ‌ها یا وب‌گاه‌های دیگر مرتبط می‌کنند و حضور آن‌ها در آرشیو وب‌لاگتان به افزایش اعتبار و نفوذ شبکه‌ای وب‌لاگ شما کمک می‌کند. مگر وب‌لاگ نوشتن چیزی جز یک فرایند «گروهی-شبکه‌ای» است؟

در همین راستا مدت‌ها به دنبال روشی بودم که بتوانم به صورت خودکار لینک‌های خوشمزه‌ یا لینکدونی‌ام را در خود وب‌لاگ به صورت پست داشته باشم. یعنی مثلا هر روز به صورت خودکار لینک‌های انتخاب شده در 24 ساعت اخیر همراه با کامنت به صورت یک پست به بامدادی ارسال شود. خوش‌بختانه چنین روشی وجود دارد و بسیار هم ساده است. چون بعضی از دوستان در این زمینه سئوال کردند بهتر دیدم همین‌جا خلاصه روش را معرفی کنم. روش مربوط به وردپرس را شرح می‌دهم اما در مورد بلاگر نیز تقریبا همین است.

مراحل

1. برای این‌کار اول باید یک حساب در del.ico.us داشته باشید. به قسمت «تنظیمات» (Settings) بروید:

del.ico.us-1

2. روی گزینه «ارسال روزانه به وب‌لاگ» (daily blog posting) کلیک کنید:

del.ico.us-2

3. روی گزینه «افزودن یک چیز جدید» (add a new thingy) کلیک کنید:

del.ico.us-3

4. فرم «مشخصات وب‌لاگ» خود را پر کنید:

del.ico.us-4

بهتر است از یک نام کاربری مخصوص ارسال لینکدونی استفاده کنید. این نام کاربری محدودیت دسترسی به وب‌لاگ شما را دارد و فقط می‌تواند مطلب ارسال کند. در مورد بامدادی من از نام کاربری bamdadicont استفاده می‌کنم که سطح دسترسی contributor دارد.

مشخصات فرم برای وب‌لاگ‌های وردپرس به این ترتیب است:

job_name: نامی که می‌خواهید به این افزونه در del.ico.us بدهید.

out_name: نام کاربری وب‌لاگ شما

out_pass: کلمه عبور نام کاربری بالا

out_url: نشانی XML-RPC وب‌لاگ شما. در مورد وردپرس به این صورت است: https://bamdadi.wordpress.com/xmlrpc.php

out_time: زمانی از شبانه‌روز که مایلید لینک‌های روزانه ارسال شود (بر حسب زمان گرینیچ)

out_blog_id: شماره وب‌لاگی که می‌خواهید ارسال کنید (اگر فقط یک وب‌لاگ دارید عدد 1 را وارد کنید)

out_cat_id: (اختیاری) شماره دسته‌بندی که می‌خواهید مطالب لینکدونی تحت آن ارسال شود.

5. اصلاحات نهایی

از این به بعد به صورت خودکار لینک‌هایی که خوشمزه کرده‌اید به وب‌لاگتان به صورت یک پست ارسال می‌شود. ممکن است دوست داشته باشید عنوان آن‌را عوض کنید؛ مثلا من عنوان آن‌را به «لینک‌های روز…» تغییر می‌دهم. همچنین می‌توانید دسته‌بندی (مثلا لینکدونی) یا برچسب‌های متناسب را به این پست بیافزایید. این کارها به صورت دستی انجام می‌شود ولی به زیبایی و خواناتر شدن محصول نهایی بسیار کمک می‌کند.

del.ico.us-5

سعی کردم توضیحات به اندازه کافی واضح باشد. اما به هر حال اگر مشکلی بود حتما بپرسید. امیدوارم شاهد حضور هر چه بیشتر لینکدونی‌ها در خود وب‌لاگ باشیم.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

آدابِ معاشرت در شهری به نام وبلاگستان

به بهانه نوشته‌های اخیر خواب بزرگ و سی‌ و پنج درجه درباره وسوسه‌ها و مصائب لینک‌دادن یا لینک‌ندادن…

آداب ِ معاشرت در دنیای واقعی

handshake_01در دنیای واقعی بسیاری از رفتارها برای «ما» به عنوان «شهروندان جامعه» جا افتاده است. آن‌ها را به عنوان یک «مجموعه رفتاری» پذیرفته‌ایم چرا که پذیرفتن آن‌ها زنده‌گی‌مان را به عنوان عضوی از گروه راحت‌تر یا مطلوب‌تر می‌کند و ضرر چندانی هم ندارد ولی مخالفت کردن با آن‌ها احتمالا دردسر زیادی ایجاد می‌کند و سود چندانی هم ندارد. مثال ساده‌اش هم این است: اگر فردی ناآشنا ولی با رفتاری دوستانه و مودبانه در خیابان به ما «سلام» کند و دست‌اش را به سوی ما دراز کند پاسخ سلام‌اش را می‌دهیم و دستش را خواهیم فشرد، چه برسد به همسایه‌ها و هم‌محله‌ای‌ها که احترام‌شان را همیشه نگاه می‌داریم و چه بسا گاه و بی‌گاه احوال خانواده‌ یا کسب و کارشان را هم بپرسیم.

این‌ افراد لزوما دوستان ما نیستند و کاری هم به زنده‌گی خصوصی ما ندارند. با این وجود ما داشتن رفتار دوستانه و مودبانه با آن‌ها را مطلوب و تا حدی ضروری می‌دانیم؛ چرا که می‌خواهیم در کنار این افراد زنده‌گی کنیم و داشتن امنیت و آسایش روانی‌‌ در محیط زنده‌گی‌مان را دوست داریم. این سلام و احوال‌پرسی‌های چند دقیقه‌ای و بی‌ضرر به زنده‌گی شخصی و خصوصی ما آسیبی وارد نمی‌کند: کماکان افکار و ایده‌های خودمان را داریم و با دوستان یا افرادی که تعلق خاطر داریم یا طرز فکر یا احساس‌شان را می‌پسندیم معاشرت می‌کنیم.

حسن ِ همجواری ِ مجازی 

وب‌لاگ به عنوان بارزترین مصداق‌ «رسانه‌ اجتماعی» در ذات خود محیطی «اجتماعی» و «گروهی» است و این به معنی نداشتن حریم خصوصی یا روابط دوستانه و صمیمانه نیست. چرا که این‌دو در تضاد با هم نیستند. اگر وبلاگستان را به جامعه‌ای بزرگ تشبیه کنیم، زنده‌گی در این جامعه آداب و رسومی می‌طلبد. در چنین جامعه‌ای به اقتباس از دنیای واقعی (شاید) رسم ادب ایجاب کند پاره‌ای ملاحظات «بی‌ضرر» ولی «مفید برای روحیه‌ اجتماعی» را رعایت کنیم.

  • اگر کسی به من ای‌میل زد یا در وب‌لاگ‌ام کامنت گذاشت و پرسش یا موضوعی برای مطرح کردن داشت، پاسخ‌اش را هر چند کوتاه می‌دهم، همان‌گونه که اگر در خیابان شخصی از من نشانی‌ بپرسد، تا حد امکان راهنمایی‌اش می‌کنم…
  • اگر وب‌لاگ نویسی به من در وب‌لاگ‌اش لینک داد و من از این قضیه با خبر شدم، به او در وب‌لاگ خودم لینک می‌دهم، همان‌گونه که اگر یک همسایه یا هم‌محله‌ای به من سلام کند به او سلام می‌کنم و احوال‌اش را می‌پرسم. فراموش نکنیم در دنیای مجازی لینک دادن به نوعی همان همسایه شدن است…

یک پارادوکس و یک راه حل

از یک‌سو می‌خواهیم دوستان و همفکران مجازی خود را دست‌چین کنیم و از سوی دیگر شاید بخواهیم آداب و معاشرت دنیای مجازی را رعایت کنیم و به هر شخصی که به ما لینک داده لینک بدهیم. به ظاهر شبیه یک تناقض‌نما یا پارادوکس می‌رسد!

راه حل شخصی من برای حل این معمای کوچک وب‌لاگی (میان حق شخصی به انتخاب دوستان وب‌لاگی و احترام به ماهیت گروهی یا اجتماعی وب‌لاگ) میانه‌روی است. وب‌لاگ‌هایی را که دوست دارم در «محله‌های نزدیک» قرار می‌دهم، وب‌لاگ‌هایی که بیشتر جنبه تبادل لینک دارند را در «محله‌های دور». به این ترتیب در سطح شبکه‌ای ارتباط خودم را با «همسایه‌هایم» تایید می‌کنم و در سطح مفهومی نیز بر سلایق و دوستانم تاکید می‌کنم. به عبارت دیگر :

با همسایه‌ها «سلام و احوال‌پرسی» می‌کنم و با دوستانم «معاشرت».  

city

خیلی دور،  خیلی نزدیک

به دلایل واضح در دنیای مجازی آدم‌ها از هم «خیلی دور» و به هم «خیلی نزدیک» هستند. از هم «خیلی دور» هستند چون غالبا هویت واقعی یکدیگر را نمی‌دانند و برخوردهایشان محدود به کیبرد و صفحه نمایش است که رنگ و بو یا «جاذبه وحشی غریزی» ندارد. اما آدم‌ها در این دنیای مجازی به شیوه‌ای اعجا‌ب‌آور به هم «نزدیک‌اند» چرا که «فاصله‌های مکانی» به یک «لینک» یا «کلیک ساده ماوس» و «فاصله‌های زمانی» به قابلیت بازخوانی حال و گذشته یکدیگر در لابه‌لای آرشیوهای دیجیتال اینترنت (همیشه قابل دسترس) تقلیل داده شده است.

به احترام این همه آدم‌های «خیلی دور و خیلی نزدیک»  و به خصوص  همسایه‌های مجازی‌مان، در «لینک‌» دادن یا «سلام» کردن سهل‌گیرتر باشیم و به این ترتیب  «شهر مجازی» نوظهورمان را به محیطی «دارای فرهنگ و همبسته‌گی اجتماعی بالا» تبدیل کنیم.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

منظومه وبلاگستان فارسی

محققین دانشگاه حقوق هاروارد تحقیقی در رابطه با وب‌لاگستان فارسی انجام داده‌اند که با توجه به روش‌مندی علمی و نتایج بسیار جالب آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. (متن کامل آن‌را می‌توانید از این‌جا دریافت کنید). با توجه به این‌که بسیاری از خواننده‌گان فارسی‌زبان ممکن است نتوانند متن اصلی را به زبان انگلیسی مطالعه کنند در این‌جا چند برش خلاصه شده و چند نمودار از این تحقیق را می‌آورم و برای سهولت نمودارها را ترجمه و بعضا زیرنویسی کرده‌ام.

گروه‌بندی وب‌لاگ‌ها

وب‌لاگ‌های فارسی و در واقع وب‌لاگ‌نویسان را به چهار دسته بزرگ تقسیم می‌کنیم:

  1. طرفداران‌ جدایی دین از سیاست (سکولار) / اصلاح‌طلبان (secular/reformist)
    «ایرانیان خارج از کشور و سکولار» با علامت اختصاری secPat
    «اصلاح‌طلبان سیاسی» با علامت اختصاری refPol بیشتر روزنامه‌نگاران معترض یا وب‌لاگ‌نویس‌های مشهوری که در سال‌های اخیر از ایران رفته‌اند، همین‌طور منتقدان همیشه‌گی حاکمیت ایران در خارج از کشور
  2. محافظه‌کاران / مذهبی‌ها (conservative/religious)
    «محافظه‌کاران سیاسی» با علامت اختصاری conPol
    «جوانان مذهبی» با علامت اختصاری relYth
    «دوازده‌امامی‌ها» یا وب‌لاگ‌نویسانی که شدیدا طرفدار نظام جمهوری اسلامی، انقلاب، فلسفه سیاسی اسلام و نگرش خاصی به شیعه هستند با علامت اختصاری Twelver یا 12er
  3. ادبیات فارسی و شعر (persian poetry and literature) با علامت اختصاری poet وب‌لاگ‌هایی که درباره شعر و ادبیات فارسی می‌نویسند.
  4. شبکه‌های ترکیبی (mixed networks) با علامت اختصاری mixNet نسبتا متفاوت با سه دسته قبلی از این لحاظ که پراکنده‌گی بالا دارند (غیر متمرکز هستند). دارای ایدئولوژی مشابهی نیستند و متشکل از گروه‌های کوچک‌تری هستند که از لحاظ سلیقه‌ها یا عضویت در شبکه‌های اجتماعی با هم پیوند دارند. مثلا وب‌لاگ‌هایی با محوریت ورزش، فرهنگ اقلیت یا رسانه‌های مردم‌پسند.

منطومه وبلاگستان فارسی

اگر وبلاگستان فارسی را یک منظومه ستاره‌ای تصور کنیم، گروه‌های یاد شده به صورت زیر نمودار می‌شوند:( تصویر اصلی بدون ترجمه‌های من)

Iran_blogosphere_map

وضعیت مکانی

وب‌لاگ نویسان ایرانی بیشتر داخل ایران هستند، اما در گروه «ایرانیان خارج از کشور و سکولار» (secPat) ، اقلیت بزرگتری خارج از ایران هستند:

location

وضعیت جنسیت

در کل تعداد وب‌لاگ‌نویسان مرد (مذکر) بیشتر است ولی در بعضی قسمت‌ها مانند «ایرانیان خارج از کشور و سکولار» (secPat)، «شعر و ادبیات» (poet) و به خصوص «شبکه‌های ترکیبی» (mixNet) زنان وب‌لاگ نویس اقلیت‌های بزرگ‌تری را تشکیل می‌دهند:

gender

وضعیت گمنامی

برخلاف انتظار گروه «طرفداران‌ جدایی دین از سیاست (سکولار) / اصلاح‌طلبان» (secular/reformist) ، حتی آن‌هایی که از داخل ایران می‌نویسند، چندان علاقه‌ای به گمنام نوشتن ندارند و بیشتر از «نام» در وب‌لاگ‌هایشان استفاده می‌کنند. این درحالی‌است که وب‌لاگ‌نویس‌های «محافظه‌کار سیاسی» و «شبکه‌های مختلط» تمایل بیشتری به عدم استفاده از نام دارند. به طور نسبی گروه «شاعرها» بیشتر از سایر گروه‌ها متمایل با استفاده از «نام‌هایی» است که به نظر واقعی می‌رسند.

anonymity

وضعیت سنی

آمارهای توزیع سنی (برای وب‌لاگ‌هایی که سن نویسنده آن‌ها قابل تخمین بوده) نشان می‌دهد طیف جوان در وب‌لاگستان بیشتر است:

توزیع سنی وبلاگنویسان ایرانی

موضوعات مورد بحث

topics-politics-public-affair

topic-islam-religion

topic-personal-life

topic-topical

وضعیت فل…ل…ت…ر شدن وب‌لاگستان

در دو نمودار زیر می‌توانید قسمت‌های قابل دیده شدن و غیرقابل دیده شدن وب‌لاگستان فارسی را مشاهده کنید. همانطور که دیده می‌شود بیشتر از همه وب‌لاگ‌های اصلاح‌طلبان یا افراد سکولار محدود شده است.

visible-blocked

یا به صورت عددی:

visible-blocked-table

وب‌لاگستان فارسی یک‌دست نیست

در مقدمه تحقیق فوق آمده است:

برخلاف نظر عمومی که وبلاگ نویسان ایرانی از گروهی دموکرات منتقد حکومت ایران تشکیل شده است، ما متوجه حضور طیف گسترده‌ای از عقاید از مذهبی‌های محافظه‌کار تا گروه ‌های سکولار و اصلاح‌طلب شدیم با موضوعات مورد بحثی که از سیاست و حقوق بشر گرفته تا شعر و مذهب و فرهنگ عامه را شامل می‌شود. تحقیق ما نشان می‌دهد که در واقع منظومه وبلاگستان فارسی یک فضای بحث و گفتگو با حدود 60000 وب‌لاگ فعال است که در آن وب‌لاگ‌نویسانی با عقاید و سلایق گوناگون حضور دارند.

متن کامل

در صورت علاقه تاکید می‌کنم متن کامل گزارش این تحقیق را از این‌جا دریافت و مطالعه کنید. چون علاوه بر نمودارها، تحلیل‌های روشن‌گری نیز ارائه داده است. ترجمه، جدا کردن نمودارها و زیرنویسی آن‌ها در محیط گرافیکی چند ساعت وقت گرفت، امیدوارم حاصل کار برای آشنایی خواننده فارسی‌زبان با تحقیق انجام شده و ایده‌های حاصل از آن مفید واقع شود.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

چرا خودتان را دوست ندارید؟

یک سئوال همیشه توی ذهنم بوده، اما از پرسیدن‌اش خودداری کرده‌ام. اما امروز با دیدن داشبورد جدید وردپرس احساس می‌کنم باید بپرسم. یک سئوال ساده دارم از همه دوستان عزیزی که از وردپرس یا وردپرس دات کام استفاده نمی‌کنند: «چرا خودتان را دوست ندارید؟»

wordpress.com

خودتان را دوست داشته باشید؛ به خودتان فرصت بدهید

اگر خودتان را دوست دارید فقط 5 دقیقه داخل وردپرس دات کام شوید. یک نام کاربری و یک وب‌لاگ آزمایشی درست کنید و یک پست آزمایشی بنویسید. فقط 5 دقیقه!


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

شهروند اینترنتی کیست؟

netizen-logoاصطلاح «شهروند اینترنتی» یا «نِت‌وَند» (Netizen یا Cybercitizen) برای توصیف کاربری که در گروه‌ها و اجتماعات دنیای آن‌لاین فعالیت دارد به کار برده می‌شود. «شهروند اینترنتی» با استفاده از اینترنت به ایجاد یا گسترش گروه‌های آن‌لاین کمک می‌کند، با دیگر شهروندان اینترنتی تبادل فکر و ایده می‌کند، اطلاعات و دانش موجود را منظم یا تکمیل می‌کند و از اینترنت به عنوان بستری برای رشد و بالنده‌گی فکری و اجتماعی استفاده می‌کند. اگر اینترنت را یک کشور فرض کنیم، شهروند اینترنتی یکی از شهروندان قانونی این کشور محسوب می‌شود.

واژه‌شناسی

اصطلاح «شهروند اینترنتی» را برای اولین بار آقای مایکل هاوبن (Michael Hauben) به‌کار برد و در واقع اختراع کرد. او با زیرکی واژه‌های شهروند (Citizen) و شبکه (Network) یا اینترنت (Intenret) را به هم پیوند زد و واژه معنادار و زیبای Netizen را ساخت. واژه‌ای که در خود مفهوم شهروندیت یعنی دارای حق و حقوق شهروندی بودن و شبکه به معنای ارتباطات نوین را نهفته دارد.

testacb

همه کاربران اینترنت که از امکانات آن در خانه، محل کار یا مدرسه یا جاهای دیگر استفاده می‌‌کنند «شهروندان اینترنتی» هستند.

اما شهروندان اینترنتی که دانش بیشتری درباره اینترنت، شبکه و «شبکه‌ٔ شبکه‌ها» دارند مسئولیت بیشتری در قبال گسترش و رشد کاربرد اینترنت دارند. این مسئولیت از نوع خودانگیخته است، یعنی شخصی که بینش شبکه‌ای بیشتری دارد خود به خود در قبال توسعه و رشد آن احساس مسئولیت بیشتری می‌کند. همچنین مسئولیت این افراد برای تشویق و گسترش آزادی بیان و دسترسی آزاد به اطلاعات طبعا بیشتر است.

شهروندان اینترنتی و کاربران مولف‌

user-authorsمفهوم شهروند اینترنتی بی‌شباهت به مفهوم «کاربران مولف» که پیش از این دو موردش نوشته بودم نیست. هر دو ساکن دنیای آنلاین هستند، هر دو در حرکت‌های شبکه‌ای و گروهی مشارکت می‌کنند، از آن تاثیر می‌گیرند و بر آن تاثیر می‌گذارند و هر دو از حالت مصرف کننده محض اطلاعات خارج شده و «تولید کننده اطلاعات» هستند.

حقوق شهروندان اینترنتی

Cyberrightهمانگونه که «شهروندان» یک کشور دارای مجموعه‌ای از حقوق شهروندی هستند (مثلا حق تحصیل، حق خروج از کشور، حق خرید و فروش ملک، …)، شهروندان اینترنتی نیز دارای حقوقی هستند که باید به رسمیت شناخته شود. مهم‌ترین این حقوق «حق آزادی بیان» در اینترنت و «حق دسترسی آزاد به اطلاعات» است.

مفهوم و اهمیت «شهروند اینترنتی» در جوامعی که با محدودیت آزادی بیان مواجه هستند (مثل ایران یا چین) پررنگ‌تر است. چرا که در این جوامع هنوز حق و حقوق شهروندان در اینترنت به درستی تضمین نمی‌شود. حق دسترسی آزاد به اطلاعات با محدودیت و فی-ل.تر شدن، و حق آزادی بیان با روش‌های سرکوب یا تهدید از شهروندان اینترنتی گرفته می‌شود.

همانند همه حقوق شهروندی که در طول تاریخ توسط پایداری و مبارزه مردم به دست آمده و نهادینه شده است، حقوق شهروندان اینترنتی نیز فقط با همیاری، پشتکار و دانش همه‌گانی به دست خواهد آمد.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

فیس‌بوک دوستان شما را پیدا می‌کند

در مورد «سیستم‌های پیشنهاددهنده» (Recommendation Systems) قبلا نوشته بودم. این سیستم‌ها بر اساس اطلاعات مفصلی که از نحوه فعالیت کاربران (سلیقه آن‌ها) گردآوری می‌کنند به کاربر پیشنهادهایی می‌دهند که به احتمال زیاد مورد توجه او قرار خواهد گرفت.

برای اطلاعات بیشتر نوشته‌های قبلی‌ام با عنوان «آشنایی با سیستم‌ها پیشنهاددهنده و جای‌گاه آن‌ها در وب‌ آینده» یا «فیلم بعدی که می‌بینید چیست؟»  را بخوانید.

facebooklogofresh این‌جا خواندم که «شبکه اجتماعی فیس‌بوک» (FaceBook) در یک حرکت انقلابی ولی بی‌سر و صدا چنین امکانی را فراهم آورده است. در واقع فیس‌بوک «سیستم پیشنهاد دهنده دوست» را راه‌اندازی کرده است و بر اساس تحلیل شبکه دوستان شما افرادی را که احتمال می‌دهد شما هم بشناسید به شما معرفی می‌کند.

 people-you-may-knowاگرچه فیس‌بوک اولین شبکه اجتماعی‌ای نیست که «سیستم پیشنهاد دهنده دوست»‌ ارائه می‌دهد (LinkedIn قبلا این‌کار را می‌کرد) اما چنین حرکتی از سوی روبه‌رشدترین شبکه اجتماعی موجود قابل توجه است و می‌تواند زمینه را برای انواع پیچیده‌تر «سیستم‌های پیشنهاد دهنده افراد» فراهم کند.

پتاسیل بزرگ

فکرش را بکنید «سیستم‌های پیشنهاد دهنده» در «شبکه‌های اجتماعی» چه پتانسیلی عظیمی دارند. ساده‌ترین‌اش همین است که الان می‌بینید، معرفی دوستان احتمالی شما. اما می‌تواند متنوع یا پیچیده‌تر هم باشد.

مثال ساده: فرض کنید قصد سفر به کشوری خاص را دارید و دوست دارید در کشور مقصد کسی را بیابید که شما را راهنمایی کند و در صورت امکان با شما همسفر باشد. یک «سیستم‌ پیشنهاد دهنده مناسب+شبکه‌ اجتماعی» می‌تواند بهترین همسفر یا راهنما را در کشور مقصد برای شما انتخاب کند. هر چه باشد خلق و خو و نوع دوستان شما توسط سیستم شناخته شده است و کافی است نمونه نزدیک آن را در کشور مقصد بیابد. احتمالا کسی که خودش علاقه‌مند به همسفر شدن با کسی مثل شما باشد.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

اپل ناجوانمردانه قلب فایرفاکس را نشانه می‌گیرد

حتما خبر دارید که شرکت اپل هفته پیش برای اولین‌بار نسخه نهایی مرورگر سافاری را برای کابران ویندوز ارائه داد. ارائه این مرورگر حق انتخاب کاربران را افزایش می‌دهد و بازار رقابت را نیز داغ‌تر می‌کند و به خودی‌خودی خبر خوبی است. اما مشکل این‌جاست که اپل برای بازاریابی و گسترش محبوبیت محصول جدید خود از قدرت و نفوذ خود در بازار به شیوه‌ای بحث‌برانگیز استفاده می‌کند.

توجه: این نوشته در پی مقایسه فنی امکانات مرورگر سافاری با سایر مرورگرها نیست.

روش بحث‌برانگیز ارائه سافاری

اپل دارای بزرگترین فروشگاه‌‌ فروش موسیقی آن‌لاین در جهان است (70 درصد فروش جهانی موسیقی از طریق اینترنت ، 6 میلیون آهنگ، 4 میلیارد فروش). همین‌طور دستگاه‌های پخش موسیقی آی‌پاد اپل محبوبیت‌ترین در بازار هستند (110 میلیون آی‌پاد تاکنون فروخته شده). فروشگاه‌ موسیقی اپل و دستگاه‌های آی‌پاد این شرکت هر دو از طریق نرم‌افزاری به نام iTunes مدیریت می‌شوند. پس می‌توان گفت دست کم کابرانی که از آی‌پاد استفاده می‌کنند روی کامپیوتر شخصی خود نرم‌افزار iTunes را هم دارند.

همه کاربرانی که iTunes دارند به صورت خودکار سافاری (Safari) را نیز دریافت می‌کنند: به عنوان «هدیه‌ای از طرف اپل». توجه کنید این نرم‌افزار مخصوص به روزرسانی نرم‌افزارهای نصب شده کاربر (Apple Software Update) است و استفاده از آن برای نصب نرم‌افزار جدید، نوعی سو‌ءاستفاده و فرصت‌طلبی به نظر می‌رسد. کاری که متاسفانه اپل انجام می‌دهد.

Safari-iTunes-update

عکس از CNet

سافاری بر ضد فایرفاکس و اپرا

safari-logoابا توجه به تعداد قابل توجه کاربرانی که از iTunes استفاده می‌کنند این خطر وجود دارد که اقدام شرکت اپل به ضرر مرورگرهای فایرفاکس یا اپرا (و حتی اینترنت اکسپلورر) تمام شود. این اقدام اپل بی‌شباهت به اقدام مایکروسافت نیست که اینترنت‌اکسپلورر خود را به صورت نرم‌افزار همراه با سیستم‌عامل ویندوز ارائه داد (می‌دهد)، اقدامی که در نهایت منجر به تضعیف و نابودی عملی مرورگر نت‌اسکیپ شد.

آقای جان لیلی مدیر عامل شرکت موزیلا (تولید کننده فایرفاکس) نسبت به نادرست بودن روش نصب سافاری چنین هشدار می‌دهد و چنین عملی را مشابه توزیع نرم‌افزارهای هرز می‌داند:

کاری که اپل انجام می‌دهد درست نیست. این کار اعتمادی را که معمولا مشتریان به شرکت‌های بزرگ دارند زیر سوال می‌برد، و این خوب نیست. نه فقط برای اپل، بلکه برای امنیت کل وب.

اپل نصب نرم‌افزاری که کاربران درخواست نکرده‌اند (یا شاید اصلا نخواسته باشند) را به صورت «پیش‌فرض» قرار می‌دهد. این کار نادرست است و روی لبه مرز نرم‌افزارهای هرز (MalWare) راه رفتن است.

حرکتی هوشمندانه یا یک اشتباه بزرگ؟

از نظرگاه محدود و کوتاه مدت که نگاه کنیم حرکت اپل اقدامی هوشمندانه به نظر می‌رسد. چرا که حتی اگر موزیلا یا اپرا نسبت به این اقدام اپل رسما اعتراض کنند و کار به دادگاه بکشد و بر فرض دادگاه بر ضد اپل رای دهد، باز هم اپل برنده است. چون در طول چند ماه آینده،‌ تعداد زیادی از کاربران از طریق iTunes‌ سافاری را دریافت خواهند کرد. به این ترتیب دست‌کم در کوتاه مدت اپل برنده به نظر می‌رسد: میلیون‌ها کاربر از طریق iTunes‌ دارای Safari خواهند شد و حضور مقتدرانه سافاری را تضمین خواهند کرد.

Usage_WebBrowsers_Chart

سهم مرورگرهای مختلف در وب زمستان 2008 (منبع ویکی‌پدیا با تغییرات)

اما مواردی چون

  • خرج کردن از اعتمادی که شرکت طی سال‌ها به دست آورده است و به خطر انداختن اعتبار شرکت نزد مشتریان
  • به خطر انداختن بازار رقابت وب و نرم‌افزار و تشویق شرکت‌های رقیب به ارائه روش‌های مشابه
  • خطر اقدامات تنبیهی سنگین از سوی سیستم قضایی و رقبا را به جان خریدن

شاید در دراز مدت اقدام شرکت اپل را تصمیمی نادرست و اشتباه نشان دهد.

آینده نشان خواهد داد.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

بازگشت دوباره : ریدبرنر خاموش نشده!

readburner-welcomeآخرین باری که توی سایت ReadBurner رفتم وقتی بود که الکساندر خبر تعطیل شدنش را نوشته بود و بعد هم دیگر چندان سراغش نرفتم جز این‌که با اندوه دراین‌باره نوشتم. الان که همین‌طور تصادفی سر زدم کلی ذوق زده شدم وقتی دیدم ریدبرنر دوباره زنده شده! و انگار یک تیم با امکانات مناسب دارند رویش کار می‌کنند در واقع با الکساندر احتمالا شریک شده‌اند.

فعلا صفحه موقت فارسی نسخه‌ آزمایشی‌اش را ببینید. وب‌لاگ‌اش هم راه‌اندازی شده. منتظر باشیم‌. 🙂


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

دانشگاه برنامه‌نویسی گوگل

قبلا در مورد «موتور جستجوی متن گوگل» (Google Code Search) نوشته بودم. امروز متوجه شدم گوگل یک وب‌گاه جدید به نام «دانشگاه متن گوگل» (Google Code University) راه‌اندازی کرده و در آن دوره‌های آموزشی مختلف کامپیوتر و برنامه‌نویسی را به صورت رایگان ارائه می‌دهد.

Google Code University - Google Code

متاسفانه احتمالا GCU برای کاربران ایران محدود است ولی راه‌اندازی اولین دانشگاه گوگل جالب توجه است. احتمالا در آینده شاهد گسترش کمی و کیفی چنین حرکاتی خواهیم بود.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

در اینترنت چه خبر است

تک کرانچ از وضعیت اینترنت آمارهای جالبی را به صورت نمودار ارائه کرده که این‌جا می‌آورم و ذیل بعضی از آن‌ها هم توضیحات خودم را اضافه کرده‌ام. متن اصلی را این‌جا بخوانید.

نکته: چند نمودار و اطلاعات جالب بیشتر را هم در وب‌لاگ کمانگیر ببینید که به نام «در اینترنت چه خبر است» چند روز پیش منتشر کرده.

در سال 1996 دو سوم کل کاربران اینترنت از آمریکا بودند در حالی‌که در پاییز 2007 این وضعیت کاملا برعکس شد (یک سوم از آمریکا ، دو سوم باقی جهان). هنوز تعداد کاربران آمریکا از همه بیشتر است اما چین به سرعت در حال رسیدن است.

تعداد کاربران اینترنت در کشورهای مختلف (بر حسب میلیون نفر):

comscore-dw-country

چینی‌ها، روس‌ها،‌کره‌ای‌ها و ژاپنی‌ها موتورهای جستجوی جستجوی محلی خودشان را به گوگل و یاهو و مایکروسافت ترجیح می‌دهند:

(برای بزرگ‌تر دیدن روی تصویر کلیک کنید)

comscore-global-leaders

اما شاید جالب‌ترین نمودار این یکی باشد که وضعیت محبوبیت سرویس‌ها یا موضوعات مختلف را در اینترنت در یک‌سال گذشته نشان می‌دهد. محور عمودی نشان دهنده ضریب نفوذ (چند درصد کاربران اینترنت از یک سرویس یا موضوع خاص استفاده می‌کنند) و محور افقی نشان دهنده درصد رشد (منفی نشان دهنده کاهش است) کاربران یک سرویس یا موضوع خاص است.

نمودار نشان می‌دهد سرویس‌هایی مانند «پرتال‌ها»،‌ «موتورهای جستجو»، «سرگرمی» و «ای‌میل» بیشترین تعداد کاربران را در اینترنت دارند، اما سرویس‌هایی نظیر «شبکه‌های اجتماعی» همانطور که انتظارش را هم داشتیم به سرعت در حال محبوب شدن هستند (57٪ افزایش تعداد کاربران ظرف یک‌سال) اگر چه هنوز ضریب نفوذ کاربری آن‌ها بیشتر از 40٪ نیست. سرویس‌هایی مانند «مدیریت عکس آنلاین»، «مراجع» (مانند ویکی‌پدیا) و «بازی‌های آن‌لاین» نیز به سرعت در حال گسترش هستند:

(برای بزرگ‌تر دیدن روی تصویر کلیک کنید)

comscore-quadrant

رشد شبکه‌های اجتماعی فوق‌العاده سرعت گرفته است. خط قرمز FaceBook است، سرعت رشدش خیره کننده است و احتمالا به زودی از لحاظ تعداد کاربران ا MySpace پیشی می‌گیرد:

(برای بزرگ‌تر دیدن روی تصویر کلیک کنید)

comscore-dw-social-networks

گوگل با 62٪ کل سهم جهان سلطان بی‌رقیب عرصه جستجو است:

(برای بزرگ‌تر دیدن روی تصویر کلیک کنید)

comscore-search-share

گوگل توی کشورهای جهان بیشتر از خود آمریکا طرف‌دار دارد (به خصوص اروپا و آمریکای لاتین):

comscore-search-countries

آمار بازدهی آگهی‌های آنلاین که در کنار نتایج جستجو نمایش داده می‌شوند نیز جالب است. گوگل در مقابل حدود نیمی از نتایج جستجوی خود آگهی نشان می‌دهد اما یاهو و مایکروسافت مخاطبین خود را با تبلیغات بیشتری بمباران می‌‌کنند (در 73 تا 75 درصد نتایج جستجو آگهی پخش می‌شود). پس از نرمال کردن تعداد کلیک‌های درآمدزا (Paid Clicks) به نسبت تعداد آگهی‌های نمایش داده شده ASK.com و AOL و Google که هر سه از سرویس گوگل استفاده می‌کنند بازدهی بیشتری نسبت به یاهو و مایکروسافت دارند.

comscore-paid-clicks

و اما از بازار آگهی‌هایی که مستقیم نمایش داده می‌شود یعنی آگهی‌هایی که در صفحات مختلف سایت‌ها نمایش داده می‌شود (نه لزوما در نتایج جستجو) MySpace و یاهو بیشترین سهم را دارند. جالب است که گوگل هیچ سهمی در این‌نوع آگهی‌ها ندارد که البته به فلسفه گوگل بازمی‌گردد که اعتقادی به این نوع آگهی‌ها ندارد.

(برای بزرگ‌تر دیدن روی تصویر کلیک کنید)

comscore-search-share

یاهو و مایکروسافت

در صورتی که مایکروسافت و یاهو با هم ادغام شوند 10 درصد کل صفحات بازدید شده در وب، 32 درصد کل جستجوهای انجام شده و 24 درصد کل آگهی‌های نمایش داده شده را دارا خواهند شد. وضعیت از لحاظ خطر انحصار به خصوص در عرصه ای‌میل بحرانی می‌شود:

comscore-webmail

شرکت ادغام شده مایکروسافت-یاهو حدود 520 میلیون کاربر ای‌میل خواهد داشت در برابر گوگل با حدود 90 میلیون کاربر. چنین تمرکز و انحصار روزافزونی اگر چه شاید خبر خوبی برای مایکروسافت باشد، اما مسلما خبر خوبی برای «مردم» نخواهد بود.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

پیشنهاد: لطفا برای هر لینک در لینکدونی خوش‌مزه‌ها یک خط توضیح بنویسید

به خودم جسارت می‌دهم و یک پیشنهاد می‌دهم که به نظرم اهمیت زیادی دارد.

یکی از جالب‌ترین قسمت‌هایی که در هر وب‌لاگ (یا خوراک) می‌خوانم لینکدونی خوش‌مزه‌های وب‌لاگ است. به خصوص مجموعه لینک‌های خوشمزه روزانه که به صورت خلاصه در خوراک وب‌لاگ ظاهر می‌شود. از نظر روان‌شناختی چون «خوشمزه» کردن یک لینک کمی بیشتر از «به اشتراک گذاشتن آن در گوگل‌ریدر» زحمت می‌طلبد معمولا کیفیت مطالب «خوشمزه» بیشتر از مطالب به اشتراک گذاشته شده در گوگل‌ریدر است.

اما مشکل این‌جاست که بیشتر دوستان وقتی لینکی را خوشمزه می‌کنند (به del.ico.us ارسال می‌کنند) هیچ‌گونه توضیح یا کامنتی پای آن قرار نمی‌دهند و این کار انتخاب و مطالعه لینک‌های ارسالی را برای من خواننده مشکل می‌کند. مثلا من از میان لینک‌های زیر نمی‌توانم درست انتخاب کنم و این خطر وجود دارد که یک‌سره از خواندن آن‌ها منصرف شوم (بر خلاف میل‌ام):

linkdooni-without-comment

اگر هر کدام از لینک‌ها (به خصوص آن‌هایی که عنوان‌شان زیاد واضح نیست) دارای یک خط کوتاه توضیح باشند، آن‌ وقت من خواننده علاقه‌مند به وب‌لاگ خانم یا آقای «الف» یا «ب» می‌توانم «گزینشی‌تر» مطالبی را که به نظر ایشان جالب رسیده دنبال کنم. این کار یک حسن دیگر هم دارد. موضع نویسنده وب‌لاگ هم تا حدودی در مورد محتوای لینک‌ها نشان داده می‌شود. فراموش نکنیم من در درجه اول به «وب‌لاگ نویس» خاص علاقه‌مند هستم و دوست دارم بدانم نظر او در مورد مطالب مختلف چیست.

خودم هم جدیدا این روش را در پیش گرفته‌ام و سعی می‌کنم تا حد امکان لینکدونی خوشمزه‌هایم را همراه با یک خط توضیح ارسال کنم. مثلا نمونه

linkdooni-with-comment

امیدوارم پیشنهاد من حمل بر جسارت نشود. فقط حیفم می‌آید به خاطر این‌که لینکدونی دوستان توضیح همراهش نیست از خواندن آن منصرف شوم.

پی‌نوشت:‌ این قسمت را در پاسخ سوال دوست خویم رضا اضافه می‌کنم. چگونه در سایدبار‌ وردپرس لینک‌های خوشمزه را اضافه کنیم:

اول:

add-delicious-to-sidebar-in-wordpress-step1

و بعد:
add-delicious-to-sidebar-in-wordpress-step2


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

آزادی و مسئولیت در رسانه‌های اجتماعی

کمانگیر می‌نویسد:

گاهی بنظرم می رسه باید روزی چندبار به خودم و به دوستان دیگری یادآوری کنم که این یک وبلاگ ه. “وب لاگ” یعنی حدیث وب گردی. به این معنی، نویسنده این سطور نه ادعای دانش سیاسی/اجتماعی/اقتصادی/فرهنگی/.. داره نه اصولا می تونه داشته باشه. از این وبلاگ هم قرار نیست برای من نونی دربیاد. دانشجوی برق هستم. یک سال و خرده ای دیگه که درستم تموم شه، اگر همه چیز خوب پیش بره، سراغ ادامه تحصیل در مقطع بالاتری خواهم رفت. اینجا پس حرف می زنیم، خودمونی.

در باب خیلی موضوع ها، مثلا اینکه من چرا فکر می کنم کشتن سمورهای آبی ِ جنگل های استوایی لزوما به معنی نفرت از سایه بزرگ مریخ روی عطارد نیست، می تونیم حرف بزنیم. ادعا نمی کنم آدم با سواد/خوش ذهن/باحال/… ی هستم. حرف می زنیم. هرکی دیگری رو قانع کرد اون یکی باید یکبار بستنی مهمونش کنه، اگر موانع جغرافیایی بگذاره.

این موضوع مرا به یاد بحث قدیمی «تعهد نویسنده یا هنرمند» می‌اندازد: آیا نویسنده‌ها باید در قبال چیزهایی که می‌نویسند مسئول باشند؟ مثلا اگر من ِ نوعی توی وب‌لاگم که یک «رسانه‌ شخصی» و در عین حال یک «رسانه اجتماعی» (Social Media یا Social Medium) است و به هر حال مخاطبین یا خواننده‌گانی دارد چیزی می‌نویسم، آیا باید یک سری «دغدغه‌های محدودکننده‌ای» داشته باشم یا این‌که همینطور قلم (و ذهن) را رها کنم که هر کجا عشق‌اش کشید برود و هر چه دلش خواست بنویسد؟ آیا داشتن مخاطب و نوشتن در یک رسانه اجتماعی مرا محدود به چارچوب اخلاقی-منطقی خاصی نمی‌کند؟

oog

البته این به نوعی یک تصمیم و انتخاب شخصی است و رسانه وب‌لاگ هم بنا بر تصمیم نویسنده آن می‌تواند از یک فضای کاملا خصوصی تا کاملا عمومی متغیر باشد. اما در عین حال شخصا فکر می‌کنم با زیاد شدن تعداد مخاطبین وب‌لاگ به عنوان یک «رسانه اجتماعی»، به نوعی «محدودیت تصمیم‌گیری» و «مسئولیت‌» نویسنده آن هم بیشتر می‌شود. یعنی هر چه مخاطبین من بیشتر باشد، مسئولیت من در نوشتن بیشتر می‌شود.

اگر وب‌لاگ من 5 خواننده داشته باشد ممکن است من زیاد دغدغه «خوب» نوشتن یا «درست» نوشتن یا کلی بگوییم «مطابق یک چارچوب فکری-اخلاقی-منطقی معین» نوشتن را نداشته باشم، اما اگر وب‌لاگم 5 هزار خواننده داشته باشد چطور؟ اگر 5 میلیون خواننده داشته باشد چه؟ آیا رابطه‌ای میان افزایش تعداد مخاطبین من و میزان وسواس یا مسئولیتی که در قبال نوشتن‌ام دارم وجود ندارد؟

مسلما هیچ‌کس نمی‌تواند برای وب‌لاگ‌نویس‌ها تعیین تکلیف کند که چه بنویسند و چه ننویسند. اما به نظرم می‌رسد وب‌لاگ‌نویسی که مخاطبین زیادی دارد و با نوشته‌هایش روی آدم‌های بسیاری «ممکن است» تاثیر بگذارد تا حدی نسبت به «کیفیت» آن‌چه می‌نویسد و تاثیری که روی مخاطبین‌اش می‌گذارد مسئول است.

«رسانه‌های اجتماعی» نوید آزادی‌های بیشتر را می‌دهند. «آزادی بیان» بیشتر که با خود «مسئولیت‌» بیشتر را هم به همراه می‌آورد. موافق نیستید افراد آزادتر بیشتر مسئول‌اند، مسئول حمایت از آزادی خود و دیگران؟

Student with Answer or Question

آزادی مسئولیت می‌آورد. من در برابر آزادی‌ خودم و سایر افراد جامعه مسئول هستم و این مسئولیت در جامعه آزادتر اطلاعاتی بیشتر است.

پی‌نوشت:‌ نوشته کمانگیر فقط یک تلنگر فکری به من زد که در این‌باره بنویسم و نباید از این نوشته برداشت انتقادی از یک وب‌لاگ‌نویس خاص شود. خود کمانگیر علی‌رغم بی‌ادعایش از خط مشی نسبتا مشخصی پی‌روی می‌کند.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

با وب‌لاگ‌هایی که در مورد شما می‌نویسند خوراک بپزید

به فکرم رسید که توی گوگل‌ریدر و در قسمت خوراک‌هایی که «هر روز باید بخوانم» خوراکی درست کنم که همه وب‌لاگ‌هایی که در مورد «بامدادی» می‌نویسند را شامل شود. به این ترتیب به سرعت می‌توانم بفهم دوستان در مورد من چه می‌نویسند و اگر چه توی پانل وردپرس هم آماری داده می‌شود ولی اولا به صورت خوراک نیست و ثانیا محدودیت‌های خودش را دارد (مثلا نمی‌توانم از همانجا مطلب را بخوانم یا به اشتراک بگذارم).

اولین و آخرین جاهایی که سراغ‌ گرفتم Google Blog Search و Technorati بودند. دروغ چرا، تکنوراتی به نظرم قوی‌تر رسید و چند جا هم خواندم که سرعت به‌روز‌رسانی‌اش از گوگل بیشتر است (که کمی باور کردنش برایم سخت بود). فعلا تکنوراتی را انتخاب کرده‌ام اما اگر مایل هستید محصول‌ نهایی به آن وابسته نشود، خوراک تولیدی را در فیدبرنر بسوزانید (بپزید).

ساده‌ترین راه‌حل

روش آسان و ساده این است که از فید زیر استفاده کنید. فقط به جای bamdadi.com نشانی وب‌لاگ خودتان را قرار دهید:

technorati-search

بدی این روش این است که انعطاف‌پذیری چندانی ندارید و تعداد خوراک‌ها هم محدود به 20 است. اما برای این‌که خوراکش را در سایدبار وب‌لاگتان قرار بدهید کفایت می‌کند.

یاهو پایپ

بعد تصمیم گرفتم یک یاهو پایپ درست کنم که کاربران با کلون کردن آن بتوانند به صورت خودکار خوراک لینک‌های ورودی به وب‌گاه‌شان را درست کنند. این‌کار چندان سخت نبود چون نمونه توی اینترنت زیاد است. اگر علاقه به لوله‌کشی دارید این خوراک را کلون کنید و وب‌لاگ خودتان را در آن معرفی کنید:

incominglinks-yahoo-pipe

استفاده از Technorati Develpers API:

اما اگر می‌خواهید بهتر عمل کنید و همه چیز دست خودتان باشد پیشنهاد می‌کنم اول یک حساب Technorati برای خودتان باز کنید (اگر تا به حال ندارید) و بعد از Technorati Developers کلید یا Technorati API Key دریافت کنید که چیزی مثل 4542c2fw2bac42450760b804e2232668 است. بعد می‌توانید با کمک دستورالعمل ساده زیر برای خود یک دستور جستجو یا Query که مخصوص جستجوهای این‌چنینی در تکنوراتی است درست کنید (اگر عکس خوانا نیست رویش کلیک کنید، یا با مراجعه به صفحه توضیحات تکنوراتی خیال خود و من را راحت کنید).

technorati-reverse-blogs

نتیجه‌ هم چیزی شبیه به این می‌شود:

weblog-reaction-to-bamdadi

اگر خواستید فیدبک بدهید توی وب‌لاگ خودتان بدهید

از این به بعد می‌توانید به صورت مستقیم مطالبی که در مورد شما نوشته می‌شود را بخوانید. اگر باب میل افتاد می‌توانید توی وب‌لاگ خودتان بنویسید تا من سیستم جدیدم را حسابی آزمایش کنم. دوست دارم ببینم سرعت به روزرسانی «تکنوراتی» چقدر است.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

امکان دیدن تعداد مشترکین خوراک‌ها در گوگل‌ریدر

قابل توجه خوراک‌خوان‌های مشتاق و کنجکاو (منظورم همان فضول) مثل خودم. حالا امکانش را دارید که تعداد مشترکین خوراک‌ها در گوگل‌ریدر را ببینید.

google-reader-sub-count

google-reader-sub-count-2

البته این آمار معنای خاص خودش را دارد و فقط شامل مشترکینی است که از امکان Google Feedfetcher استفاده می‌کنند مانند اورکات، گوگل‌ریدر، صفحه شخصی گوگل و …


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

مواظب آینده مجازی خودتان باشید

آیا تا به حال به این موضوع توجه کرده‌اید که هر مطلبی توی فضای عمومی اینترنت می‌نویسید در بانک‌های اطلاعاتی موتورهای جستجو برای مدت طولانی (و شاید برای همیشه) ثبت می‌شود و ممکن است روزی از این‌که چنان چیزی نوشته‌اید و همه می‌توانند آن را ببینند خرسند نباشید؟دقت کنید، من از خطر دزدیده شدن اطلاعات شخصی مثل حساب بانکی یا نشانی منزل حرف نمی‌زنم. موضوع نشر افکار و عقاید شماست. توجه داشته باشید نوشته‌های امروز «آینده مجازی» شما را شکل می‌دهند. آینده‌ای که قابل تغییر دادن یا پاک شدن نیست، چون برای همیشه در حافظه اینترنت ضبط می‌شود.

امروز:

FINGERPRINTجوانی 20 ساله هستید و دنیای‌تان پر از ایده‌ها و آرزوها و هیجانات رنگارنگ است و احتمالا کله‌تان هم کمی بوی قورمه سبزی می‌دهد. دانشجویید و زیاد هم در قید و بند کار و شغل و همسر و فرزند و درآمد و مسئولیت نیستید. برای خودتان وب‌لاگی (وب‌لاگ‌هایی) دارید و در آن هر چه دل تنگتان می‌خواهد می‌گویید. توی تویتتر آمار روزانه‌تان را می‌دهید، توی یوتیوب پای فیلم‌ها کامنت می‌گذارید یا نظرات نغزی در وب‌لاگ‌های دوستان به یادگار می‌‌گذارید.

بدون که زیاد آگاه باشید «اثر انگشت» شما توی اینترنت پخش می‌شود و یادتان نیست یا اهمیتی نمی‌دهید «دست‌‌کش دستتان کنید» و همه جا را پر می‌کنید از اثر انگشت‌های خود. غافل از این‌که ممکن است روزی همین اثر انگشت‌ها کار دستتان بدهد…

10 سال بعد:

اکنون شما 30 ساله هستید. فردی که کم کم در اجتماع جا می‌افتد و از لحاظ اقتصادی هم مستقل است. احتمالا خانواده‌ای تشکیل داده‌اید و همسری و فرزندی. تعهدات شما نسبت به خود و اطرافیانتان چندین برابر شده است. رویاهای دوران نوجوانی اگر چه هنوز توی ذهن‌تان هست، اما مشغله‌های مهم‌تری جای آن همه رنگ و لعاب را گرفته. جدی هستید و می‌خواهید شغل بهتری داشته باشید. سوابق شغلی و تحصیلی‌تان را که فهرست درخشانی از تلاش‌ها و موفقیت‌هاست گردآوری کرده‌اید و برای استخدام در یک شرکت بزرگ و خوب و یک شغل عالی درخواست می‌کنید…

اما سال‌ها توی اینترنت چرخیدن و مطلب نوشتن، از لحظات تلخ و شیرین زندگی‌تان نوشتن، از خاطره‌ها، ایده‌ها، رویاها و افکارتان نوشتن «پرونده قطوری» از شما ساخته است که «همه» می‌توانند آن را بخوانند. «همه» از جمله مدیری شرکتی که قرار است استخدام شما را ارزیابی کند.

google
اینترنت شما را شفاف می‌کند و در معرض دید همه قرار می‌دهد.

آقای مدیر رزومه شما را می‌خواند و قبل از این‌که تحت‌تاثیر فهرست بلند بالای موفقیت‌های شما قرار بگیرد توی «گوگل مفهومی» (Google Semantic Search) که در سال 2012 راه‌اندازی شده است نام شما را تایپ می‌کند: ووووه!!!2008-02-26T085051Z_01_NOOTR_RTRIDSP_2_TECH-GOOGLE-CABLE-DC

فهرست بلند و بالایی از شیرین‌زبانی‌های شما در سال‌های اخیر رو می‌شود. 15 سال پیش جایی نوشته‌اید «همه شرکت‌های بزرگ استثمارگر هستند» و توی یک وب‌لاگ کامنتی گذاشته‌اید «که مدیران شرکت‌های بزرگ موجوداتی سودجو و خطرناک‌اند». در جای دیگر خیلی صادقانه و صمیمانه گفته‌اید «از این‌که ساعت‌های کاری‌تان معین و از پیش تعیین شده باشد متنفرید» و بدتر از همه این‌که کلی هم توی سایت‌های عکس و بازی و سیاست و غیره «اثر انگشت‌» از خودتان به جا گذاشته‌اید.

لحظاتی بعد رزومه شما در سطل آشغال آقای مدیر جا خوش کرده است و شما یک موقعیت خوب شغلی را برای همیشه از دست داده‌اید.

شما را جستجو خواهند کرد، و شما پیدا خواهید شد

مهم نیست کجای جهان باشید. روزی خواهد رسید که هر کجا آفتابی شوید، ابتدا شما را توی اینترنت جستجو می‌کنند. اگر دنبال شغل جدیدی باشید، شک نکنید ابتدا پرونده اینترنتی شما خوب بررسی می‌شود و اگر جایی در روزگار جوانی از سر خشم گفته باشید «زمین صاف است» تا پایان عمر همه شما را به عنوان فردی خواهند شناخت که روزی گفته است «زمین صاف است».

بعید نمی‌دانم روزی برسد (شاید الان هم حتی برخی این‌گونه باشند) که حتی پسرها و دخترها قبل از این‌که با هم دوست شوند، اول زیر و بالای یکدیگر را از توی اینترنت در بیاورند. هر چه باشد شاید مایل باشند بدانند «عشق آینده‌شان» چه‌کار بوده است؟

فراموش نکنید «شما را جستجو خواهند کرد» و شما هم چه بخواهید و چه نخواهید «پیدا خواهید شد».

برای همیشه ثبت می‌شویدprivacy-policy1، شفاف شفاف

متاسفانه دیگر هیچ‌کاری نمی‌توانید انجام دهید. صدها و هزارها لینک و نوشته و مطلب و ارجاع و کامنت و عکس و فیلم از شما توی اینترنت به یادگار مانده که دستتان را برای همیشه برای همه رو می‌کند. شما تا پایان عمر نمی‌توانید مانع از این شوید که «هست و نیست» فکری‌تان توی اینترنت قابل جستحو نباشد.

از الان مواظب باشید!!! هر چیزی که توی اینترنت تحت نام واقعی خودتان می‌نویسید ممکن است روزی، ده‌سال دیگر، بیست‌سال دیگر، کسی چه می‌داند، 50 سال دیگر بر ضد شما به کار گرفته شود. با آگاهی به این واقعیت بنویسید.

تاریخ‌چه حضور شما در اینترنت به نوعی شخصیت شما را در مقابل اطرافیان «شفاف» می‌کند. حریم شخصی شما به همان نازکی می‌شود که در اینترنت در موردش نوشته‌اید. و فراموش نکنید راه بازگشتی وجود ندارد، اگر امروز اطلاعات خصوصی و مهمی از خودتان فاش کنید، این خطر وجود دارد که تا پایان عمر، حتی روزگاری که از افشای این اطلاعات پشیمان شده‌اید، در معرض دید عموم باقی بمانند.

مواظب آینده خودتان باشید

مواظب آینده خودتان باشید. فراموش نکنید شما همیشه آدم امروز نیستید. افکار یا ارزش‌های شما ممکن سال‌ها بعد عوض شوند، تعهدات و وابستگی‌های شما نیز همین‌طور. اما نوشته‌هایی که توی اینترنت باقی می‌گذارید تغییر نخواهند کرد. هر کلمه‌ای که امروز توی اینترنت می‌نویسید در پرونده شما برای همیشه ثبت می‌شود. «با آگاهی به این موضوع بنویسید».

newman_internet

اگر بخواهیم اینترنت را مجسم کنیم احتمالا چیزی شبیه به تصویر فوق می‌شود. جایی در این شبکه مجازی بزرگ، شخصیت دیجیتال شما و آینده مجازی‌تان رقم می‌خورد.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

ریدبرنر خاموش شد

ریدبرنر برای همیشه خاموش شد،‌ دست کم ریدبرنری که می‌شناختیم و به فارسی‌زبان‌ها هم التفات ویژه‌ای داشت. به خصوص از خوراک‌های فارسی‌اش که خلاصه‌ای از وضعیت لینک‌های بیشتر به اشتراک گذاشته شده وب‌لاگستان فارسی را به ما می‌داد دیگر خبری نخواهد بود و من تا وقتی جایگزین مناسبی برایش پیدا نشود جای خالی‌اش را در مرورهای روزمره‌ام حس خواهم کرد.

الکساندر بنیان‌گذار ریدبرنر پیشنهاد کرده به جای آن از وب‌گاه RSSmeme.com استفاده کنیم، ولی متاسفانه فعلا امکان فارسی ندارد. همچنین نشانی دومین را هم برای فروش گذاشته. یه آدم خیرخواه پول‌دار پیدا نمی‌شود این وب‌گاه را بخرد و مخصوص فارسی‌زبان‌ها کامل‌اش کند؟ شاید غیر از اجر معنوی فراوان پاداش دنیوی هم نصیبش شود. کسی چه می‌داند آینده چه رقم می‌زند؟

ReadBurner_1204743636953

خاموشی ریدبرنر…

ReadBurner is no longer availiable « ReadBurner_1204744862687


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

خبرگزاری مردم جهان

با اصطلاح «رسانه‌های ارتباط جمعی» (Mass Media) یا «رسانه‌های گروهی» که حتما آشنا هستید. رسانه‌های گروهی در واقع همان رسانه‌های سنتی مانند روزنامه، رادیو، تلویزیون و وب‌گاه‌های خبری هستند که از طریق شبکه خبرگزاری‌های جهان تغذیه می‌شوند و سلطان بی‌رقیب عرصه اطلاع‌رسانی و سرگرمی در سال‌های قرن بیستم بودند (و تا حد زیادی هنوز هم هستند).به تدریج و با ظهور اینترنت و تعمیق فن‌آوری و گسترش ضریب نفوذ کاربرد آن شاهد ظهور گونه جدیدی از رسانه‌ها هستیم که از آن به عنوان رسانه‌های نوین (New Media) یا «رسانه‌های اجتماعی» (Social Media) یاد می‌کنند.

هزار چهره و یک باطن:

مفهوم «رسانه‌ اجتماعی» لزوما محدود به عرصه خبر نمی‌شود و به طور کلی شامل هرگونه استفاده از فن‌آوری‌های شبکه‌ است که با استفاده از «ارتباطات اجتماعی» به «تولید متن، تصویر، فیلم، … » بپردازد.

ْSocialMedia

همچنین شبکه‌های اجتماعی (Social Networking) مانند FaceBook یا Orkut فقط یکی از انواع رسانه‌های اجتماعی هستند. رسانه‌های اجتماعی می‌توانند به صورت وب‌لاگ‌ها، ویکی‌ها، وب‌گاه‌های اشتراک تصویر و فیلم مانند flickr یا YouTube، اشتراک وضعیت لحظه‌ای کاربران مانند twitter، اشتراک خبر مانند بالاترین، اشتراک وقایع و قرارها مانند Upcoming، اشتراک بوک‌مارک‌ها مانند del.ico.us و ده‌ها صورت دیگر جلوه‌گر شوند.

social_media

صورت‌های مختلف رسانه‌های اجتماعی (Social Media)

با وجود اختلاف ظاهری میان انواع مختلف «رسانه‌های اجتماعی، آن‌ها در یک خصوصیت مهم مشترک هستند و آن «به اشتراک گذاشته شدن اطلاعات» و «تولید اطلاعات به صورت گروهی» است.

خصوصیات (برتری‌های) رسانه‌های اجتماعی:

  • قابلیت به‌روز رسانی سریع: یک روزنامه چاپ شده نمی‌تواند محتوای خود را عوض کند یا اخبار جدید را به سرعت منتشر کند. در صورتی‌که یک وب‌لاگ (یکی از سمبل‌های رسانه‌های اجتماعی)‌ می‌تواند به سرعت به روزرسانی شود.
  • قابلیت کامنت‌گذاری و ارتباط متقابل: خواننده‌گان روزنامه یا شنونده‌گان رادیو نمی‌توانند نظرات خود را ذیل مطالب مختلف بیان کنند (دست‌کم در اغلب موارد)، حال‌ آن‌که این امکان در وب‌لاگ‌ها وجود دارد. (قابل بحث…)
  • سنجش محبوبیت مطالب: برخلاف رسانه‌های سنتی، نویسنده یک وب‌لاگ می‌تواند از میزان نسبی محبوبیت نوشته (یا عکس، …) خود آگاه شود. مثلا تعداد خواننده‌گان یک مطلب خاص، تعداد کامنت‌ها، تعداد دیگ‌ها و …
  • دسترسی کامل به بایگانی: فن‌آوری‌های «رسانه‌های اجتماعی» امکان دسترسی کاربران به بایگانی مطالب را فراهم می‌کنند. چنین امکانی در مورد مطالب رسانه‌های سنتی مانند روزنامه‌های چاپی یا رادیو وجود ندارد.

social media

  • مطالب ترکیبی به کمک متن، صوت، تصویر، فیلم، …: در یک روزنامه فقط متن و تصویر قابل ارائه است. در رادیو فقط صوت. اما در یک رسانه اجتماعی مانند وب‌لاگ می‌توان مطالب را به صورت ترکیبی از متن، صوت، تصویر، فیلم و انیمیشن ارائه کرد.
  • آزادی عمل مولف: برخلاف رسانه‌های جمعی کلاسیک که مولفین قبل از انتشار مطالب خود باید از «سردبیر» یا رئیس خود اجازه کسب کنند، مولفین رسانه‌های اجتماعی مختارند هر مطلبی را که تمایل داشتند در زمان دلخواه و با فرم مورد نظرشان منتشر کنند. تصور کنید روزی شما وارد دفتر شبکهCNN شوید و بگویید: «سلام! من یک ویدئوی جالب دارم. لطفا آن‌را پخش کنید!»
  • ارزان بودن، فراگیر بودن: راه‌اندازی یک شبکه تلویزیونی یا روزنامه نیازمند سرمایه و انرژی زیادی است که از عهده بیشتر افراد جامعه حتی کسانی که حرف زیادی برای گفتن دارند بر نمی‌آید. اما «رسانه‌های نوین» ارزان و ساده هستند و هر فردی که دارای «سواد شبکه‌ای» باشد می‌تواند «شبکه نوین» خود را راه‌اندازی کند و «صدایش» را به گوش دیگران برساند.
  • نامحدود بودن از نظر زمان ارائه و حجم مطالب: این یکی از مهم‌ترین خصوصیات رسانه‌های اجتماعی است. «رسانه‌های گروهی» سنتی جمله‌گی دارای محدودیت‌های ویژه‌ای از نظر زمان یا حجم مطالب ارائه شده دارند. مثلا یک شبکه تلویزیونی محدود به 24 ساعت شبانه روز است، اما شما می‌توانید بیشتر از 24 ساعت فیلم در یک شبانه‌روز در YouTube منتشر کنید. به این ترتیب رسانه‌های نوین در حال عوض کردن زیربنایی مفهوم «زمان رسانه‌ای» هستند.
  • قابلیت تکثیر، دسترسی، استفاده مجدد و ارجاع: رسانه‌های نوین قابل لینک‌دهی هستند و به راحتی می‌توان از مطالب آن‌ها استفاده مجدد کرد. به عنوان مثال من می‌توانم به کمک یک لینک ساده شما را به هر مطلبی که مایل باشم ارجاع دهم (چه صوتی باشد چه متنی چه تصویری،‌…). همچنین مطالب را می‌توانم به صورت خوراک منتشر یا تکثیر کنم. امکانی که در رسانه‌های سنتی وجود ندارد. نویسنده‌گان وب‌لاگ‌های دیگر می‌توانند در صورت تمایل به مطالب من ارجاع دهند یا در مورد آن‌ها در وب‌لاگ خود بنویسند. امکانی که در رسانه‌های سنتی وجود ندارد.

social media - world of mouth in the digital age

رسانه‌های اجتماعی‌‌: نوعی خبرگزاری دهان به دهان هستند که به ساده‌گی محدود نمی‌شود!

  • قابلیت شبکه‌سازی و دریافت اطلاعات از سرویس‌های دیگر: این هم یکی از خصوصیت‌های بنیادی و بسیار مهم رسانه‌های نوین یا رسانه‌های اجتماعی است. رسانه‌های نوین می‌توانند مطالب یا اطلاعات را از منابع مختلف و به صورت همزمان ارائه دهند. مثلا مطالب ستون سمت راست وب‌لاگ من از سرویس‌های مختلفی مانند Google، del.ico.us یا AideRSS ارائه می‌شود.
  • غیرمتمرکز بودن منابع خبری نوین: رسانه‌های اجتماعی و نوین امکان ابراز عقیده بخش بزرگ‌تری از مردم جامعه را ایجاد می‌کند. اگر در رسانه‌های سنتی فقط عده محدودی مولف یا خبرنگار اجازه نشر افکار و عقاید خود را دارند، در رسانه‌های نوین این پتانسیل وجود دارد که همه مردم افکار و عقاید خود را منتشر کنند. اگر در دهه‌های قبل مردم برای کسب اخبار و اطلاعات مربوط به جنگ ویتنام مجبور بودند به تعداد انگشت‌شماری رسانه جمعی «اعتماد» کنند (خبررسانی متمرکز)، امروز می‌توانند اخبار مربوط به عراق یا افغانستان را مستقیما از طریق متن یا تصویری که «مردم عادی» این کشورها در وب‌لاگ‌ها یا صفحه‌های شخصی خود منتشر می‌کنند دنبال کنند (خبررسانی غیرمتمرکز).
  • خبرگزاری دهان به دهان، همه چیز را همه‌گان می‌دانند: رسانه‌های اجتماعی می‌توانند به صورت نوعی خبرگزاری عمل کنند که می‌توان به آن عنوان «خبرگزاری دهان به دهان» داد. تصور کنید نویسنده یک وب‌لاگ به موضوع جالب توجهی برخورد می‌کند و آن را در وب‌لاگ خود منتشر می‌کند. خواننده‌گان وب‌لاگ او مطلب را به اشتراک می‌گذارند، یا در مورد آن می‌نویسند، یا به آن در وب‌لاگ خود لینک می‌دهند. خواننده‌گان این وب‌لاگ‌ها به نوبه خود به آن لینک می‌دهند یا در وب‌لاگ‌های خود می‌نویسند. به این ترتیب خبر به صورت دهان به دهان (بخوانید وب‌لاگ به وب‌لاگ!) پخش می‌شود. این شیوه خبرپراکنی به صورت ذاتی با شیوه خبرپراکنی سنتی که اخبار از مراکز رسمی و مشخص منتشر می‌شود فرق دارد.ممکن است گروهی «به درستی» کیفیت یا سندیت این‌گونه خبررسانی را به پرسش گیرند. هرچه باشد ممکن است اخبار یا مطالب دروغ یا چرند نیز به صورت دهن به دهن منتشر شود. اما نباید فراموش کرد وجود این شبکه اطلاع‌رسانی مردمی و غیرمترکز و غیررسمی می‌تواند در بسیاری از موارد «اتفاقات مهمی» را که «مراکز قدرت و رسانه» سعی در پنهان کردن آن از مردم دارند افشا کند و به این ترتیب می‌تواند مانند یک اهرم فشار اجتماعی از سوی مردم برای وادار کردن «حاکمیت» به «پاسخ‌گویی بیشتر» تبدیل شود.

wom

رسانه‌های نوین «خبرگزاری همه مردم جهان» هستند.

خبرگزاری مردم جهان

بدون تردید در حال مشاهده پدیده نوظهوری در عالم ارتباطات هستیم که از چند دهه پیش آغاز شد و احتمالا تا چند دهه دیگر به اوج خود خواهد رسید. پدیده‌ای که قرن‌های بعد به عنوان «دوره‌ای سرنوشت‌ساز و کلیدی» از آن یاد خواهند کرد. برای اولین بار در تاریخ «ممکن» است «مردم» ابزاری را به دست بیاورند که بتواند با ابزارهای «کنترل فکر دستگاه‌های قدرت» رقابت کند. به امید روزی که «خبرگزاری نوظهور مردم جهان» درب دکان دروغ و سودجویی «اقتدارگرایان غیرپاسخگو» را در سراسر جهان تخته کند.


مطالب این وب‌لاگ را از طریق خوراک‌خوان دنبال کنید.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

انگار که نیورک‌تایمز را با همه شماره‌های آن تعطیل کنند…

نمی‌دانم با وب‌گاه بی‌نظیر wikileaks آشنا هستید یا نه. این وب‌گاه محل مشارکت همگانی برای گردآوری اسناد و مدارک افشاگرانه‌ای است که از دست مقامات در می‌رود و هدف آن افشای «حرکت‌های غیرقانونی یا غیراخلاقی مقامات دولتی یا شرکت‌های بزرگ» است.

images-4

اخیرا و به دنبال شکایت یک بانک سویسی از این وب‌گاه به اتهام انتشار اسناد محرمانه، یک قاضی در ایالت کالیفرنیای آمریکا دستور بسته شدن کامل این وب‌گاه را صادر کرده است و به دنبال این حکم نشانی اصلی آن‌ یعنی http://wikileaks.org هم بسته شده است. این اولین بار در تاریخ است که یک دادگاه آمریکایی دستور «تعطیلی کامل یک وب‌گاه» را به جرم انتشار برخی اسناد یا مدارک می‌دهد.

free_speech_cartoonسازمان خبرنگاران بدون مرز می‌نویسد: «چرا دادگاه به حذف اسناد مربوطه از این وب‌گاه اکتفا نکرده و دستور بستن کامل این وب‌گاه را داده است؟»

به نقل از جولی‌ ترنر (وکیل) این حکم مشابه این است که «تمام شماره‌های نشریه نیویورک تایمز در کل تاریخ انتشار آن توقیف شود، ساختمان آن پلمپ شود و به صاحب آن نیز گفته شود اجازه ورود هیچ‌کس را به ساختمان ندهد».

آزاد‌اندیشان آمریکایی، از مدت‌ها پیش نسبت به خطر روزافزونی که «آزادی بیان» و «دموکراسی» بزرگترین دموکراسی جهان را تهدید می‌کند هشدار داده بودند. اما این به عهده مردم است که بیش از پیش هوشیار باشند: «مردم آمریکا» و «مردم جهان».


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

نیم‌میلیارد بار فایرفاکس – نیم‌میلیارد دانه برنج

ترجمه از صفحه ویژه موزیلا به مناسبت نیم‌میلیارد بار دانلود فایرفاکس توسط کاربران و دعوت موزیلا به مشارکت در بازی «دانه برنج» برای کمک به مردمان گرسنه جهان.

فایرفاکس به 500,000,000 اُمین دانلود خود رسید. بدون شک این یک دست‌آورد مهم برای فایرفاکس است. تصور واقعی این عدد شاید کمی دشوار باشد:

  • 10000 بار بیشتر از تعداد تماشاگرانی که در کولوسیوم رم جا می‌شدند.
  • جرم 8500 هواپیمای بوینگ 747 به کیلوگرم.
  • با این مقدار دلار می‌توانید همراه با 15 نفر از دوستانتان به ایستگاه فضایی بین‌المللی سفر کنید…

شاید هم بتوانید 15 نفر از دوستان خود را به یک بازی دعوت کنید و به 25000 نفر غذا بدهید. با کمک شما ما می‌توانیم امروز یک رکورد دیگر در «برنج رایگان» بشکنیم: نیم‌میلیارد دانه برنج در یک روز. تصور کنید در حال بازی کردن با لغت‌ها به سیر کردن عده‌ای آدم گرسنه کمک کنید!


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

تصاویر پیامبر در ویکی‌پدیا: آزادی یا اهانت؟

در خبرها خواندم که «وب‌گاه ویکی‌پدیا» با حدود 180000 درخواست برای حذف تصویرهای باستانی حضرت محمد از مطالب این وب‌گاه مواجه شده است. با وجودی‌که این تصاویر برای برخی مسلمانان ناراحت کننده و اهانت به مقدسات تلقی می‌شود، ویکی‌پدیا نیز دغدغه دفاع از آزادی اطلاعات و ایده‌ها را دارد و نمی‌خواهد خط قرمز «آزادی اطلاعات» را بشکند.

untitled

تصویر پیامبر اسلام را در حال پادرمیانی در مناقشه سنگ‌سیاه در خانه کعبه نشان می‌دهد.

برخی از مسلمانان اعتقاد دارند «تصویرگری از چهره پیامبر» مجاز نیست و بی‌احترامی به ایشان تلقی می‌شود. از سوی دیگر، مدیران «ویکی‌پدیا» (و بسیاری از کاربران آن) اعتقاد دارند نمی‌توان چنین اطلاعاتی را صرفا به خاطر این‌که عده‌ای آن‌را بی‌احترامی می‌دانند از یک دانش‌نامه عمومی حذف کرد.

Muhammad - Wikipedia, the free encyclopedia_1203340945656

ویکی‌پدیا در حال حاضر صفحه مربوط به حضرت محمد را قفل کرده است و نوشته تا وقتی‌ اختلافات برطرف نشود آن‌را باز نخواهد کرد.

نکته قابل توجه این است که این تصاویر جمله‌گی از میان آثار اسلامی مربوط به ایران و عثمانی انتخاب شده‌اند و تولید کننده‌گان آن‌ها خود مسلمان بوده‌اند. بسیاری از این تصاویر از آثار مهم هنری مذهبی دوران خود محسوب می‌شوند:

Miraj2

یکی از تصاویر بحث‌برانگیز یک مینیاتور ایرانی مربوط به قرن شانزدهم است. در میان این تصویر چهره پیامبر در حال «معراج» تصویر شده است.

در صفحه‌ ویژه‌ای که مخصوص بحث و بررسی درباره این موضوع است اشاره شده:

ویکی‌پدیا تصدیق می‌کند برخی از گروه‌های مسلمان اعتقادات فرهنگی‌ای دارند که آن‌ها را از نمایش تصاویر پیامبر اسلام یا پیامبران دیگر منع می‌کند. اما این اعتقادات در میان همه مسلمانان یک‌سان نیست و به عنوان مثال گروه‌های «شیعه» که اگرچه مخالف چنین تصاویری هستند اما در این زمینه کمتر سخت‌گیری می‌کنند.

مرز میان «آزادی اطلاعات» و «حریم اعتقادات و مقدسات مردمان مختلف» کجاست؟

سئوال اساسی این است: مرز میان «آزادی اطلاعات» و «حریم اعتقادات و مقدسات مردمان مختلف» کجاست؟ آیا باید از «آزادی اطلاعات» تحت هر شرایطی دفاع کرد؟

فکر می‌کنم بشر امروز حتی در مفهوم آزادی نیز دچار نوعی تعصب است. در بسیاری از جوامع در حال توسعه هنوز مفاهیم اولیه آزادی جا نیفتاده و به شدت سرکوب می‌شود. در چنین شرایطی هر گونه حمایت از «نظارت بر اطلاعاتی که ممکن است برای گروه‌هایی از مردمان اهانت‌آمیز تلقی شود» به ساده‌گی برچسب «محدود کردن آزادی» می‌خورد. از سوی دیگر نمی‌توان اطلاعات مرجع و مهمی مانند اسناد تاریخی را حذف کرد و از دسترس محققین دور نگاه داشت. شاید بهتر باشد ویکی‌پدیا برای ارائه چنین مطالبی راه‌کردی بیاندیشد. مثلا این تصاویر در صفحه اصلی نمایش داده نشوند ودر صورتی که کاربری مایل به دیدن آن‌ها باشد به صفحه‌ ویژه‌ای مراجعه کند.

Maome.jpg (JPEG Image, 600x360 pixels)_1203339341187

تصویر مربوط به قرن پانزدهم پیامبر را در حال خواندن قرآن و دعوت به اسلام نشان می‌دهد.

موضع‌گیری شفاف

از همین الان برای این‌که توسط «متعصب‌های راه آزادی» به «جرم مخالفت با آزادی» و یا «متعصبین مذهبی»‌ به جرم «حمایت از ویکی‌پدیای بی‌بند و بار» محاکمه و اعدام نشوم، تاکید می‌کنم به هیچ‌وجه منظور من این نیست که این تصاویر حذف شوند یا بمانند. این خبر بهانه‌ای شد که کمی به این موضوع فکر کنم (کنیم) و منظور این‌جا محکوم کردن یا جانبداری نبوده و نیست. با این وجود ته دلم دوست ندارم تعداد زیادی از آدم‌ها ناراحت باشند. ای کاش در این زمینه روش حذفی در پیش گرفته نمی‌شد و ویکی‌پدیا به جای پافشاری بر موضع خود به دنبال راه حل مناسبی می‌گشت.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

جنون خوراک خوانی و بیماری پرش افکار

یکی از مشکلاتی که مطالعه «خوراک‌ها» ممکن است ایجاد کند، بیماری «پرش افکار» و «ضعیف شدن قدرت تمرکز فکری» است. البته این نظریه از نظرگاه روان‌شناختی ثابت نشده و در این‌جا فقط قصد ایده‌پردازی دارم. تحقیق و ثابت کردنش بماند برای دانشمندان رفتارشناس.

ذهن آدم برای درک و تفسیر واقعیت‌های پیرامون نیازمند میزان معینی «تمرکز» و «مکث» است. اما خواندن سریع تعداد زیادی «خوراک» مربوط به وب‌لاگ‌های مختلف که هر کدام هم «ساز» متفاوتی می‌زنند می‌تواند «مغز» را دچار سردرگمی کند. در چنین شرایطی رفتار طبیعی مغز احتمالا «توجه کمتر» کردن به محتوای‌ مطالب و طوطی‌وار مرور کردن مطلب خواهد بود. به علاوه مغز ممکن است به کل قوای تمرکز خود را از دست دهد.

feeds

تصور کنید شما در حال مطالعه خوراک «دو در دو» هستید:

ist2_1631886_skull_on_fire

جایی که خوراک صدها وب‌لاگ مختلف گردآوری شده و پیش روی چشم‌هایتان قرار می‌گیرد. یکی از خاطرات کودکی‌اش نوشته، دیگری از دستگیری فلان فعال جنبش زنان، یکی در حال دفاع از دکترین‌های بازار آزاد است و بحث اقتصادی می‌کند، یکی از فلان فیلمی که دیده حرف می‌زند و دیگری روزمره‌های دیروزش را نوشته و تاکید کرده به تازه‌گی با خاله‌جانش آشتی نموده است و …

شما در حال خواندن این آش شله‌قلم‌کار هستید و پشت سر هم کلید j را فشار می‌دهید. گاه روی مطلبی 1 ثانیه درنگ می‌کنید و گه چند دقیقه. مغز بیچاره شما مثل هد هارددیسکی که در حال کپی کردن 10 فایل به طور همزمان باشد، مدام باید از یک نقطه به نقطه دیگر جهش کند. الان باید عاطفی بخواند، لحظه‌ بعد باید حس طنز داشته باشد، لحظه بعد باید به سیاست بیاندیشد، لحظه بعد خانواده‌گی و بعد اقتصادی و بعد انتقادی و بعد هنری و … و …

dodardosample

خواندن بدون «خواندن»

mhp01

مسعود بهنود و خاله خانقزی و معلم ابتدایی و توریست ایرانی در میلان و مباحث شوخی و جدی در IT و اسرائیل و ایران و ادبیات و عمه و گرسنگی و مایکروسافت و منطق‌گرا و عصبانی و آشپزی و آموزشی و خونسرد و بی‌تفاوت و یاگوم و ساختارگرایی در سینما با هم مخلوط می‌شوند و مغز را به حالت نیمه‌تعطیل در می‌آورند. بعد از مدتی انگار که خاموش شده یا کاراییش به حداقل رسیده باشد به کلمات و واژه‌ها می‌نگرد بی‌آن‌که درک کند، می‌بیند اما نمی‌خواند، نگاه می‌کند اما نمی‌فهمد…

خوراک‌ها زیاد هستند و شما می‌خواهید حتما همه آن‌ها را بخوانید. حتی شده هر یک 1 ثانیه اما باید بخوانید. چیزی به شما می‌گوید اگر همه خوراک‌ها را نخوانید جا مانده‌اید. اطلاعات خارج از وجود شما تولید شده است و شما از آن بی‌خبرید. اضطراب و هراس از جا ماندن وادارتان می‌کند که خوراک‌ها را نجویده ببلعید غافل از این‌که نجویده خوردن دل‌درد و دل‌پیچه به دنبال دارد.

آیا تا به حال از خوردن تعداد زیادی خوراک ناهمگون دچار «سوءهاضمه فکری» یا «فکرْدرد» نشده‌اید؟

پرش افکار و از دست دادن قدرت تمرکز ذهنی

بله داشتم برایت تعریف می‌کردم. دیروز رفته بودم بازارچه رضا که یه دونه ماوس بخرم. ماوس‌های جدید واقعا عالی کار می‌کنن، از نظر طراحی خیلی ظریف و نرم هستن و از لحاظ فنی هم عالی. به خصوص دست رو اصلا خسته نمی‌کنن. باورت نمی‌شه اگه بهت بگم بیشتر کسایی که توی محل کار من هستند اصلا نمی‌دونن ارگونومی چی هست. خوب اطلاعات عمومی‌شون کمه. واسه همینه که من اعتقاد دارم همه باید میزان معینی از سواد عمومی رو داشته باشن. به خصوص توی کشور ما با اون وضعیت آموزش و پرورش. تا حالا یه نگاهی به کتاب‌های درسی انداختی؟ وحشتناکن! یکی نیس بگه این کتابا برای بچه‌هایی نوشته شده که قراره مطلب جدیدی رو یاد بگیرن، اما از بس توی این کتابا مطالب مختلف قرار داده شده که دانش‌آموز فرصت فهم عمیق مطالب رو نداره. فکر می‌کنی علت این‌که ما توی کشورمون این‌قدر عقب مونده هستیم چیه؟ خوب همینه دیگه! دولت به فکر آموزش و پرورش نیست. مگه همین چند وقت پیش نبود که معلم‌ها اعتصاب کردن و جنبش اونا سرکوب شد. واسه چی؟ چون درخواست حقوق بیشتری کرده بودن. اصولا توی این مملکت هر وقت کسی بخواد به چیزی اعتراض کنه باهاش برخورد می‌شه. این به تاریخ ما برمی‌گرده که همیشه به نوعی استبدادزده بوده ….

شخص فوق به بیماری «پرش افکار» مبتلاست. او نمی‌تواند روی یک موضوع تمرکز کند و یک خط داستانی معین را به پایان برساند. در میان هر داستان، داستان دیگری می‌گشاید و سرنخ داستان اولیه را از دست می‌دهد و اگر به حال خود رهایش کنید ساعت‌ها بی‌هدف «یاوه‌سرایی» می‌کند. ist2_1653995_crazy_monkey_man_vector

آیا ممکن است مطالعه مستمر «خوراک‌ها» در «خوراک‌خوان‌ها» قدرت تمرکز ذهنی ما را به تدریج تضعیف کند؟ هر چه باشد خوراک‌های پشت‌سر هم از وب‌لاگ‌های مختلف نمونه‌‌ای از «پرش افکار وب‌لاگی» هستند و با خواندن هر روزه تعداد بسیار زیادی خوراک، ذهن توانایی «تمرکز و درک عمیق‌تر» را ممکن است از دست بدهد.

بحث بیشتر و …

این مبحث شاخه‌های زیاد دارد و دوست دارم بیشتر در این‌باره بنویسم. اما واقعا دوست دارم دوستان هم در این‌باره نظر بدهند یا در وب‌لاگ‌های خود بنویسند. سئوال‌های مهم این است:

1. آیا مطالعه تعداد زیادی خوراک با سرعت بالا می‌تواند قدرت درک و تمرکز مغز را کاهش دهد؟

2. اگر این‌طور است و خواندن خوراک‌های زیاد ممکن است قوای تمرکز ما را کاهش دهد، راه حل چیست؟

پی‌نوشت: ‌این مطلب را چند روز پیش نوشته بودم اما دیدن نوشته جالب «پانته‌آ» ترغیبم کرد که زودتر ارسالش کنم. «پانته‌آ» البته حسابی پنبه ما را زده ولی نکته مهمی که باید خطاب به او بگویم این است که «ابزارها» در خدمت ما هستند و روزی که ما برده ابزارهای‌مان شویم کارمان ساخته است. من اگر از «خوراک» یا AideRSS نوشتم اشاره به جنبه‌های مفید استفاده از ابزارهای مختلف کرده ام و کاش قبل از این‌که «پانته‌آ» حکم ما را صادر می‌کرد کمی در این‌باره صحبت می‌کرد.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

اکتشاف جهان وب‌لاگ به کمک گوگل

به کمک ابزارهای جدیدی که گوگل در اختیار کاربران قرار داده است و روز به روز هم کامل‌تر می‌شود می‌توانید به صورت هدف‌مندتری وب‌لاگ‌های مورد علاقه خود را اکتشاف و یا «اخبار تولید شده توسط وب‌لاگستان» را دریافت کنید. در این‌جا به معرفی دو ابزار مهم گوگل در این زمینه می‌پردازیم.

اکتشاف توسط موتور جستجوی وب‌لاگ‌ گوگل (Google Blog Search)

g_bsrch_logoشاید به نظرتان بیاید که این سرویس چیز خاصی نیست و با همان موتور جستجوی معمولی گوگل هم می‌شود وب‌لاگ‌ها را جستجو کرد. ولی اگر از این سرویس استفاده کنید از کیفیت و دقت اطلاعاتی که به شما می‌دهد حیرت خواهید کرد. GBS خوراک‌های وب‌لاگ‌ها را ایندکس می‌کند و وب‌لاگ‌هایی که خوراک تولید نمی‌کنند را تحت پوشش قرار نمی‌دهد.

نکته قابل توجه این است که به کمک GBS می‌توانید فقط وب‌لاگ‌های فارسی را جستجو کنید. کافی است در قسمت تنظیمات زبان فارسی را انتخاب کنید:

Preferences_1202936827090

به کمک GBS نه تنها می‌توانید فقط وب‌لاگ‌های فارسی را جستجو کنید، بلکه می‌توانید جستجوی‌تان را به یک «بازه زمانی» خاص محدود کنید. مثلا، نوشته‌های وب‌لاگستان فارسی درباره «انتخابات» در «12 ساعت اخیر». سرعت ایندکس‌سازی وب‌لاگ‌ها توسط گوگل حیرت‌انگیز است:

انتخابات - Google Blog Search_1202937330159

برای آشنایی بیشتر با GBS اینجا را بخوانید.

اکتشاف به کمک گوگل‌ریدر

امکان نسبتا جدیدی که به قسمت اکتشاف (Discover) گوگل‌ریدر اضافه شده، گزینه مرور (Browse) است. به کمک آن می‌توانید «بسته‌های خوراکی آماده‌»‌ای (Feed Bundles) را که گوگل از پیش تهیه کرده است به فهرست اشتراکات خود اضافه کنید، یا با استفاده از «کلیدواژه‌» وب‌لاگ‌های موردنظرتان را بیابید:

google-reader-discover-browse

از قسمت توصیه‌ها (Discover –> Recommendations) هم غافل نشوید. در این‌جا گوگل با توجه به آمار وب‌لاگ‌هایی که مطالعه می‌کنید به شما پیشنهاداتی می‌کند که درخور توجه هستند:

Google Image Result for http---blogs.sun.com-plamere-resource-googl_reader_recommendations_detail.png_1202937839535

با توجه به گسترش روزافزون مطالب وب‌لاگستان فارسی (و انگلیسی) شیوه‌های «جستجو» و «انتخاب» وب‌لاگ روز به روز اهمیت بیشتری می‌یابند.


مطالب این وب‌لاگ را از طریق خوراک‌خوان دنبال کنید.
Balatarin

delicious.med.gif

دنباله

مهندس

مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

کمانگیر و داغ‌ترین وب‌لاگ‌ها

نمی‌دانم با فعالیت‌های جالب کمانگیر تحت عنوان پروژه «کی‌به‌کیه» آشنا هستید یا نه. کمانگیر با استفاده از شیوه‌های نرم‌افزاری در حال گردآوری آمار و تحلیل وب‌لاگستان فارسی است. کار فی‌نفسه جالب و هیجان انگیز است و پیشنهاد می‌کنم اگر تا به حال با این پروژه آشنا نشده‌اید حتما نگاهی به این‌جا و این‌جا بیاندازید. همینطور که کار گردآوری آمار جلو می‌رود کمانگیر آمارها و نتایجی را منتشر می‌کند که درخور توجه هستند.

در میان آمارهای منتشر شده اخیر پروژه «کی‌به‌کیه»، چیزی که مایه دلگرمی و حیرت من شده، حضور وب‌لاگ بامدادی در میان فهرست وب‌لاگ‌هایی است که بیشترین تعداد لینک‌های به اشتراک گذاشته شده توسط کاربران را داشته‌اند:

didish_sourceperdomains

در این‌جا لازم می‌دانم از همه دوستان و عزیزانی که در پررنگ شدن نوشته‌های این وب‌لاگ نقش داشته‌اند صمیمانه تشکر کنم. البته تشکر اصلی از خود کمانگیر است با طرح ابتکاری و هیجان‌انگیزی که شروع کرده است.

چند پیشنهاد به کمانگیر:

تعداد کارهایی که می‌توان با آمارهای گردآوری شده در بانک‌اطلاعاتی «کی‌به‌کیه» انجام داد احتمالا بی‌شمار است. اما چند پیشنهاد جهت نمونه:

1. انتشار آمار به صورت تفکیکی (جدا نمودن منابع خبری مثل بی‌بی‌سی از وب‌لاگ‌ها).

2. انتشار فهرست طولانی‌تری (مثلا 100 وب‌لاگ) از وب‌لاگ‌های داغ وب‌لاگستان. این‌کار باعث آشنایی مخاطبین ایرانی با سایر وب‌لاگ‌های خوب و جالب می‌شود.

3. قرار دادن ابزار جستجو query (هر چند محدود)‌ در وب‌گاه «کی‌به‌کیه» که کاربران بتوانند انواع گزارش‌ها را (دست کم به صورت متنی) تهیه کنند.

4. تهیه فهرست نرمال شده از وب‌لاگ‌های داغ. مثلا وب‌لاگی که با 5 پست در ماه 50 بار به اشتراک گذاشته می‌شود ضریب محبوبیتش 10 است، اما وب‌لاگی با 100 پست که 200 بار در ماه به اشتراک گذاشته می‌شود ضریب محبوبیتش 2 است؛ اگر چه وب‌لاگ فعال‌تری است اما ضریب محبوبیت کمتری دارد. به همین ترتیب می‌توان تعداد لینک‌هایی که به مطالب یک وب‌لاگ داده شده است را بر حسب تعداد پست‌های وب‌لاگ نرمال کرد. البته خود کمانگیر هم انگار اشاره‌ای به این موضوع کرده. به هر حال به نظر من نرمال کردن آمارهای خیلی اهمیت دارد و آمار را معنی‌دارتر می‌کند.

منتظر نتایج جالب این پروژه باشیم که مطمئنا روز به روز دقیق‌تر هم خواهد شد.


مطالب این وب‌لاگ را از طریق خوراک‌خوان دنبال کنید.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

این‌جا اوبونتو است، صدا و سیمای لینوکس

این نوشته را دارم از داخل لینوکس و آفیس ِ آزاد (OpenOffice) می‌نویسم. چند ساعتی بود که تقریبا ناامید شده بودم. اینترنتم راه نمی‌افتاد و بدون اینترنت لینوکس بی‌معنی‌ است. اما عاقبت نوشته‌ای یک خطی در یکی از اتاق‌های تبادل‌نظر لینوکس کارم را راه انداخت.

لینوکس کاربردوست نیست، اما حسابی سرحالتان می‌کند

لینوکس اوبونتو انصافا نسبت به همه توزیع‌هایی که قبلا دیده یا شنیده بودم «کاربر دوست»تر است. اما در پاسخ به کامنت دوستی که گفته بود «لینوکس زمخت است و چندان کاربردوست نیست» باید بگویم با ایشان موافق هستم. نصب و راه‌اندازی لینوکس برای کاربری که با کامپیوتر آشنایی کمی دارد و به خصوص مسلط به زبان انگلیسی نیست دشوار است. به عنوان نمونه من الان چندین ساعت است برای نصب و راه‌اندازی کارت گرافیکی‌ام در حال خواندن و دانلود کردن هستم. مجبورم RunLevel سیستم را عوض کنم چون نمی‌توانم در حالی‌که محیط گرافیکی اجرا شده درایور را نصب کنم. بعد هم که موفق شدم این‌کار را انجام دهم متوجه شدم به چندین بسته بزرگ نیاز دارد که الان دارم آن‌ها را دانلود می‌کنم. راحت به شما بگویم در لینوکس اگر شانس آوردید و درایور کارت گرافیکی و مودم و … شناخته شد که هیچ. در غیر این صورت مجبورید چندین ساعت (و بلکه روز) برای نصب آن وقت صرف کنید. به خصوص اگر خط اینترنت شما چندان سریع نباشد.

اما نباید زود ناامید شوید. توی همین مدت کوتاه کلی چیز یاد گرفته‌ام و از میزان کنترلی که روی سیستم دارم هیجان‌زده هستم. احساس می‌کنم خیلی از توانایی‌های کامپیوتری‌ام که در اثر استفاده از ویندوز تحلیل رفته بود کم‌کم باز می‌گردد. مجبورم تندتر تایپ کنم و بهتر جستجو کنم. اینترنت را به نوعی بخشی از دسکتاپم ببینم نه مفهومی جداگانه و دور. انگار دارد «حواس کامپیوتری» مرا بیدار و زنده می‌کند و برای این‌که بیدار و زنده باشم حاضرم چند ساعت وقت بیشتر صرف نصب کردن کارت گرافیکی‌ام کنم. لینوکس شاید «کاربردوست» نباشد اما بدون شک دست شما را برای تسلط بر کامپیوترتان حسابی باز می‌گذارد و البته کمی هم «سلول‌های خاکستری»‌تان را می‌دواند!

همه باید فارس باشند حتی ترک‌ها!

این سوال و جواب غم‌انگیز را هم در یکی از فوروم‌ها دیدم. البته این نمونه اصلا نباید باعث سوءتفاهم شود. چون انصافا بیشتر جاها کاربران متخصص به صورت داوطلبانه خیلی خوب همکاری می‌کنند و از دل و جان سوال‌های شما را -حتی اگر پیش‌پاافتاده باشد- ‍ پاسخ می‌دهند. اما محض نمونه‌ و جهت آشنایی با نوع نگرش بعضی از کاربران ایرانی بخوانید و خودتان قضاوت کنید که اگر این تبعیض قومی و زبانی نیست، پس چیست:

How to add another typing language in Ubuntu Linux

I’m a new Ubuntu user and since I’m living in Iran and also I’m a Turk I need to write in English, Farsi and Turkish and Azeri in Ubuntu in many programs such as OpenOffice.org Firefox and Gimp. so how can add these three languages beside English and use them simultaneously

Answerer 1

moosh bekhoret ! hala dige jolo ina migi I’m a turk , bashe! bashe! namak bekhorid namakdon beshkanid ! kam poole naft dadim khordid ?
ye email bezan be [……] oon rahnamayeet mikoneh

پی‌نوشت: پس از نصب لینوکس و انجام تنظیمات اولیه برای نوشتن به فارسی، برای نصب بسته‌های فارسی و قلم‌ها این صفحه خیلی راهنمای خوبی بود. اینجا نامش را می‌آورم به عنوان تشکر از کسانی که آن‌را تهیه کرده‌اند.


مطالب این وب‌لاگ را از طریق خوراک‌خوان دنبال کنید.

آیا محصولات و خدمات رایگان خطرناکند؟

وب‌گاه ریدرایت‌وب (ReadWriteWeb) از آن منابعی است که من معمولا موقع خواندن مطالبش در گوگل‌ریدر بی‌خیال کلید Shift-S می‌شوم، چون بی‌معنی است اگر همه نوشته‌های یک وب‌گاه را به اشتراک بگذارم. چیزی که این وب‌گاه را متمایز می‌کند نوشته‌های تحلیلی و بینش باز و پختهٔ نویسندگان آن نسبت به فن‌آوری‌های نوین است که در عین حال به صورت ساده و قابل فهم برای کابران غیرمتخصص و علاقه‌مند ارائه می‌شود. 

مقالهٔ «خطر رایگان» یا The Danger of Free نوشته آلکس ایسکولد را خواندم و حیفم آمد خلاصه‌ای از آن را این‌جا ترجمه نکنم. توصیه می‌کنم مقاله کامل را هم بخوانید. (برای سرعت و سهولت ترجمه تقریبا آزاد است، اگر چه فقط اندکی) ‌نه این‌که با موضوعات مطرح شده لزوما موافق باشم، ولی نوشته سرشار از ایده‌هایی است که قبلا کمتر به آن‌ها اندیشده بودم.

 

همه ما دوست داریم محصولات یا خدمات را به صورت رایگان دریافت کنیم. اما در عین حال می‌دانیمnofreelunch «رایگان» بیشتر یک توهم است. شاید به مناسبت یک جشن یک نوشیدنی رایگان دریافت کنیم، اما بدون چشم‌داشت در موقعیت‌های دیگر برای نوشیدن آن پول پرداخت می‌کنیم. 

اما اخیرا و به دنبال تحولات دنیای اینترنت، کم‌کم این تصور در ذهن ما شکل می‌بندد که همه‌چیز باید رایگان باشد و اگر کسی از ما برای خدماتی که ارائه می‌دهد درخواست پول کرد «غیرمنطقی» است. چرا این‌ تصور در ذهن ما ایجاد شده است؟ چون روز به روز شرکت‌های تجاری اینترنتی برای درآمد خود به «تبلیغات» تکیه می‌کنند و حاضرند خدمات و محصولات را به صورت رایگان ارائه دهند، به شرطی که تبلیغات در کنار آن ارائه شود.

چرا رایگان می‌تواند کثیف باشد؟

خدمات رایگان اگرچه به ظاهر پسندیده است، اما بعضا می‌تواند به عنوان ابزاری شیطانی مورد استفاده قرار گیرد.ibm-logo تصور کنید شرکت بزرگ و ثروتمندی را که با ارائه رایگان یا بسیار ارزان محصولات خود، رقبای خوب اما کم‌ثروت‌تر خود را نابود می‌کند. این اتفاق در عمل رخ می‌دهد. مثلا IBM با ارائه رایگان «محیط‌های همبسته تولید و توسعه» (IDE) برای جاوا ، عملا در حال نابود کردن محصولات بسیار خوب شرکت Borland است. نتیجه پیروزی IBM در این نبرد نابرابر، کمتر شدن خلاقیت و نوآوری در این زمینه خواهد بود.

از رایگان تا امپراطوری

پادشاه وب، گوگل نیز قلمرو خود را به کمک همین راهبرد گسترش داده است. در یک حرکت هوشمندانه گوگل فن‌آوری جستجوی خود را به صورت رایگان در اختیار شرکت‌های بزرگ گذاشت، به شرطی که آن‌ها اجازه دهند گوگل در کنار نتایج جستجو تبلیغات کند. بعد گوگل جی‌میل را به صورت رایگان و با امکاناتgoogle-logo فوق‌العاده ارائه داد. باز هم رایگان به شرط تبلیغ. بعد گوگل Google Office را به صورت رایگان (و برای شرکت‌ها بسیار ارزان) ارائه می‌دهد و عملا قصد دارد به روش ناجوانمردانه‌ای مایکروسافت را نابود کند. چون مدل تجاری مایکروسافت به درآمد ناشی از فروض محصولات Office وابسته است.

گوگل (یا نظایر آن) می‌تواند این‌کارها را امروز انجام دهد و رقبایش را ضعیف یا نابود کند، اما در آینده چطور؟ پس از پیروزی و حذف رقبا تکلیف رقابت و نوآوری چه می‌شود؟ آیا این یک قمار خطرناک برای کابران نیست؟ این روش پیروزی در رقابت عادلانه و درست نیست. موضوع این نیست که محصولات گوگل در حال حاضر عالی و سبک هستند، موضوع این است که این‌‌نوع رقابت و این فلسفه به انحصار و حذف رقبا و در نهایت ضرر کابران و مردم می‌انجامد.

نسل رایگانjumping-kids

نسل جوان و جدیدی که با فن‌آوری‌های چندین سال اخیر رشد می‌کند انتظار دارد همه چیز رایگان باشد و این واقعیت سنتی که باید برای برخی از خدمات هزینه پرداخت کرد در ذهنش شکل نمی‌بندد. آیا این خطرناک نیست؟ لباس رایگان نیست، غذا رایگان نیست، چرا همه خدمات در وب باید رایگان باشد؟ نسلی که به همه چیز به صورت رایگان نگاه کند دچار پارادکوس نمی‌شود؟

نتیجه

به جز موارد استثنایی هیچ‌‌چیز رایگان نیست. اگر جایی دیدید که غذای رایگان می‌دهند، به احتمال زیاد «چیز دیگری» هم در کنار آن است. در محیط وب هم همین است. اگر چیزی رایگان است، «چیز دیگری» هم در کنارش است. «کتابخانه‌های عمومی» رایگان هستند، چون ما «مالیات» پرداخت می‌کنیم. نرم‌افزارها و خدمات شرکت‌ها چطور؟‌‌ آیا برای آن‌ها نباید پرداخت کرد؟  آیا ارائه محصولات رایگان به منظور «حذف رقبا» درست است؟

پی‌نوشت: موضوع حذف رقبا به شیوه‌های ناجوانمردانه، فقط دغدغه سال‌های اخیر و ظهور وب نیست. این دغدغه‌ از قرن‌های پیش و از روزهای اول ظهور جهان سرمایه‌داری در ذهن «علاقه‌مندان به بشریت» و نه «پرستش‌کنندگان سود» به صورت یکی از مهمترین «ایرادات نهادینه‌  مدل سرمایه‌داری» بارها و به شیوه‌های مختلف مطرح شده است.

یک کهکشان پر از مردم

همانطور که در این بلاگ قبلا نوشته‌ام و باز هم خواهم نوشت، وب در حال گذر از وب «مولف‌ها» به وب «کاربران ِ مولف‌»ست. یعنی من و شمایی که تا دیروز فقط می‌توانستیم مطالب را بخوانیم و به اصطلاح فقط کاربر بودیم، کم‌کم نقش پررنگ‌تری در «تولید محتوی» در وب بازی می‌کنیم. این یعنی نابودی قابل پیش‌بینی «انحصار رسانه‌ای» که حق مردم جهان برای دسترسی آزاد و درست به اخبار و حقایق را زیر سئوال برده است. این یعنی چشم‌انداز نزدیک‌تری به صلح و آرامش در سطح جهان چرا که مهمترین بسترساز «ماشین‌ اقتصادی-نظامی» اقلیت حاکم بر جهان همین «انحصار رسانه‌ای» است. این یعنی افق روشن‌تر برای مردم جهان که تشنه صلح و آرامش هستند.

media-monoply

همه ما می‌توانیم کاربرمولف باشیم

گمان نکنید برای «تولید محتوی» کردن حتما باید نویسنده بلاگ باشیم، چند نمونه از نحوه «تولید محتوی» در «وب نوین»:

1. خواندن خوراک وب‌گاه‌ها یا بلاگ‌های دیگر
2. به اشتراک گذاشتن خوراک‌ها با دیگران در گوگل‌ریدر یا نظیر آن
3. ارسال لینک‌های جالب به بالاترین، خوشمزه‌ها، دیگ و …
4. ارسال فیلم‌ها یا عکس‌هایی که از موضوعات مختلف می‌گیرید به وب‌گاه‌هایی نظیر YouTube یا Flickr
5. مشارکت در «نظر سنجی‌های تحت وب»
6. نوشتن کامنت پای مطالب جالب
7. ایجاد ارتباطات مجازی و تشکیل شبکه‌های اجتماعی تحت وب در سایت‌هایی مانند فیس‌بوک، مای‌سپیس، ارکات و …
8. اکتفا نکردن به منابع خبری تجاری و استفاده روزافزون از منابع خبری دیگر (alternative media) برای دسترسی «واقع‌بینانه‌تر» و «انسانی‌تر» به رویدادها و اخبار جهان.
9. استفاده از امکانات روزافزون «وب» برای ارتباط با «آدم‌های دیگر»، «فرهنگ‌های دیگر»، «رنگ‌های دیگر»، «زبان‌های دیگر» برای گسترش و تعمیق دیدگاه و جهان‌بینی انسانی‌مان.
10. شما بگویید…
100. شما بگویید…
1000. شما بگویید…

دهکده جهانی یک کهکشان پر از مردم

در کل می‌توان گفت هرگونه ورودی (input) از طرف شما در وب، به نوعی «تولید توسط شما» محسوب می‌شود. با همکاری و مشارکت بیشتر با یکدیگر، حرکت به سوی «وب نوین» و «وب کاربران مولف» را سرعتglobalvillage بخشیم. به این امید که روزی طاعون انحصار رسانه‌ای گریبان جامعه بشری را رها کند.

این یک کار گروهی عظیم است که به اعتقاد من می‌رود که آینده بشریت را عوض کند، همانطور که روزگاری اختراع صنعت چاپ و ظهور «کهکشانِ گوتنبرگ» سرنوشت بشریت را تغییر داد. سال‌ها بعد «اینترنت» به درستی اغلب پیش‌بینی‌های مک‌لوهان درباره «دهکدهٔ جهانی» را محقق ساخت. آیا ظهور «وب نوین» تعمیم این مفهوم به «کهکشانِ کاربرانِ مولف» نیست؟

با تشکر از یک‌فتحی عزیز که مرا هول داد که بنویسم. چون امروز کمی خسته بودم…

مطالب «بامدادی» را از طریق خوراک‌خوان دریافت کنید.

تحقیر مایکروسافت در صفحات راهنمای گوگل

لحن تحقیر‌آمیز گوگل در رابطه با مرورگر وب مایکروسافت، مرا به یاد صحبت معلمی می‌اندازد که در وصف هنر آموزشیش روزی گفت: «ببین من چقدر خوب درس دادم، حتی فلان شاگرد ِ خنگ هم مطلب را گرفت». گوگل هم انگار می‌خواهد بگوید، «گوگل‌ریدر خیلی محصول خوبی است، چون حتی با مرورگر ِ «خنگ» مایکروسافت هم کار می‌کند! ولی ما البته توصیه می‌کنیم از مرورگر دیگری استفاده کنید!».

این مطلب ترجمه بخشی از صفحه راهنمای گوگل‌ریدر است:

نیازهای سیستمی (system requirements) برای استفاده از گوگل ریدر چیست؟

برای داشتن بهترین تجربه کاربری، گوگل‌ریدر به یک مرورگر به روز و جدید نیاز دارد. ما فایرفاکس یا سافاری را توصیه می‌کنیم، اما اینترنت اکسپلورر هم کار می‌کند. […]

نکته:‌ نشانی این صفحه راهنمای گوگل‌ریدر را دوست خوبم آدینا (Adina  dot ir at gmail dot com به من داد که متاسفانه وب‌لاگی از او ندارم که در این‌جا لینک بدهم.

آرزوهای یک کاربر پرتوقع گوگل‌ریدر

همانطور که می‌دانید اخیرا شرکت NewsGator نرم‌افزار خوراک‌خوان پرطرفدار و پرقدرت فیددیمون FeedDemon را رایگان کرده است. طبیعتا من بلافاصله آن‌را نصب کردم و مجذوب سادگی و در عین حال غنای این محصول شدم. به خصوص برای مدیریت تعداد بسیار زیاد خوراک فوق‌العاده است. GoogleReader-FeedDemon

اما مشکل این‌جاست که این محصول با GoogleReader هماهنگ نمی‌شود و امکان Share کردن در GoogleReader چیزی نیست که بشود به این سادگی از آن گذشت. من به عنوان یک کاربر پرتوقع! دلم می‌خواهد بتوانم به طور همزمان از هر دوی این محصولات استفاده کنم ولی در عین حال دلم می‌خواهد اگر پستی را در فیددیمون به اشتراک گذاشتم در ریدبرنر شناخته شود. راه حل چیست؟

راه حل این است که یک آدم یا شرکت مبتکر و زرنگ مثلا همین الکساندر موسس ریدبرنر ReadBurner خودمان پیدا بشود و این‌دو را به هم وصل کند! فکرش را بکنید چه خبر خواهد شد! قدرت و محبوبیت فیددیمون و قابلبت‌های گروهی گوگل ریدر. معماریش چیزی شبیه به نمودار سمت چپ می‌شود.

گام بعدی هم این است که ریدبرنر به یک Shared Feed Aggregator کامل تبدیل شود و علاوه بر نیوزگیتور و گوگل‌ریدر، لینک‌های به اشتراک گذاشته شده را از فیدخوان‌های دیگر هم گردآوری کند! در این صورت ریدبرنر یک دیگ بدون رقیب خواهد شد!

کاربران می‌توانند در نمایه یا پروفایل خود در ریدبرنر حساب گوگل‌ریدر و نیوزگیتور خودشان را معرفی کنند. بعد شروع کنند به کار کردن با فیددیمون. هر پستی را که Share کنند به صورت خودکار از طریق ریدبرنر شناسایی می‌شود و به فهرست اشتراکی‌ها اضافه می‌شود.

برنامه خوراک‌خوان فیددیمون را از این‌جا دریافت کنید.

ایرانی‌ها گوگل‌ریدر اشتراکی را قبضه کرده‌اند

ReadBurner_1200654787500
اگر فرض را بر این بگیریم که معمولا ایرانی‌ها از بالاترین و دودردو فارسی استفاده می‌کنند و لینک‌‌های ارسال شده در آن‌ها را در گوگل‌ریدر به اشتراک می‌گذارند، آمار وب‌گاه ریدبرنر در زمینه حضور ایرانیان در گوگل‌ریدر اشتراکی خیره کننده است! البته راستش این آمار ظاهرا مربوط به کسانی می‌شود که فید خود را درریدبرنر ثبت کرده‌اند و ظاهرا به لطف حضور دکترهای وبلاگستان فارسی جناب مزیدی و یک پزشک ، ایرانی‌ها از این محصول بیشتر استفاده می‌کنند.

کاربران غیرایرانی که باید پذیرفت تعدادشان به مراتب بیشتر از کاربران ایرانی‌ست، ظاهرا از امکان «به اشتراک گذاشتن» در گوگل‌ریدر و عضویت در ریدبرنر چندان استفاده نمی‌کنند. برخلاف کاربران ایرانی. نه اجازه دهید بگویم «کاربرمولف‌های ایرانی». با توجه به ضریب نفوذ اندک اینترنت در ایران،‌ حضور پر رنگ ایرانیان در «تولید گروهی» جالب توجه است (من به اشتراک گذاشتن لینک‌ها را نوعی همکاری و تولید گروهی می‌دانم).

در همین زمینه:

حتما از وب‌گاه ReadBurner استفاده کنید. در این‌‌ وب‌گاه می‌توانید از آخرین وضعیت پست‌های به اشتراک‌ گذاشته شده توسط گوگل‌ریدر باخبر شوید. قسمت فارسی آن نیز جالب توجه تر است: پست‌های فارسی محبوب روز، پست‌های فارسی محبوب هفته، پست‌های فارسی محبوب همه دوران!

همچنین وب‌گاه SharedReader نیز همین کار را انجام می‌دهد. البته راستش من تا الان که داشتم تستش می‌کردم هنوز مشکل داشت و نتوانستم درست و حسابی واردش بشوم. به هر حال فلسفه‌اش مثل همان ریدبرنر است و لینک‌های اشتراکی در گوگل‌ریدر را تعقیب می‌کند.

انتخاب خودکار بهترین پست‌های وب‌لاگستان

همانطور که قبلا در مطلب «به خودتان رحم کنید و از AideRSS و گوگل‌ریدر استفاده کنید» نوشتم با توجه به گسترش روزافزون کمیت و کیفیت وب‌لاگ‌های فارسی، روز به روز امکان پی‌گیری و مطالعه آن‌ها دشوارتر می‌شود. حتی با استفاده از فید وب‌لاگ‌ها یا سرویس‌های جالبی مانند دودردو، باز هم فیدخوان‌ها از تعدد نوشته‌ سرریز می‌کنند. برای کاربرانی که وقت محدودی در شبانه‌روز را برای مطالعه وب‌لاگستان اختصاص داده‌اند، شاید مناسب‌تر باشد به جای این‌که فهرست بلندبالای پست‌های جدید همه وب‌لاگ‌ها را ورق بزنند، نگاهی به «گزیده»های هر وب‌لاگ داشته باشند. یعنی فقط بهترین پست‌های هر وب‌لاگ را ببینند. (معیار گزینش، مقایسه پست‌های یک‌وبلاگ با سایر پست‌های همان وب‌لاگ می‌باشد. به این ترتیب بهترین پست‌های هر وب‌لاگی شانس نمایش داده شدن را خواهند داشت.)

با استفاده از وب‌گاه جالب AideRSS می‌توان پست‌های یک وب‌گاه را بر اساس معیار PostRank طبقه‌بندی کرد. تصمیم گرفتم گزیده‌ای از پست‌های وب‌لاگ‌های فارسی را از طریق AideRSS انتخاب کرده و فیدش را در این وب‌لاگ قرار دهم.

بهبودسازی روش تعیین فید برگزیده

ابتدا تصور من بر این بود اگر فید وب‌لاگ‌های تجمعی مانند دودردو فارسی یا لینک‌های اشتراکی خودم در گوگل ریدر را در AideRSS قرار دهم، چکیده‌ جالبی از همه پست‌های وب‌لاگستان که در دودردو هستند را خواهم داشت. اما با توجه به این‌که AideRSS پست‌های هر منبع را با سایر پست‌های همان منبع مقایسه می‌کند، نتیجه کار روی فیدهای تجمعی مانند دودردو فارسی خوب از آب در نمی‌آید. بنابراین تصمیم گرفتم فید وب‌لاگ‌ها را به صورت منفرد توسط AideRSS گزینش کنم و محصول نهایی را در فیدبرنر بسوزانم. این‌کار نتیجه بهتری داد که الان هم در دسترس شماست. به این وسیله مشکل پست‌های تکراری هم حل شد، چون کلیه منابع متمایز و یکتا هستند.

تا این‌ لحظه 200 وب‌لاگ

در حال حاضر حدود 200 وب‌لاگ فارسی را که در چند هفته اخیر بیشتر فعال بوده‌اند و به خصوص به صورت نسبی پست‌هایشان در وب‌لاگستان مورد توجه قرار گرفته است را به این مجموعه اضافه کرده‌ام. فهرست این وب‌لاگ‌ها را با فرمت OPML می‌توانید از اینجا دریافت کنید. البته این فهرست در حال اضافه شدن است.

وب‌لاگ شما چطور؟

در صورتی که تمایل دارید وب‌لاگ شما نیز به این فهرست اضافه شود به من اطلاع دهید. البته اضافه شدن وب‌لاگ شما به این معنی نیست که پست‌های شما در «فید برگزیده وب‌لاگستان فارسی» لزوما دیده خواهند شد. چون انتخاب بهترین فیدهای شما به صورت خودکار انجام می‌پذیرد و بستگی به تعداد کامنت‌ها، تعداد دنبالک‌ها، تعداد ارسال‌ها به del.ico.us یا digg و سایت‌های مشابه دارد.

بخش بزرگی از وب‌لاگ‌ها لینک فید ندارند

متاسفانه هنوز بخش بزرگی از وب‌لاگ‌های فارسی و حتی تعداد قابل توجهی از وب‌لاگ‌های مشهور هنوز لینک فید نوشته‌های خود را در وب‌لاگشان قرار نداده‌اند. بسی جای تاسف است و فکر می‌کنم درباره اهمیت «فید» و «فیدخوان»ها اطلاع‌رسانی به مراتب بیشتری لازم است.

نظرات شما

اگر علاقه‌مند هستید فید بالا را آزمایش کنید. یا خودتان در AideRSS فید مشابهی درست کنید و امکانات مختلف آن‌را بررسی کنید. و در صورت امکان لطف کنید و نظرات خود را به من نیز بگویید.

چرا مایکروسافت از گوگل می‌ترسد؟

بزرگترین خطری که مایکروسافت را تهدید می‌کند گوگل است. موضوع فقط رقابت بر سر موتور جستجو و یا تبلیغات اینترنتی نیست.گوگل ماهیت و فلسفه وجودی مایکروسافت را نشانه گرفته است.

شبکه همان کامپیوتر است

روزگاری بنیان‌گذار شرکت سان گفت: «شبکه همان کامپیوتر است». بنیان‌گذاران شرکت مایکروسافت اما، چنان از بازار عظیم و بادآورده کامپیوترهای شخصی به هیجان آمده بودند که فرصت یا تمایل اندیشیدن به «شبکه» و «کاربران به هم متصل» و «کامپیوتر فراتر از میزکار» را نداشتند. از نظر آن‌ها کامپیوتر، یک واحد محاسباتی «تنها و منزوی» بود، برای تک‌تک نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای آن باید هزینه می‌شد و فقط هم با محصولات مایکروسافت همخوانی می‌داشت.

yeastsex

سان گفت شبکه همان کامپیوتر است. گوگل نیز چنین می‌اندیشد.

اولین حامی گوگل بنیان‌گذار سان: باز هم «شبکه همان کامپیوتر است»

آقای اندی بکتول‌شایم یکی از بنیان‌گذاران سان، در چند ملاقات کوتاه که با لاری و سرگئی داشت تشخیص داد آن‌ها به شعار «شبکه همان کامپیوتر است» اعتقاد دارند و ایده‌هایشان متعلق به «آینده» است. بی‌دلیل نبود آقای بکتول‌شایم در نقش اولین حامی گوگل‌ در زمانی که این شرکت حتی هنوز ثبت نشده بود، ظاهر شد. از نظر بنیان‌گذاران گوگل «شبکه همان کامپیوتر است» و البته باید خصوصیات «هوشمندی» و «دسترسی آزاد به همه اطلاعات» را نیز به این شبکه (بخوانید کامپیوتر) اضافه کرد. رویکردی که یکصد و هشتاد درجه با رویکرد مایکروسافت در تضاد بود.

ارزان بهتر از گران

گوگلی‌ها از همان آغاز سرورهای خود را طوری طراحی کردند که می‌توانست هر سخت‌افزاری که توانایی محاسبه داشته باشد را در بر گیرد. به کمک این فن‌آوری ارزان آن‌ها توانستند سرورهایی بسازند که از لحاظ سرعت و قیمت (بهای تمام شده برای هر عمل محاسبانی) بزرگترین و سریع‌ترین سوپرکامپیوترهای جهان را فرسنگ‌ها پشت‌سر گذاشت. گوگل نمی‌خواست برای خرید سرورهای گران و نرم‌افزارهای گران‌تر هزینه کند، بنابراین سخت‌افزار و نرم‌افزار خودش را بر اساس «سرورهای ارزان» و نرم‌‌افزارهای رایگان موجود بنیاد گذاشت و ثابت کرد «ارزان بهتر از گران است».

محاسبه غیرمتمرکز

گوگل از همان آغاز، هدف و شیوه کسب‌وکارش را حرکت به سوی «محاسبه غیرمترکز» یا Cloud Computing (نوعی از Distributed Computing) قرار داد،‌ حال آن‌که «مایکروسافت» اصولا ساختار کسب‌‌وکارش را برپایه «کامپیوترهای شخصی» و «سرورهای متمرکز» شکل داده بود. برخلاف سرورهای متمرکز سنتی، کاربران آینده تصوری از نوع، محل و خصوصیات سرور مورد استفاده شان ندارند. آن‌ها از ظرفیت و توان محاسباتی سرورهایی که مانند یک «ابر» مبهم و غیرمتمرکز هستند استفاده می‌کنند بدون این‌که به یک سیستم‌عامل یا محیط خاص وابسته باشند.

cloud computing

وب آینده: سرورهای پراکنده و غیرمتمرکز – «اینترنت همان سرور است»

هدف: ریشه‌های مایکروسافت61_google_microsoft

گوگل با ارائه نرم‌افزار و خدمات تحت وب و بانک‌اطلاعاتی عظیم خود که شامل وب‌گاه‌، تصویر، کتاب‌، نقشه‌، فیلم و … که همگی نیز تحت وب قابل دسترس هستند، به تدریج ولی با روندی «مداوم و محسوس» در حال کم کردن وابستگی کاربران به محصولات مایکروسافت است. این درحالی‌است که مایکروسافت روی «افزایش وابستگی کاربران به محصولات خود» سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی استراتژیک کرده است و می‌کند. این وابستگی روز به روز در حال کمرنگ‌تر شدن است و گوگل مهمترین نقش را در این کمرنگ شدن بازی می‌کند: «زنگ خطر جدی برای امپراطوری مایکروسافت!»

مایکروسافت که در سال‌های اخیر نشان داده «غولی محافظه‌کار و کم خلاقیت» است این بار با خطری مواجه شده است که درست «ریشه‌های» آن‌را نشانه گرفته است: گوگل!

مایکروسافت خطر را احساس کرده‌ است، اما آیا زمان و اراده کافی برای جبران دارد؟

توجه: مطالب این نوشته عقاید شخصی نویسنده می‌باشد و به غیر از موارد ذکر شده، ترجمه یا گردآوری نیست.

شبکه‌های اجتماعی آینده

در سال‌های اخیر «شبکه‌های اجتماعی» با سرعتی بی‌نظیر گسترش یافته‌اند. به همان نسبت تعدد و پراکندگی آن‌ها به حدی رسیده‌ که استانداردسازی مکانسیم «ارتباطی آن‌ها با یکدیگر» تبدیل به یکی از مهم‌ترین دغدغه‌‌های «وب ‌‌آینده» شده است.با توجه به این‌که «وب آینده» متعلق به «کاربران ِ مولف» می‌باشد، اهمیت ابزارهای ایجاد «همبستگی اجتماعی» روز به روز پررنگ‌تر می‌شود.

شبکه‌های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی مانند MySpace ،FaceBook ،hi5 ، Friendster ،Orkut بستر جالبی برای ایجاد شبکه‌های مجازی میان افراد هستند و در مدت زمانی کوتاه به سرعت رشد کرده‌اند. به عنوان مثال FaceBook حدود 58 میلیون کاربر فعال دارد که هر هفته بیش از 60 میلیون عکس در این وب‌گاه قرار می‌دهند. در نتیجه FaceBook به بزرگترین وب‌گاه عکس در آمریکا بدل شده است. (آمار پایان 2007)

مشکل تعدد شبکه‌های اجتماعی

طولی نکشید که تعدد شبکه‌های اجتماعی دردسرساز شد. چرا که کاربران فقط عضو یک شبکه اجتماعی نیستند و ارتباطات آن‌ها در شبکه‌های مختلف گسترده شده است. هر شبکه ساز خود را می‌زند و برای ورود به آن «نام کاربری» و «کلمه عبور» جداگانه‌ای لازم است. به عنوان مثال 64٪ کاربران FaceBook عضو MySpace هم هستند. همینطور شبکه‌های اجتماعی Bebo، Hi5 و Freindster حدود 49٪ کاربرانشان را با MySpace مشترک هستند. (آمار پایان 2007)

Social Network Aggragetors-isolated-networks

مشکل کاربران به عضویت در «شبکه‌های مختلف و پراکنده» ختم نمی‌شود. کاربران دیگر فقط «کاربر» نیستند و «محتوی» نیز تولید می‌کنند و در واقع کاربرانی «مولف» یا «کاربرِْمولف» هستند. اطلاعات تولیدشده توسط «کاربرْمولف‌»ها به تدریج بیشتر و پراکنده‌تر می‌شود. یک «کاربرْمولف» ممکن است خبرهای کوتاه متنی‌اش را در Twitter، عکس و تصویرهایش را در Flickr، فیلم‌هایش را در YouTube، لینک‌هایش مورد علاقه‌اش را در del.ico.us، نوشته‌هایش را در وب‌لاگ‌های مختلف (و …) قرار دهد. واضح است مدیریت کردن منابع مختلف برای کاربرْمولف‌ها روزبه‌روز دشوارتر می‌شود و باید برای حل این مشکل تدبیری اندیشید.

شاه کلید مشکلات:‌ اضافه کردن یک واسطه

در میان برنامه‌نویسان مشهور است هیچ مشکلی در نرم‌افزار نیست که با اضافه کردن یک لایه جدید حل نشود!

برای حل مشکل تعدد و پراکندگی «شبکه‌های اجتماعی» راه‌حل اضافه کردن یک (یا چند) لایه جدید است. «لایه جدید»، «مترجم» یا واسطه‌ای است که نقش پل ارتباطی میان «شبکه‌های اجتماعی» مختلف را بازی می‌کند و به این ترتیب همه آن‌ها را به یک شبکه بزرگ تبدیل می‌کند. به این «واسطه» جدید «گردهم‌آورنده شبکه‌های اجتماعی» یا Social Network Aggregator می‌گویند.

Social Network Aggragetors

در آینده‌ٔ نه چندان دور، «کاربران ِ مولف» به راحتی می‌توانند انبوه متنوع محصولات و علاقه‌مندی‌های خود را با دیگران به اشتراک بگذارند،‌ بدون این‌که نگران محیط کاربری خود باشند.

این مطلب ادامه دارد.

هیچ وب‌لاگی دیگر گم نمی‌شود

من هیجان‌زده هستم. اجازه دهید هیجانم را با شما قسمت کنم چون احساس می‌کنم در آستانه تولد «وب نو» به معنی «وب کاربران-مولف» هستیم.

کاربرمولف کیست؟

«کاربرْمولف»، کاربری است که در تولید یا تغییر شکل محتویات وب نقش بازی می‌کند. «کاربرْمولف» ممکن است نویسنده یک وب‌لاگ باشد یا شخصی که در آن وب‌لاگ کامنت می‌گذارد یا به آن لینک می‌دهد. حتی کاربری که در بالاترین یا digg رای می‌دهد نیز «کاربرْمولف» است.

در کل می‌توان گفت هر کاربری که به صورت دوجانبه از طریق وب با همگان در ارتباط باشد «کاربرمولف» است.

هیچ توجه کرده‌اید وب‌لاگ‌ها چقدر شکوفا شده‌اند؟ هیچ توجه کرده‌اید تعداد «کاربران مولف» (user-author) ها چقدر زیاد شده است؟ تا همین چندی پیش، خیلی احتمال داشت که نوشته‌های خوب وب‌لاگ‌ها نادیده و ناخوانده بماند. وب‌لاگستان قلمرو اختصاصی تعداد محدودی وب‌لاگ مشهور بود که در بلاگ‌رول خیلی از وب‌لاگ‌ها دیده می‌شدند و تنها وب‌لاگ‌هایی بودند که واقعا خوانده می‌شدند.user-authors

باقی، انبوه و انبوه هزاران وب‌لاگ بودند که مولفان آن‌ها در آرزوی داشتن مخاطب دست و دلشان به نوشتن نمی‌رفت. اگر شما وقت صرف می‌کردید، مطلب گردآوری می‌کردید، ترجمه می‌کردید، عکس و تصویر و نمودار تهیه می‌کردید و یک مطلب خوب و جدید و آموزنده توی وب‌لاگتان می‌گذاشتید به احتمال زیاد اصلا دیده نمی‌شد و تمام زحمات خوب شما بی‌نتیجه می‌ماند!

نفس این روزها در حال به شمارش افتادن است. در وانفسای س.ا.ن.س.و.ر. و خفقان در فضای کشور و در شرایطی که یخ‌بندان سیاسی و اجتماعی، برف و سرمای زمستان سخت امسال را تحت شعاع خود قرار داده است، شاهد گرمای روزافزون جامعه ایرانی «کاربر-مولف» هستیم.

بالاترین آمد و انگار نفس مسیحایی بر کالبد وب‌لاگستان دمید. وب‌لاگ‌ها دست کم این شانس را داشتند که برای «چند ساعت» هم که شده نوشته خود را در معرض دید همگان قرار دهند. امکان بزرگی بود! چه بسیار وب‌لاگ‌ها که از این طریق توانستند صدای خود را به گوش مخاطبین ناشناس برسانند.

سر و کله «وردپرس.دات.کام» پیدا شد. به سرعت محبوب شد. محله کوچک و صمیمی‌ای شد که هر لحظه می‌شد پست‌ها و وب‌لاگ‌های پرکار را دید. و انگار چیزی فرق کرده بود! فهرست «بهترین پست‌های روز» یا «بهترین وب‌لاگ‌های روز» قلمرو اختصاصی چند وب‌لاگ مشهور نبود. انگار این‌جا همه حق داشتند حضور داشته باشند. کافی بود نوشته خوبی بنویسی و فورا توی فهرست روز خودش را نشان دهد. مخاطبین حق انتخاب بیشتری پیدا کرده بودند.

گوگل‌ریدر را باز می‌کنم و نگاهی به فهرست مطالب منتشر شده در دو-در-دو فارسی می‌اندازم. پشت سر هم دکمه j را فشار می‌دهم و مطالب را با لذت دنبال می‌کنم. مطالب خوب به سرعت خودشان را نشان می‌دهند. مهم نیست وب‌لاگ طرف مشهور یا گمنام باشد. مطلبش با من حرف می‌زند و از میان صدها نوشته خودنمایی می‌کند. یک لحظه صبر کنید! قبلا من این شانس را نداشتم، انگار!‌

بعد گوگل‌ انگار منتظر بوده باشد همه را غافلگیر کند، گوگل‌ریدر اشتراکی را می‌آورد! مطالبی را که دوستان مجازیم در گوگل‌ریدر اشتراکی نشان کرده‌اند نگاه می‌کنم. انگار کیفیت مطالب این‌جا بهتر است! به هر حال هر چه باشد مطالب این‌جا یک‌بار از ف.ی.ل.ت.ر. سلیقه دوستان عبور کرده‌ است.

فیدبرنر هم یک درجه آزادی بیشتر برای وب‌لاگ نویسان فراهم کرد. وب‌لاگ‌نویس‌ها دیگر مجبور نیستند به یک محیط مشخص مانند بلاگ‌سپات یا وردپرس یا ایکس یا وای بچسبند و از ترس از دست دادن مخاطبین خود تا ابد همانجا بپوسند. دیروز بلاگ‌فا، امروز وردپرس، فردا شاید جایی بهتر! دموکراسی واقعی یعنی «آزادی همراه با فرصت»! من آزاد هستم که محیط وب‌لاگم را عوض کنم و هم امکانش را دارم، بدون این‌که مخاطبین خود را از دست بدهم! شک دارید؟ وب‌لاگ آقای مزیدی را نگاه کنید. ایشان یک‌شبه از مزیدی1 به مزیدی2 اسباب‌کشی کرد بدون این‌که حتی یک خواننده‌اش را از دست بدهد.1_indymedia_radiologo

هر روز تعداد بیشتری وب‌لاگ را به فیدخوانم اضافه می‌کنم. از این‌که فرصت خواندن همه آن‌ها را نداشته باشم نمی‌ترسم. چون فید همه آن‌ها را در گوگل‌ریدر عمومی کرده‌ام و بعد در فیدبرنر سوزانده‌ام. AideRSS خلاصه بهترین‌هایشان را به من نشان می‌دهد. وقتم صرف جویی می‌شود، وب‌لاگ‌های زیادی را می‌بینم، حق انتخاب بیشتری دارم. آیا این چیزی نبود که سال‌ها همه ما دنبالش بودیم؟

هنوز تمام نشده… ریدبرنر مکمل گوگل‌ریدر خواهد شد و تردید ندارم یا گوگل آن‌را می‌خرد و یا سرویس مشابهی در گوگل‌ریدر ایجاد خواهد کرد. همه دست‌اندرکار این هستند که ما دیگر نوشته خوبی را از دست ندهیم. باور کنید تجربه وب‌، در حال تغییرات اساسی است. وب در حال پخش شدن است و نقاط ساکت و پراکنده سابق به شبکه جهانی کاربران مولف تبدیل می‌شوند.

در «وب‌ نو»ی در حال ظهور، هیچ وب‌لاگی گم نمی‌شود.

اول جستجو در گوگل، دوم برنامه‌نویسی

بخش بزرگی از نرم‌افزارها را «الگورتیم‌»ها (Algorithms)، «الگو»ها (Patterns) یا «بسته‌»های (Package) استاندارد تشکیل می‌دهند. چه بسا بخشی از نرم‌افزاری که قصد نوشتنش را دارید قبلا توسط شخص دیگری طراحی یا نوشته شده باشد. قبل از این‌که به اصطلاح «دست به کد» شوید با استفاده از ابزار Google Code Search کمی در دنیای «متن»های موجود بگردید.

Google Code Search_1199878165218

حتی اگر برنامه‌ای که می‌نویسید کاملا جدید است و مطمئن هستید نمونه‌‌ آن قبلا نوشته نشده، دست‌کم می‌توانید از انبوه برنامه‌های موجود در بانک اطلاعاتی گوگل ایده‌های جدید بگیرید و سرعت و کیفیت برنامه‌‌نویسی‌تان را بالا ببرید.

binary search - Google Code Search

در قسمت جستجوی پیشرفته علاوه بر این‌که می‌توانید جستجوی خود را به زبان‌ برنامه‌نویسی خاصی محدود کنید، امکان جستجو داخل بسته‌های نرم‌افزار Pacakges نیز وجود دارد. البته استفاده از اپراتورها امکانات بسیار گسترده‌تری به شما می‌دهد.

همچنین در صورت تمایل می‌توانید «متن» برنامه‌های جدیدی که نوشته‌اید را در GCS ثبت کنید.

فیلم بعدی که می‌بینید چیست؟

فرض کنید جایی زندگی می‌کنید که هر فیلمی را انتخاب کنید در دسترس‌تان دارید. همچنین شما از آن دسته آدم‌هایی هستید که علاوه بر مبتلا بودن به جنون سینما، به بیماری وسواس در انتخاب و دیدن فیلم‌ هم دچار هستید. در این صورت آیا برای انتخاب فیلم سردرگم نخواهید شد؟ از میان هزاران فیلم تولید شده در سال، شاید فقط 50 تای آن‌ها برایتان جالب باشد. از کجا خواهید فهمید کدام‌یک باب دندان شماست؟ و اگر سلیقه شما محدود به فیلم‌های روز نباشد و علاقه‌مند به کل تاریخ حدودا 100 ساله سینما باشید، آن‌وقت انتخاب فیلم بعدی از میان چند صد هزار فیلم موجود کار چندان ساده‌ای نیست! مجلات و وب‌گاه‌ها حتی اگر معتبر هم باشند چندان کمکی نمی‌کنند. معیار انتخاب آن‌ها یا موضوعات تجاری و صنعت سینماست و یا سلیقه ویژه هنری منتقدی که درباره یک فیلم خاص می‌نویسد. به هر حال نظر شما نیست.پس راه حل خوب چیست؟

m o v i e l e n s_1199773736500

چند روز پیش در مورد سیستم‌های پیشنهاد دهنده و نقش روزافزون و کلیدی آن‌ها در وب آینده صحبت کردم. حالا هم قصد دارم یک «سیستم‌ پیشنهاد دهنده» که در واقع یک پروژه تحقیقاتی در دانشگاه مینیسوتا می‌باشد را معرفی کنم. وب‌گاه MovieLens که «به شما کمک می‌کند فیلم‌های مناسب سلیقه‌تان را بیابید».

این وب‌گاه پیشنهاد دهنده بر اساس همکاری گروهی (collaborative filtering) کار می‌کند. پس از ثبت‌نام و ورود شما باید دست‌کم 15 فیلم را از میان فهرست فیلم‌هایی که به صورت تصادفی به شما نشان داده می‌شود انتخاب و از 1 تا 5 درجه گذاری کنید. این 15 فیلم در واقع مبنای ارزیابی سلیقه شما توسط سیستم پیشنهاد دهنده وب‌گاه می‌شود و هر چه تعداد فیلم‌هایی که ارزش‌گذاری می‌کنید بیشتر باشد وب‌گاه بیشتر با سلیقه شما آشنا می‌شود.

m o v i e l e n s_1199773726171

کار با وب‌گاه بسیار ساده است و مثل IMDB یا Amazon شما را با انبوه تبلیغات و اطلاعات فرعی سردرگم نمی‌کند. رده بندی فیلم‌ها نیز سریع و ساده انجام می‌شود و اصولا فلسفه وب‌گاه بر اساسا «تصفیه‌سازی اطلاعات بر اساس همکاری گروهی» و «ارائه پیشنهاد بر اساس سلیقه شخص شما» است و هدف دیگری را دنبال نمی‌کند.

m o v i e l e n s_1199770223468

از همه جالب‌تر آمارهایی است که از مقایسه سلیقه شما با سلیقه عمومی ارائه می‌دهد. مثلا می‌توانید بفهمید (اگر تا به حال نمی‌دانستید!) که بیشتر به چه نوع فیلم‌هایی علاقه دارید. من تا قبل از امروز نمی‌دانستم! وب‌گاه به شما می‌گوید کدام قسمت از سلیقه شما با سلیقه میانگین کاربران همخوانی دارد و در کدام موارد از عموم فاصله زیادی دارید. در واقع وب‌گاه قسمت‌های شخصی‌تر و در واقع شاخ و برگ سلیقه شما را تشخیص می‌دهد.

m o v i e l e n s_1199767477656

واقعا کار می‌کند!

نتیجه حیرت‌انگیز است! پس از این‌که حدود 30 تا از فیلم‌هایی که قبلا دیده بودم در سیستم ارزش‌گذاری کردم، پیشنهادهای سیستم واقعا با سلیقه من سازگار شده بود. در حال حاضر بیشتر از 200 تا از فیلم‌هایی که دیده‌ام را به سیستم معرفی کرده‌ام و فهرست بلند‌بالایی از آرزوهایم (WishList) را نشان کرده‌ام که در اولین فرصت سفارش دهم.

در ضمن MovieLens مرا در گروه «ببر» قرار داده است. «ببرها شاید به نظر موجودات خطرناک و کشنده‌ای برسند اما بعد از یک روز پر مشغله بدشان نمی‌آید همراه با یک دوست شفیق یک فیلم عاشقانه نگاه کنند».

شما متعلق به کدام گروه هستید؟

اصلاح مشکل تغییر نشانی فیدها در فیدبرنر

این پست به آقای دکتر مزیدی تقدیم می‌شود.موضوع شاید کمی مبهم به نظر برسد. اما نکته‌ای است که جناب دکتر مزیدی عزیز به درستی در کامنت پست قبلی به آن اشاره کردند. مزایای استفاده از فیدبرنر به جای خود، اما این موضوع که فیدبرنر نشانی پست‌ها را عوض می‌کند چندان جالب نیست. مثلا برای این پست فیدبرنر به جای این‌که لینک اصلی پست را به وب‌لاگ من نشان دهد یعنی:
«https://bamdadi.com/2008/01/05/love-yourself-and-use-aiderss-and-googlereader»
آن را به صورت زیر تبدیل می‌کند:
«http://feeds.feedburner.com/~r/bamdadi/~3/211475501»

دکتر پرسیده بودند آیا راهی هست که بشود از فیدبرنر استفاده کرد و در عین‌حال کاری کرد که مشترکین فیدها را با نشانی اصلی آن‌ها مشاهده کنند؛ یعنی آدرس به صورت اول در فید دریافتی مشترکین نشان داده شود؟

بله خوش‌بختانه راه حل وجود دارد ولی به قیمت از دست دادن آمارهای بازدیدکنندگان در فیدبرنر!

مهمترین علتی که فیدبرنر نشانی فید‌ها را به وب‌گاه خودش ارجاع (در واقع re-direct) می‌کند بحث آمار می‌باشد. هر کاربری که روی پستی کلیک کند، درخواست ابتدا به فیدبرنر ارسال گشته و در آن‌جا آمارهای مربوط به آن ثبت می‌گردد. سپس سرور فیدبرنر درخواست را به صفحه اصلی پست در خود وب‌لاگ ارجاع می‌دهد.

before-after

طبیعی‌است اگر آدرس پست‌ها از داخل فید مستقیما به وب‌لاگ داده شود، فیدبرنر راهی برای دریافت اطلاعات نخواهد داشت و آماری هم در این زمینه ثبت نخواهد کرد.

اگر چندان علاقه‌ای به آمارهای فیدبرنر ندارید و ترجیح می‌دهید فیدهای وب‌لاگتان مستقیما به آدرس وب‌لاگ خودتان باشد، گزینه‌های مربوط به آمار بازدیدکنندگان را در فیدبرنر خاموش کنید:

Analyze -- FeedBurner Stats_1199542248734

توجه داشته باشید که بعد از اعمال تغییرات فوق مدتی طول می‌کشد که اثر آن را در فیدهایتان مشاهده کنید.

سئوال:

به نظر شما کدام بهتر است؟ داشتن آمارهای گوناگون از وضعیت بازدیدکنندگان از وب‌لاگتان و پذیرفتن این نقطه‌ضعف که فیدهای شما با نشانی وب‌لاگ شما ارسال نشود؟ یا این‌که یکسره قید آمارها را بزنید و در عوض خیالتان راحت باشد که پست‌ها لینک به وب‌لاگ خودتان دارند؟

نکته:

دوستانی که به تنظیمات وب‌سرور سایت شخصی خود دسترسی دارند می‌توانند با انجام تنظیمات لازم در وب‌سرور و فیدبرنر به هر دو هدف فوق برسند. یعنی هم آمارهای جالب و کامل فیدبرنر را داشته باشند و هم فیدهایشان به نشانی اصلی وب‌لاگشان باشد. برای مشاهده جزییات انجام این کار این لینک را دنبال کنید.

به خودتان رحم کنید و از AideRSS و گوگل‌ریدر استفاده کنید!

فکر می‌کنم بیشتر ما روزگاری را به یاد می‌آوریم که موتورهای جستجو نتایج را بر اساس مقایسه لغت به لغت کلید‌واژه‌های فرد بیچاره جستجوگر و محتویات صفحات انجام می‌دادند. نتایج جستجو مزخرف بود و به سختی می‌شد چیز دندان‌گیری توی موتورهای جستجو پیدا کرد.

بعد گوگل آمد و با ارائه روشی برای ارزش‌گذاری صفحات وب که به آن عنوان PageRank داده بود طوفانی به راه انداخت. طوفانی که به سرعت نتایج جستجو در گوگل را دلچسب و دوست‌داشتنی کرد.

نمی‌دانم شما چقدر از فید و فیدخوان‌ها استفاده می‌کنید. pagerank_googleاگر نمی‌کنید که توصیه می‌کنم حتما شروع کنید و اگر هم از فیدخوان‌های قدیمی هستید حتما متوجه شده‌اید که تعداد فید‌هایی که هر روز باید بخوانید اینقدر زیاد هستند که عملا فرصت مطالعه همه آن‌ها را ندارید. بگذارید آب پاکی را روی دستتان بریزم. این تازه آغاز ماجراست و روز به روز اوضاع بدتر خواهد شد. با گسترش وب و حضور روزافزون «کاربر-مولف‌ها» (user-authors) حجم مطالبی که هر روز تولید می‌شود به سرعت خارج از وقت و حوصله شما می‌شود. فیدها مانند یک جانوروحشی هستند که باید تربیت شوند!

وب‌گاه AideRSS تصمیم گرفته است به شما کمک کند. این وب‌گاه به پست‌های مختلف یک منبع امتیاز می‌دهد (PostRank) و شما می‌توانید فقط مشترک فیدهای برگزیده مثلا «خیلی خوب» یا «خوب» بشوید بدون این‌که وقت خود را برای پست‌های کم‌ارزش تلف کنید. امتیازدهی بر اساس معیارهای مختلفی چون تعداد کامنت‌ها، تعداد ارسال‌ها/ارجاع‌ها به/در سایت‌هایی مانند del.ici.us یا Technorati و … می‌باشد.

نه تنها گزینش بلکه ترکیب!

AideRSS یک‌کار مهم دیگر هم انجام می‌دهد و آن‌هم ترکیب چندین فید با یکدیگر و تبدیل آن‌ها به یک «فید ترکیبی» است. کاری که FeedBurner در حال حاضر انجام نمی‌دهد. به کمک AideRSS وب‌گاه یا فید موردنظر خود را تحلیل کنید و سپس بسته به میزان علاقه‌ای که به منبع مورد نظر دارید، AideRSS فید ترکیبی اصلاح شده‌ای در اختیار شما قرار می‌دهد.

تصفیه و ترکیب فیدها بر اساس امتیاز

به این ترتیب می‌توانید فقط لینک‌های خوب یا عالی منابع مورد نظرتان را بخوانید. مثلا برای وب‌گاه جالب «دودردو فارسی» نتایج AideRSS را ببینید. در این‌جا من فقط «پست‌های خوب» را انتخاب کرده‌ام که از لحاظ آماری حدود 24٪ پست‌های این‌ وب‌گاه را تشکیل می‌دهند:

-1-persian- via doxdo in Google Reader - AideRSS_1199456218359

همانطور که قبلا هم گفتم AideRSS همه فیدهایی که انتخاب می‌کنید را با هم ترکیب می‌کند و به شما یک آدرس فید یکتا می‌دهد. البته اگر مایل باشید فید وب‌لاگ‌هایی که به آن معرفی می‌کنید، پس از تصفیه‌سازی و انتخاب بهترین پست‌ها به صورت مجزا نیز در اختیارتان قرار می‌دهد: مثل فید «دودردو فارسی برگزیده توسط AideRSS». اگر تصمیم به استفاده از فیدترکیبی گرفتید در آینده هرگاه صلاح دانستید می‌توانید مشخصات آن‌را عوض کنید، بدون این‌که آدرس فید عوض شود. به عنوان مثال در حال حاضر من فقط « پست‌های خوب» دودردو را به فید ترکیبی خودم اضافه کرده‌ام. اما ممکن است در آینده ترجیح بدهم فیدهای کمتر ولی با کیفیت‌تری را از دودردو فارسی ببینم و مثلا درجه انتخاب را از «خوب» به «خیلی خوب» تغییر دهم:

My Feeds - AideRSS_1199451674531

توجه: زیاده‌روی نکنید اما اگر واقعا «کریزی ایناف» هستید،‌ به خواندن ادامه دهید!!

برای این‌که کار از همه نظر بی‌عیب باشد، می‌توانم توی فیدبرنر یک فید جدید درست کنم به نام مثلا «بهترین پست‌های وب‌لاگستان فارسی» که حاوی فید ترکیبی AideRSS ام باشد. با این‌کار انعطاف‌پذیری من برای مدیریت فیدهایم به حد اعلا می‌رسد! شک دارید؟ با من بمانید…

این‌که چیزی نیست، حالا کجایش را دیده‌اید!

حال نوبت به طوفان است! من یک فید اشتراکی در گوگل ریدر درست می‌کنم به عنوان «Farsi-Blogs». بعد فید Public آن‌را در فیدبرنر می‌سوزانم. (این فید شامل همه پست‌های خوب و بد است.) بعد این فید را به AideRSS اضافه می‌کنم و طوری تنظیم می‌کنم که فقط پست‌های «خوب‌» و پر امتیاز را نشانم دهد.

My Feeds - AideRSS_1199451674531

از طرفی فید AideRSS ام به صورت خودکار به فیدبرنر ارسال می‌شود که آن‌را هم به گوگل‌ریدر اضافه می‌کنم و در نتیجه همیشه «بهترین پست‌های وب‌لاگستان فارسی» را دارم:

Google Reader (1000 )_1199451894578

از این به بعد «بهترین پست‌های وب‌لاگستان فارسی» را دارم بدون این‌که دیگر کاری به کار AideRSS داشته باشم. هر فید جدیدی را که دلم بخواهد در گوگل‌ریدر برچسب Farsi-Blogs می‌زنم، به صورت خودکار Public می‌شود، به صورت خودکار به فیدبرنر و بعد به AideRSS می‌رود، آن‌جا به صورت خودکار بهترین‌هایش انتخاب می‌شود، نتیجه به صورت خودکار به فیدبرنر رفته و در گوگل‌ریدر خوانده می‌شود!

برای درک راحت‌تر ِ«مسیر جریان اطلاعات» به نمودار زیر توجه کنید:

AideRSS-Google Reader DataFlow

معجزه AideRSS، GoogleReader، FeedBurner! مسیر جربان ِ داده (Data Flow Diagram)

توجه کنید، با روش ذکر شده می‌توانید فیدهای دیگری هم درست کنید. مثلا «بهترین اخبار فن‌آوری اطلاعات» که چکیده‌ای از وب‌لاگ‌های مشهور بین‌المللی باشد و یا …

معجزه است مگر نه؟ به شما گفتم به خودتان رحم کنید! از امکانات «تصفیه اطلاعات» استفاده کنید تا اولا در شلوغی روزافزون مطالب وب روح و روان‌تان آرام بماند و ثانیا بتوانید بهترین اخبار را در کمترین زمان بخوانید!
حاصل کار:

فید «بهترین پست‌های وبلاگستان»

rss-best-of-farsi-blogs

توجه: فید‌ها فعلا در مرحله تحقیقاتی می‌باشند. شما هم اگر خواستید آزمایش کنید. هنوز در حال بررسی تنظیمات مختلف ّAideRSS و فیدبرنر هستم تا نتیجه بهتر بگیرم.

aiderss-logo-devils-workshop-thumb

آشنایی با «سیستم‌های پیشنهاد دهنده» و جایگاه آن‌ها در وب آینده

نسل جدید برنامه‌های تحت وب به عنوان «سیستم‌های پیشنهاد دهنده» (Recommender Systems) شناخته می‌شوند. این برنامه‌ها به کمک انباشت و گردآوری مشخصات کاربران و دسته‌بندی سلایق و آمارگیری از علاقه‌مندی‌های آن‌ها، به کاربران پیشنهاداتی می‌دهند که احتمالا مورد علاقه آن‌ها خواهد بود. این پیشنهادات می‌تواند در زمینه معرفی فیلم، کتاب، موسیقی، تصویر، خبر، صفحات وب‌ و یا موارد دیگر باشد.

یک «سیستم‌ پیشنهاد دهنده» با گردآوری مداوم اطلاعات از رفتار هزاران هزاران کاربر و به کارگیری شیوه‌های «داده کاوُشی» (Data Mining) می‌تواند «روند»ها را تشخیص داده و به «کاربر نوعی» پیشنهاد کند چه موسیقی گوش دهد یا چه مطلبی بخواند.

recommender system

اگر تا به حال حدس نزده‌اید، اجازه دهید تاکید کنم که تقریبا همه ما به نوعی با «سیستم‌های پیشنهاد دهنده» آشنا هستیم و دست‌کم با یکی از انواع موجود آن کار کرده‌ایم. بالاترین؟‌ بله درست حدس زدید. وب‌گاه‌هایی مانند بالاترین یا نمونه‌های بین‌المللی آن مانند digg.com و reddit.com در واقع سیستم‌های پیشنهاد دهنده‌ای هستند که با گردآوری و برآیندگیری از نظرات کاربران، اطلاعات را با کاربرد «هوش جمعی» فیلتر می‌کنند و در اختیار مخاطب علاقه‌مند قرار می‌دهند. به این کار «تصفیه اطلاعات با همکاری گروهی» (Collaborative Filtering) می‌گویند.

اما digg و بالاترین از اطلاعات کاربران استفاده محدودی می‌کنند. کاربران در واقع با رای‌های خود به سیستم معرفی می‌شوند و در حال حاضر امکان تفکیک و دسته‌بندی اطلاعات بر اساس سلیقه کاربران وجود ندارد.

درگاه‌های ورودی وب آینده:

اگر در وب‌ کلاسیک،‌ درگاه‌های ورودی کاربران به دنیای وب، جستجوگرهایی بودند که فقط بر اساس کلیدواژه، وب را دسته‌بندی می‌کردند، در وب‌ آینده (وب مفهومی)، کاربران برای شروع تجربه وب‌گردی خود به جای جستجوی تصادفی و کور، به «وب‌گاه‌های پیشنهاد دهنده» مراجعه می‌کنند تا از وقت و فرصت خود در وب بهتر استفاده کنند.

تصور کنید شما علاقه‌مندید درباره اخبار علمی بیشتر بخوانید. به نظر شما جستجو در موتور جستجو با کلیدواژه «علم» مفیدتر و سریع‌تر است یا ورود به صفحه «علم و فن» در سایت StumbleUpon.com؟

البته همان‌طور که گفتم هنوز وب‌گاه‌های مانند digg یا StumbleUpon از لحاظ کیفیت و دقت طبقه‌بندی اطلاعات و پیشنهاداتی که می‌دهند بسیار محدود هستند. اما این تازه آغاز داستانی است که به وب مفهومی ختم می‌شود. صبور باشید…

Buzz_1199370547140

مزایای استفاده از سیستم‌های‌ پیشنهاد دهنده

  • مبتنی بر بودن بر اطلاعات زنده و واقعی: مهمترین مزیت سیستم‌های پیشنهاد دهنده این است که بر اساس فعالیت کاربران و گردآوری رفتار و سلایق آن‌ها عمل می‌کند. به این ترتیب پیشنهاد آن‌ها بر اساس حدس و گمان نمی‌باشد.
  • عالی برای اکتشاف فضاهای جدید: با استفاده از سیستم‌های پیشنهاد دهنده می‌توانید به فیلم‌ها، تصاویر و خلاصه کلام مطالبی دست یابید که در حالت عادی شاید هرگز به ‌آن‌ها نمی‌رسیدید. به این ترتیب افق کاربری شما در وب گسترش می‌یابد و به جای اتلاف وقت و انرژی برای جستجوی کور و تصادفی در جستجوگرهای وب، وقت خود را صرف استفاده مفید از مطالب جدید خواهید کرد.
  • تنظیم شده با خصوصیت‌های فردی شما: شما توصیه دوستان نزدیک و اعضای خانواده خود را به خاطر شناخت عمیقی که از شما دارند جدی می‌گیرید. چرا شما به نظر آن‌ها اعتماد می‌کنید؟ چون نظر آن‌ها مبتنی بر شناختی است که از شما دارند. به همین ترتیب می‌توانید به پیشنهاد سیستم‌هایی که از خلق و خوی شما آگاهی نسبی بیشتری دارند اطمینان بیشتری داشته باشید. این در حالی است که در وب‌ 1.0 پیشنهادات به صورت تصادفی و در غالب تبلیغات کور به شما ارائه می‌شد که طبیعتا با ضریب اطمینان بسیار پایینی از سوی شما مواجه می‌شد.
  • همیشه به-روز و جدید بمانید: با استفاده از «هوش جمعی» که چکیده رفتار هزاران کاربر مانند خود شماست، می‌توانید از جدیدترین و داغ‌ترین اتفاقات در زمینه‌های مورد علاقه‌تان با خبر بمانید.
  • کاهش هزینه نگهداری سازمانی: در سیستم‌های پیشنهاد دهنده، با توجه به این‌که کاربران اطلاعات را بر اساس سلایق خود شکل می‌دهند، دستکاری و مدیریت اطلاعات وب‌گاه و به‌-روزرسانی آن توسط خود کاربران انجام می‌شود. به این ترتیب هزینه نگهداری و سازماندهی وب‌گاه در مقایسه با وب‌گاه‌های سنتی بسیار کمتر است.

انواع سیستم‌های پیشنهاددهنده

سیستم‌های پیشنهاد دهنده به سه دسته اصلی تقسیم می‌شوند:

  • پیشنهاد بر اساس همکاری گروهی (collaborative): متداول‌ترین شیوه است و فرض آن بر این است که الگوی مورد پسند همگان در گذشته، احتمالا هم‌اکنون نیز مورد پسند است.
  • پیشنهاد بر اساس محتوی (content-based): به کمک فهرست‌سازی و شیوه‌های تحلیل محتوی، کلید‌واژه، برچسب گذاری، تهیه گراف از مطالب مرتبط و … سعی در ایجاد ارتباط مفهومی میان مطالب موجود و مطلبی که مورد علاقه شماست می‌کند.
  • پیشنهاد بر اساس تلفیق محتوی و همکاری گروهی (hybrid): استفاده از هر دو تکنیک فوق

معرفی چند نمونه

شخصا اعتقاد به آموزش به صورت پایه‌ای دارم و بنابراین در این پست قصدم آشنا کردن شما با مفهوم «سیستم‌های پیشنهاد دهنده» و اهمیت فوق‌العاده زیاد آن‌ها در وب آینده است و نه معرفی چند وب‌گاه. با این وجود خالی از لطف نیست اگر چند نمونه از وب‌گاه‌های نسل جدید را این‌جا معرفی کنیم:

  • Last.fm: سیستم پیشنهاد دهنده موسیقی. در این وب‌گاه مشترک شوید و نرم‌افزار مربوط به آن را در دستگاه خود نصب نمایید. از این به بعد هر آهنگی که در Windows Media Player و یا i-Tunes و یا از طریق خود Last.fm گوش دهید در پروفایل شما ذخیره می‌شود. کم‌کم Last.fm سلیقه موسیقایی شما دستش می‌آید و با انجام کمی «داده کاوشی» و مقایسه سلیقه شما با سلیقه هزاران کاربر دیگر به شما موسیقی‌های جدیدی برای گوش دادن پیشنهاد می‌کند. اما می‌توانید بدون این‌که مشترک Last.fm هم باشید اطلاعات جالبی بدست آورید. مثلا می‌توانید بفهمید کاربرانی که به Pink Floyd علاقه‌مند هستند، Led Zeppelin یا The Doors نیز گوش می‌دهند! و این اطلاعاتی است که از تحلیل مستقیم سلایق کاربران به دست آمده است!

Similar to Pink Floyd at Last.fm

Last.fm وب‌سایتی برای آینده است. در دنیای وب مفهومی منتظر ظهور روزافزون وب‌گاه‌هایی مانند آن باشید. در Last.fm برایند شگفت‌انگیز سلیقه‌های هزاران کاربر را در موسیقی ببینید.

  • Amazon: سیستم پیشنهاد دهنده کتاب
  • Yahoo Movies, imdb, Netflix: سیستم‌پیشنهاد دهنده فیلم
  • flickr explor: سیستم‌ پیشنهاد دهنده عکس‌‌های برگزیده
  • Google‌ News: سیستم پیشنهاد دهنده اخبار
  • Facebook: این قابلیت را دارد که به عنوان سیستم پیشنهاد ‌دهنده دوست عمل کند.
  • بالاترین , StumbleUpon, Digg: سیستم‌های پیشنهاد دهنده برای اکتشاف وب
  • Phototree: سیستم پیشنهاد دهنده عکس. پس از ثبت‌نام در چرخیدن در این وب‌گاه و انتخاب چند عکس مورد علاقه‌تان، Phototree با توجه به سلیقه شما، عکس‌های بیشتری را پیشنهاد می‌کند.
  • del.ici.us popular: گردآوری محبوب‌ترین لینک‌های کاربران
  • AmphetaRate: گردآوری و پیشنهاد RSS (در این‌باره در آینده حتما می‌نویسم. فوق‌العاده است!)
  • Google Reader Discover: سیستم پیشنهاددهنده RSS

Google Reader Dicover
اخیرا گوگل ریدر هم اقدام به اضافه کردن سیستم پیشنهاد دهنده کرده است. به این ترتیب آمار و اطلاعات مربوط به مطالبی که مطالعه می‌کنید را گردآوری کرده و به شما پیشنهاداتی جهت مطالعه بیشتر می‌کند.

خلاصه کلام

با توجه به افزایش روزافزون و در واقع سرسام‌آور اطلاعات و مطالب جالب دیدنی یا خواندنی شاهد حضور رو به افزایش «سیستم‌های پیشنهاد دهنده» به عنوان «فیلترهای هوشمند اطلاعات» خواهیم بود. گامی دیگر به سوی وب مفهومی.

مطالعه بیشتر

سرویس جدید موزیلا: چت با بر و بچه‌های فایرفاکس

خبر غیر منتظره و در عین حال نه چندان عجیب است. موزیلا امکان چت را به خدمات فایرفاکس اضافه می‌کند! این سرویس در حال حاضر به صورت آزمایشی و در ساعت‌های محدودی فعال است و برای خدمات به کاربران (Mozilla Support) استفاده می‌شود. از این پس کاربران فایرفاکس می‌توانند به صورت زنده مشکلات خود را با کارشناسانی که به صورت داوطلبانه آن‌ها را راهنمایی می‌کنند مطرح کنند.

Firefox- Get Live Firefox Chat Support from Mozilla_1199200756156

این فاکس‌که (Foxkeh) است!

قابل توجه کسانی که بزرگترین ایراد محصولات متن‌آزاد را ضعیف بودن خدمات مشتریان می‌دانند: به زودی شاهد همکاری داوطلبانه هزاران کاربر متخصص در سراسر جهان جهت پاسخ‌گویی زنده به سوالات کاربران فایرفاکس خواهیم بود.

کدام شرکت در جهان خواهد توانست با «همه مردم جهان» رقابت کند؟

نوشته های خود را امضای مفهومی کنید

اگر علاقه‌مند به نوشتن هستید و دوست دارید خوانندگان ثابت و جدی پیدا کنید، باید همواره یک نکته مهم را به خاطر داشته باشید:

در میان هزاران هزار وب‌لاگ، نوشته شما به سختی می‌تواند از نوشته سایرین متمایز باشد. وقتی هم که نوشته‌تان با نوشته‌ دیگران یکسان بود، شما خواننده‌ای را به سمت خود جلب نخواهید کرد.

پس فرض را بر این می‌گیریم که شرط کلیدی برای یافتن خوانندگان جدی، مفید بودن و در عین حال متمایز بودن وب‌لاگ شماست. بهترین شیوه‌ای که می‌تواند نوشته‌های شما را متمایز کند، شخص خود شما هستید! به یک دلیل ساده. شما در سراسر جهان بی‌همتا هستید! (آیا در این مورد تردیدی هم دارید؟)‌ فقط باید این موضوع را در نوشته‌هایتان منعکس کنید. این یعنی «امضا کردن نوشته‌هایتان» آن‌هم از نوع مفهومی. صدالبته اگر مایل بودید می‌توانید نام خود را پایین نوشته ذکر کنید، اما این کافی نیست. چیزی که موثرتر و ماندگارتر است «امضای مفهومی» است. یعنی رنگ و بوی شخصیت شما در لابه‌لای واژه‌هایتان. خوانندگان با خواندن سطور باید ذهن و حسی را که این واژگان را کنار هم چیده است حس کنند.

signature1

خواص داشتن امضای مفهومی چیست:

  • خوانندگان به شما به عنوان مولف یا نگارنده مرتبط می‌شوند، نه فقط با مطالب شما.
  • چیزی که می‌نویسید به سادگی قابل کپی‌برداری یا تقلید کورکورانه نیست.
  • اعتماد بیشتری در دل خواننده ایجاد می‌کنید چون از وجود و شخصیت خودتان در نوشته‌هایتان گنجانده‌اید.
  • به شما کمک می‌کند تا نوشته‌هایتان با سایر نوشته‌ها متفاوت باشید.

چگونه نوشته های خود را امضای مفهومی کنیم؟

چند پیشنهاد ساده برای این‌که ردپایی از «خود» در نوشته‌هایتان باقی بگذارید:

  • چطور شد که به فکر این افتادید که در یک مورد بخصوص بنویسید؟ آیا جایی در این مورد چیزی دیدید؟ با دوستی صحبت می‌کردید که ذهنتان به این سمت رفت؟ …
  • تاثیر موضوع مورد نوشته‌تان در خود شما چه بوده است؟ مثلا اگر در مورد خصوصیت جدیدی در وردپرس می‌نویسید، توضیح دهید این خصوصیت جدید را شخصا چگونه می‌بینید.
  • در مورد نظر دیگران گمانه‌زنی کنید و چند گزینه در اختیار مخاطبین قرار دهید که اگر چه گزینه‌های شما هستند، ولی حق انتخاب را به مخاطب می‌دهند.

مواظب دام باشید:

البته لطفا در مایه گذاشتن از شخص خودتان زیاده‌روی نکنید و کاری نکنید که وب‌لاگتان هیچ سودی برای مخاطب نداشته باشد و تبدیل به ذهنیت‌گرایی‌های فردی و درونی شود. فراموش نکنید خوانندگان در درجه اول در جستجوی مطالب مفید و به دردبخور هستند. با در نظر گرفتن این نکته، نوشته خودتان را امضای مفهومی کنید.

i_love_blogging

اجازه دهید خواننده شما را حس کند. شما نوشتن را دوست دارید…

———————————————————————————————–

منبع: جستجوی پراکنده در وب‌لاگ‌های انگلیسی، به ویژه این وب‌لاگ

آزادی نرم‌افزارهای ‌آزاد چگونه تضمین می‌شود؟

book-locked-smaller

همانطور که می‌دانید در اغلب کشورهای جهان و به ویژه کشورهای صنعتی، قوانین ویژه‌ای جهت حمایت از حقوق مادی یا معنوی پدیدآورندگان نرم‌افزار (و سایر محصولات یا ایده‌ها)‌ وجود دارد. این قوانین طیف گسترده‌ای از موضوعات حقوقی را در بر می‌گیرند و به تولیدکنندگان اجازه می‌دهند در صورت نیاز از آن‌ها جهت حفظ منافع خود استفاده نمایند. قوانین حمایت از حقوق پدید‌آورندگان شامل حق ثبت اختراعات، حق طبع و نشر، نشان‌های تجاری، آدرس اینترنتی (Domain) و بسیاری موارد دیگر می‌شود.

از سوی دیگر اشخاص، گروه‌ها و موسساتی می‌باشند که اعتقاد به آزادی در دنیای نرم‌افزار دارند. آن‌ها ضمن تولید نرم‌افزار آن‌را به صورت رایگان همراه با متن (برنامه اصلی نرم‌افزار) در اختیار عموم مردم قرار می‌دهند. این‌گونه محصولات به «متن‌آزاد» (Open Source) مشهور می‌باشند. محصولات «متن‌آزاد» بخش بزرگی از نرم‌افزارهای آزاد را تشکیل می‌دهند.

خوب حال سئوال این‌جاست که اگر یک عامل سوءاستفاده‌گر و فرصت‌طلب اقدام به ثبت تجاری نرم‌افزار «متن‌آزاد» یا ایده‌های به کار گرفته‌شده در آن کرد و آن را به عنوان یک نرم‌افزار تجاری و محصول شخصی خود جا زد، تکلیف چیست؟ در واقع پرسش این‌جاست «چه کسی از محصولات «متن‌آزاد» که در دسترس همه می‌باشند در برابر قوانین مالکیت حقوق معنوی حمایت می‌کند؟»

copyright

Copyright به معنی «حق طبع و نشر در انحصار پدیدآورنده‌(گان)»

پس تا این‌جا به طور خلاصه:

  • اشخاص با گروه‌هایی هستند که محصولات نرم‌‌افزاری را با مقاصد تجاری تولید می‌کنند.
  • قوانینی وجود دارد که از حقوق این اشخاص دفاع می‌کند.
  • اشخاص یا گروه‌هایی هستند که محصولات نرم‌افزاری رایگان و آزاد یا به اصطلاح «متن‌آزاد» تولید می‌کنند.
  • با توجه به آزاد و در دسترس بودن محصولات آزاد، اشخاص منفعت‌طلب می‌توانند آن‌ها را به عنوان محصولات تجاری و انحصاری ثبت نمایند و آزادی آن‌ها را محدود نمایند.

گروه‌ها و جنبش‌های «متن‌آزاد» برای جلوگیری از این مساله راه حلی یافته‌اند. آن‌ها محصول خود را به صورت کاملا آزاد عرضه نمی‌کنند، بلکه آن‌را تحت موافقت‌نامه یا مجوزی مشهور به کپی‌لفت یا Copyleft به معنی «حق طبع و انتشار آزاد همواره تضمین شده است» عرضه می‌کنند.

اگر متوجه بازی کلامی شده باشید، Copyleft در واقع بازی کلامی با واژه Copyright است. هر گونه تکثیر یا اعمال تغییرات در محصولاتی که تحت حمایت Copyleft باشد آزاد و بلامانع است. اما شرط آن این است که تکثیر کننده کلیه حقوق مربوط به تکثیر یا اعمال تغییرات را به تک‌تک کاربران بعدی نیز منتقل کند. به این ترتیب هیچ‌کس نمی‌تواند به صورت یک‌جانبه اقدام به انحصاری کردن این محصولات بنماید.

copyleft

Copyleft به معنی «تضمین آزادی حق طبع و نشر و اعمال تغییرات برای همه»

Copyleft محدود کردن همگان به آزادی است! بیایید دست به دست هم دهیم و همدیگر را به آزادی محدود کنیم.

اصطلاح «کپی‌لِفت» یک مفهوم عمومی می‌باشد و شامل موافقت‌نامه‌های تخصصی‌تری می‌شود. در صورتی که از علاقه‌مندان جنبش آزادی نرم‌افزار می‌باشید و یا قصد دارید نرم‌افزار «متن‌آزاد» تولید کنید، حتما با مجوزهای زیر آشنا شوید:

  • GNU General Public License یا GNU GPL: متداول‌ترین مجوز برای نرم‌افزارهای آزاد. حق چاپ و تکثیر و تغییرات برای همگان آزاد می‌باشد.
  • GNU Free Documentation Licence یا GNU FDL: معادل GNU GPL برای محصولات نوشتاری. حق چاپ، تکثیر و تغییرات برای همه خوانندگان آزاد می‌باشد.

مطالعه بیشتر:

چگونه بهترین نرم‌افزار رایگان را پیدا و انتخاب کنیم؟

بنا به دلایل مختلف ممکن است نتوانید یا نخواهید از نرم‌افزارهای تجاری استفاده کنید. ممکن است به خاطر محدودیت‌های مربوط به محیط کار مجبور به استفاده از نرم‌افزارهای ثبت‌شده و مجاز ‌باشید و در ضمن نخواهید برای خرید نرم‌افزارهای کاربردی تجاری هزینه کنید. شاید هم یکی از حامیان جدی و پر و پا قرص نرم‌افزارهای رایگان و جنبش «آزادی نرم‌افزار» می‌باشید و ترجیح می‌دهید تا جایی که امکانش هست از نرم‌افزارهای غیرتجاری استفاده کنید. راه‌حل شما استفاده از نرم‌افزارهای رایگان یا متن‌‌آزاد می‌باشد. معمولا برای هر کاربردی تعداد بی‌شماری نرم‌افزار متن‌‌آزاد و رایگان در اینترنت پیدا می‌شود، اما انتخاب بهترین آن‌ها معمولا دشوار و وقت‌گیر است.

در این‌جا قصد دارم به جای پرداختن به این‌که کدام «ماهی» خوشمزه تر است به روش‌های مختلف «ماهیگیری» بپردازم. به این‌ ترتیب می‌توانید هر وقت که لازم شد، بهترین نرم‌افزار رایگان مورد نظرتان را بیابید.

روش اول: استفاده از صفحه‌های جامع ویکی‌پدیا

در ویکی‌پدیا صفحه‌هایی وجود دارد که به صورت فهرست‌وار نرم‌افزارهای مختلف مربوط به یک کاربرد خاص را با یکدیگر مقایسه می‌کند. با توجه به این‌که این صفحات به صورت روزانه توسط کاربران «ویکی‌پدیا» به‌روز‌رسانی می‌شود، معمولا جدیدترین و تازه‌ترین فهرست را می‌توانید در این صفحات بیابید. برای دستیابی به فهرست کامل این صفحات به این نشانی مراجعه کنید. به سرعت متوجه خواهید شد که تقریبا در هر موضوعی که فکرش را بکنید صفحه‌ای اختصاصی برای مقایسه نرم‌افزارهای موجود در آن زمینه وجود دارد:

Category-Software comparisons - Wikipedia, the free encyclopedia_1198826614953

به عنوان نمونه برای انتخاب «نرم‌افزار پخش صدا و فیلم» می‌توانید به این صفحه ویکی‌پدیا مراجعه کنید. فهرست فوق‌العاده کاملی از نرم‌افزارهای پخش صدا و فیلم را خواهید دید که در جداول مختلف اطلاعات عمومی و تخصصی کافی به شما ارائه می‌دهد. به عنوان مثال در جدول زیر مشخص شده است کدام نرم‌افزار رایگان (Free) و کدامیک متن‌‌آزاد و رایگان (GPL) می‌باشد:

Comparison of media players - Wikipedia, the free encyclopedia_1198826104890

صفحه‌های مقایسه‌ای جالبی را که توصیه می‌کنم حتما نگاه کنید:

روش دوم: استفاده از وب‌گاه‌های ویژه معرفی نرم‌افزارهای رایگان شاخص

استفاده از ویکی‌پدیا که در قسمت اول به آن اشاره کردم در بیشتر موارد کار شما راه می‌اندازد. اما باز هم انتخاب نهایی را به عهده دانش فنی خود شما می‌گذارد و به شما پیشنهاد خاصی نمی‌کند. اگر وقت و حوصله تحقیقات گسترده ندارید و صرفا می‌خواهید یک نرم‌افزار رایگان داشته باشید که امتحان خودش را نیز پس داده است، بهتر است به وب‌گاه‌هایی مراجعه کنید که مجموعه نرم‌افزارهای خوب و شاخص رایگان را معرفی می‌کنند. این وب‌گاه‌ها که به عنوان فهرست‌های متن‌‌آزاد (Open Source Direcotries) شناخته می‌شوند مکان مناسبی برای شناسایی محصولات متن‌‌آزاد مورد نیاز شما می‌باشند. به این ترتیب کارتان راحت می‌شود و کافی است در زمینه مورد نظرتان نرم‌افزار پیشنهادی این دست وب‌گاه‌ها را که معمولا گزینه‌های خوبی هم هستند، انتخاب و دانلود کنید.

به عنوان مثال وب‌گاه Open Source Living از این نمونه است. این وب‌گاه انواع نرم‌افزارهای کاربردی را در دسته‌بندی‌های ساده و مشخص به شما معرفی می‌کند بدون این‌که شما را با لینک‌های تودرتو و یا تجاری سردرگم کند. حداکثر با دو یا سه «کلیک» می‌توانید به لینک اصلی دانلود نرم‌افزار مورد نیازتان برسید. نمایی از دسته‌بندی‌های صفحه اول این وب‌گاه:

Open Source Living_1198828695265

وب‌گاه «متن‌‌آزاد به عنوان یک امکان دیگر» (OpenSource as Alternative) نیز مجموعه مفصل‌تری از نرم‌افزار‌های متن‌‌آزاد به شما معرفی می‌کند. این وب‌گاه علاوه بر معرفی مستقیم محصولات، برخی اطلاعات مقایسه‌ای نیز میان محصولات تجاری و متن‌‌آزاد ارائه می‌دهد:

Open Source Alternative - Find Open Source Alternatives to commercial software_1198829068484

چند نمونه از وب‌گاه‌های معرفی محصولات متن‌‌آزاد و رایگان:

البته به این فهرست اکتفا نکنید. کافی است در گوگل کلید‌واژه Open Source Directory را جستجو کنید و وب‌گاه‌های خیلی خوب دیگری را نیز پیدا کنید.

همانطور که در ابتدای نوشته هم اشاره کردم، هدفم بیشتر «ماهیگیری» بود تا توضیح در مورد «انواع و اقسام ماهی‌ها». مطمئن هستم یک «ماهیگیر» خوب به سرعت می‌تواند انواع «ماهی» را همراه با خصوصیات مربوط به «طعم» و «خواص» آن‌ها بشناسد!

با استفاده از نرم‌افزارهای متن‌‌آزاد از «آزادی و دموکراسی در دنیای نرم‌افزار» حمایت کنیم.

پیام کوتاه سریع‌تر از اینترنت:‌بی‌نظیر بوتو کشته شد

خبر از بس تازه هست هنوز توی اینترنت خبر مجروح شدن «بی‌نظیر بوتو» رو نوشتن. من به فاصله 5 دقیقه دو تا پیامک (SMS) از BBC دریافت کردم. اولیش این بود که بی‌نظیر بوتو به شدت مجروح شده. دومیش این بود که کشته شده!

هنوز وب‌سایت BBC به روز رسانی نشده!

BBC NEWS - News Front Page_1198762333031

پیامک اول:

Pakistani opposition leader Benazir Bhutto has been wounded in a suspected suicide bomb blast at a rally in Rawalpindi, party officials say. – BBC

پیامک دوم:

Pakistan’s opposition leader Benazir Bhutto has been killed by a suicide bomb attack during a pre-election rally, a millitary spokesman says. – BBC

 

تحلیل سیاسی بماند برای بعد. اما چیزی که برای من اینقدر جالبه سرعت بیشتر سرویس پیامک از سرویس وب هست!

پی‌نوشت 1: در حال کامل کردن این پست بودم که بالاخره بر و بچه‌های وب هم جنبیدند:

BBC NEWS - News Front Page_1198762870296

پی‌نوشت 2: در بعضی کشورها اپراتورهای تلفن همراه مشترکین خود را به صورت خودکار در سرویس پیامک BBC ثبت می‌کنند. در سایر نقاط علاقه‌مندان باید شخصا اقدام به ثبت‌نام در این سرویس نمایند. برای راهنمایی بیشتر اینجا را ببینید.

بالاترین: کمیت یا کیفیت؟

علیرضا، «پزشگ یگانهٔ» وب‌لاگستان فارسی می‌نویسد:

وبلاگ یا سایتی دارید که می خواهید بدون زحمت پرخواننده‌اش کنید، دیگر دوره «مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد»، گذشته است، چرا که می‌شود با سوء استفاده از سایت لینک‌پراکنی اجتماعی «بالاترین»، بدون زحمت به خیلی جاها رسید. تعجب می‌کنید؟! فرمول مشخصی برای این کار وجود دارد:

– از آنجا که همه، همیشه وقت ندارند که بالاترین را پایش کنند، نویسنده وبلاگ یا سایت مورد نظر وارد بالاترین می‌شود، لینک‌های خیلی داغ را انتخاب می کند و مطالب مورد نظر را گوشه‌ای از هارد کپی می‌کند.

– مدتی بعد که می تواند، از یک روز، یک هفته تا چند هفته متغیر باشد، عین مطلب را در وبلاگ کپی‌پیست، می‌کند.

– از آنجا که لینک مورد نظر یک بار رأی آورده و در یک آزمایش جمعی نظرها را به خود جلب کرده، دفعه دوم هم احتمال زیاد دارد که داغ شود و کلیک‌های زیادی به دست بیاورد.

«یک‌پزشک» در پایان دو پیشنهاد جهت بهبود این وضعیت ارائه می‌کند. پیشنهاد دوم مبنی بر «شناسایی خودکار مطالب تقلیدی» است. متاسفانه فکر نمی‌کنم راه حل «ساده‌ای» برای مبارزه خودکار با این جور نوشته‌های تقلیدی وجود داشته باشد. شناسایی نوشته‌های تکراری و یا الگوبرداری شده توسط نرم‌افزار بسیار پیچیده خواهد بود و به نظر می‌رسد تیم فنی بالاترین امکان مالی و اجرایی پیاده کردن آن را ندارند.

و اما در مورد راه‌حل پیشنهادی دوم یعنی تعیین «گروه ویرایش‌گران فعال» که «به صورت خودکار لینک‌هایی که رأی منفی نقض کپی‌رایت می‌گیرند، به آنها فرستاده شود و آنها پس از چک کردن مطلب اصلی و مطلب کپی‌شده و مطمئن شدن از روند، لینک دوم را حذف کنند.» (نقل قول از وب‌لاگ یک‌پزشک)

به نظر من روش موثر نهایی برای بالا بردن کیفیت بالاترین استفاده از سرمایه اصلی آن یعنی خود «کاربران» می‌باشد. باید تدابیری اندیشید که نقش «همکاری گروهی کاربران» را پررنگ‌تر کند. یعنی علاوه بر این‌که کاربران در ارسال لینک و دادن امتیاز همکاری می‌کنند در کنترل کیفیت لینک‌های ارسال شده هم همکاری کنند.

در بالاترین امروزی چنین کنترل کیفیتی به صورت «موثر» وجود ندارد. کاربران فعال بر اساس «کمیت» و میزان فعالیت «کمی» خود تشخیص داده می‌شوند و سطح اختیاراتشان نیز به صورت «کمی» زیاد می‌شود. به این ترتیب «کاربران فعال» یا «کاربران با مطالب باکیفیت» نقش «سردبیری» یا «ویراستاری» بیشتری نسبت به کاربران «غیرفعال» یا «کاربران با مطالب کم‌کیفیت یا تقلیدی» ندارند.

سیستم امتیازدهی و رده‌بندی کاربران در بالاترین باید به جای معیارهای کمی مانند تعداد پست‌ها و یا رای‌های داده شده به نوعی کیفت پست‌های داده شده را هم در نظر بگیرد یا این‌که نوعی «طبقه‌بندی کیفی» هم در کنار طبقه‌بندی فعلی وجود داشته باشد. کاربران «کیفی» دارای اختیارات بیشتری باشند و به نوعی «سردبیری گروهی» بالاترین را عهده‌دار باشند. یکی از مهمترین وظایف کاربران کیفی شناسایی و ارتقا کاربران با کیفیت دیگر و هنچنین شناسایی و دادن امتیاز منفی به کاربران کم کیفیت.

فرض کنید کاربرانی که به حد معینی از «امتیازهای کیفی» می‌رسند به «بالایار» ارتقا داده شوند. این کاربران می‌توانند به صورت داوطلبانه به پاکسازی بالاترین از لینک‌های تقلیدی و یا تخلفات کمک کنند. یکی از دیگر از اختیارات «بالایارها» می‌تواند رای «مثبت یا منفی دادن به خود کاربران» باشد. کاربرانی که پست‌های نامناسب یا تقلیدی به بالاترین ارسال می‌کنند از سوی بالایارها رای منفی دریافت خواهند نمود و می‌توان با انجام تغییراتی در فرمول امتیازدهی بالاترین این رای‌های منفی یا مثبت به کاربران را نیز لحاظ کرد…

اما ‌آیا این کار منجر به تشکیل «محفل قدرت» می‌شود؟

برای جلوگیری از تشکیل «محفل قدرت» و «باندبازی میان اعضای گروه ویراستاری»، می‌توان همان کاری را کرد که بشریت در دنیای واقعی و در جوامع دموکراتیک انجام می‌دهد. «بالایار» بودن فقط برای مدت زمان معینی امکان‌پذیر باشد و پس از آن «بالایار» به کاربر عادی تبدیل گردد.

و خلاصه این‌که:

حرف و پیشنهاد در این زمینه بسیار می‌شود داد. اما جان کلام این است که بالاترین باید به سرمایه اصلی خود یعنی کاربرانش اجازه مشارکت کیفی برای بهبود بالاترین بدهد.

سای-فون آماده شد: با س.ا.ن.س.و.ر اینترنت برای همیشه خداحافظی کنید

محققین دانشگاه تورونتو در آستانه معرفی نرم‌افزاری هستند که برای جلوگیری از س.ا.ن.س.و.ر اینترنت در کشورهای جهان سوم مورد استفاده مردم قرار خواهد گرفت.

نرم‌افزار سای-فاون (Psiphon) که تحت وب کار می‌کند به کاربر اجازه می‌دهد به وب‌گاه‌های س.ا.ن.س.و.ر شده توسط دولت‌ها دسترسی پیدا کنند.

سایفون چگونه کار می‌کند؟

Psiphon

سای-فون بر اساس همکاری کاربران وب در سراسر جهان شکل خواهد گرفت. به این ترتیب که کاربرانی که در کشورهای آزاد زندگی می‌کنند نرم‌افزار را در کامپیوتر خود نصب می‌کنند و آن‌گاه نقش سرور را برای کاربرانی که در کشورهای محدود زندگی می‌کنند بازی خواهند کرد. کاربری که به عنوان مثال از ایران می‌خواهد از دیوار س.ا.ن.س.و.ر عبور کند (سای-فونایت Psiphonite)، می‌تواند با استفاده از پلی که دوستش (سای-فونود Psiphonode)‌ در کشوری دیگری برای او ایجاد کرده است این کار را انجام دهد.

به این ترتیب عملا ما شاهد ظهور هزاران و بلکه میلیون‌ها سرور جدید خواهیم بود و س.ا.ن.س.و.ر کردن همه آن‌ها عملا غیرعملی خواهد بود! در واقع انگار یک شبکه خصوصی عظیم متشکل از کاربرانی در سراسر جهان در اختیار مردم کشورهای س.ا.ن.س.و.ر. زده قرار بگیرد. هیجان‌انگیز نیست؟

به کوری چشم دشمنان آزادی

آیا همه گیر شدن سای-فاون (یا فن‌آوری‌های مشابه) ‌در بستر همکاری همگانی کاربران جهان، نقطه پایانی بر پدیده س.ا.ن.س.و.ر خواهد گذاشت؟ آیا شاهد به روز سیاه نشستن جاودان دشمنان آزادی بیان و دموکراسی خواهیم بود؟

مگر در شکست ارتجاع و پیروزی نهایی مردم تردیدی هم دارید؟

منابع:

صفحه اول گوگل در سال‌ 1960

اگر گوگل در سال 1960 وجود می‌داشت احتمالا صفحه اول آن چیزی مثل این می‌بود:

google_circa_1960

گوگل

لطفا عبارت مورد جستجوی خود را با دست‌خط خوانا بنویسید.

آدرس پستی: …

لطفا به ما چهار الی شش هفته برای ارسال نتایج فرصت بدهید.

منبع: digg.com